پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»:
فکرشهر- مریم احمدزاده: تبلیغات شکل پیچیده ای از ارتباطات می باشد که از طرق مختلف پیامی را به مشتری انتقال می دهد. حتی بسیاری از نقاشی های کشف شده بر روی بدنه ی غارها نوعی پیام تبلیغاتی در دوران خود محسوب می شدند. امروزه تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان پی به اهمیت زیاد فرآیند تبلیغات برده و درصدد کشف و پیاده سازی راه های جالب و البته جدید برای بازاریابی...
کد خبر: ۴۰۹۰۱
شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۸

فکرشهر- مریم احمدزاده*: تبلیغات شکل پیچیده ای از ارتباطات می باشد که از طرق مختلف پیامی را به مشتری انتقال می دهد. حتی بسیاری از نقاشی های کشف شده بر روی بدنه ی غارها نوعی پیام تبلیغاتی در دوران خود محسوب می شدند. امروزه تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و

فروشندگان پی به اهمیت زیاد فرآیند تبلیغات برده و درصدد کشف و پیاده سازی راه های جالب و البته جدید برای بازاریابی و فروش محصولات خود هستند، تبلیغات و بازاریابی که بتواند مشتری را به فروشگاه ها بکشاند و آن ها را ترغیب به خرید کند؛ یکی از این نوع بازاریابی ها که

امروزه مطرح می باشد و عملکرد مثبتی نیز داشته است، بازاریابی نمایشی یا فوق فریبنده است. 

این نوع بازاریابی همان گونه که از اسمش مشخص است، با ساختن یک نمایش برای فروش محصولات مرتبط می باشد؛ اما این نمایش با دیگر نمایش هایی که بر روی صحنه ی تئاتر اجرا می شوند، متفاوت بوده و بلیطی برای آن فروخته نمی شود. این شیوه ی بازاریابی مختص محیط و

فضاهای کسب و کاری، بازاری و تجاری می باشند، که بهتر است این کسب و کارها دید خوبی برای مشتری داشته باشند، زیرا در برخی از راه های پیاده سازی این شیوه، مکان کسب و کار باید در معرض دید عموم باشد.

دو مدل از این نوع بازاریابی فوق فریبنده را با دو مثال تشریح می کنیم:

1. مدل اول: به عنوان مثال ما یک بوتیک با اندازه متوسط برای فروش لباس داریم که تازه شروع به کار کرده است. ما نیاز به حداقل 2 الی 3 نفر کمک دهنده یا یاری دهنده داریم که باید با آن ها از قبل همانگی های لازم را انجام دهیم. این افراد نقش مشتری های ما را باید بازی کنند که

بهتر است از دو طیف زن و مرد و سنین متفاوت باشند. این افراد باید همدیگر را کاملا بشناسند تا تمایز بین خودشان و مشتری های واقعی را متوجه گردند و اقدامات لازم را انجام دهند. فرآیند بدین گونه است که زمانی که بوتیک شروع به کار کرد، در ساعات پر رفت و آمد، مشتریان غیر

واقعی، تک تک و برنامه ریزی شده با فواصل زمانی مشخص وارد بوتیک شوند و مانند یک مشتری واقعی درخواست لباس کنند؛ به اتاق پرو بروند و حتی جنس خریداری کنند و در حین فرآیند خرید، تعریف و تمجید از لباس ها کنند و در مورد قیمت مناسب لباس ها پِچ پِچ نمایند و باعث

شلوغی بوتیک شوند و به محض این که یک مشتری واقعی وارد بوتیک شد، باید راه را برای خرید او باز کنند تا آن مشتری هم مشغول به خرید شود. اگر تعداد مشتریان واقعی افزایش یافت، مشتریان نمایشی باید یک به یک از مغازه خارج شوند و جا را برای مشتریان واقعی باز کنند. این

شیوه یک شیوه ی نمایشی و شلوغ سازی کسب و کار می باشد که به شدت ذهن مردم را درگیر این قضیه می کند که در آن محل چه چیزی و با چه شرایطی عرضه می گردد که این جمعیت آنجا جمع شده اند.

2. مدل دوم: دومین مثال مربوط به شخص بازاریابی است که می خواهد محصول خود، مثلا یک نوع کلوچه، را به فروش برساند. این بازاریاب با یک نفر هماهنگ می کند که آن فرد به عنوان مشتری وارد یک مغازه سوپرمارکت گردد و از فروشنده درخواست خرید کیک نماید. همان

لحظه شخص بازاریاب با یک کارتن پر از کلوچه وارد مغازه می گردد و محصول خود را به فروشنده معرفی می کند و فردی که نقش مشتری را دارد، سخنان بازاریاب را می شنود و از بازاریاب تقاضای امتحان محصولش را می کند و بازاریاب با کمال میل قبول می کند و شخص بعد از

امتحان نمودن و تعریف و تمجید از طعم و مزه و تازگی کلوچه، اقدام به خرید 10 عدد از آن محصول می کند و فروشنده نیز که این صحنه را می بیند، ترغیب به سفارش دادن این محصول می گردد.

شاید اثری از این شیوه های بازاریابی در هیچ کتاب بازاریابی را یافت نکنید، اما این روش ها، روش هایی هستند که به صورت عملی در خیلی جوامع و کسب و کارها پیاده سازی شده و نتایج مثبتی در پیش داشته اند. یک بازاریاب حرفه ای، همیشه در پی خلق روش های جدید برای

تأثیرگذاری روانی بر مشتریان است و به روش های قدیمی موجود در کتاب ها اکتفا نمی کند. پس برای جذب مشتریان اول باید با محیط کسب و کار و فرهنگ آن جامعه آشنایی کافی داشته باشید و سپس راه های ورود به ذهن مردم را پیدا کنید.

*کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی و مدیرعامل کانون توسعه دشتستان

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر