جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
«فکرشهر» گزارش می دهد/ از فعالیت ها و روزهای انقلابی در دشتستان تا ترور انقلابی در بوشهر (1)؛
به گزارش فکرشهر، هر چند بیشتر خبرها و آن چه در تاریخ ثبت شده، مربوط به شهرهای بزرگ است و کم تر از شهرهای کوچک و حتی روستاها در این میان، نامی برده شده، اما اگر نبود همکاری و همراهی اهالی همین روستاها و شهرهای کوچک، انقلاب اسلامی به چنین بالندگی نمی رسید...
کد خبر: ۴۱۰۲۸
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۵

فکرشهر: 22 بهمن ماه ۱۳۹۶ که فرا‌ رسد، انقلاب اسلامی ایران به آستانه ی چهل سالگی پا می گذارد؛ انقلابی که جرقه هایش از دهه ۴۰ زده شد و با همراهی همه ی اقشار جامعه در سرتا سر ایران، در ۱۳۵۷، به سرانجام رسید.

در این انقلاب، هر کس به اندازه ی خود سهمی داشت؛ همه از زن و مرد و پیر و جوان، روحانی و دانشجو، محجبه و بی حجاب، روستایی و شهری، مسلمان و غیر مسلمان، ساکنین شرق و غرب، مرکز و شمال و جنوب کشور، کارگر و کارمند و...، در این انقلاب نقشی اجرا کردند تا به امروز که جمهوری اسلامی ایران، تولد ۳۹ سالگی اش را جشن بگیرد. 

به گزارش فکرشهر، هر چند بیشتر خبرها و آن چه در تاریخ ثبت شده، مربوط به شهرهای بزرگ است و کم تر از شهرهای کوچک و حتی روستاها در این میان، نامی برده شده، اما اگر نبود همکاری و همراهی اهالی همین روستاها و شهرهای کوچک، انقلاب اسلامی به چنین بالندگی نمی رسید.
در این میان، شهروندان استان بوشهر نیز همچون گذشتگانشان، در مبارزه به ظلم وفساد، سهمی در خور داشته اند؛ چه در مرکز استان و چه در شهرهایی چون برازجان و روستاهای مختلف استان. 
در گزارش زیر که توسط اسماء بوستانی تهیه شده، تلاش گردیده با گفت و گو و بررسی خاطرات فعالان انقلابی، ابعاد مختلف این واقعه ی شکوهمند، در استان بوشهر (شهر و روستا) واکاوی شود.

مخالفین انقلاب در روستا، رعب و وحشت ایجاد می کردند

علیرضا حیدری، فرزند غلامرضا و متولد سال 1341 است. وی در زمان انقلاب، در کلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل در روستای دشتی بوده است و درباره ی آن زمان به «فکرشهر» می گوید:
فعالیت ما در زمان انقلاب، جمع کردن مردم برای راهپیمایی و شعار دادن علیه کمونیست ها بود. با وجود مخالفینی که در روستا وجود داشت، در مقابل آنان ایستادگی کردیم و فعالیت خود را انجام می دادیم. روستاهای اطراف را نیز با خود متحد کرده بودیم و همگی با هم، شعارهای اله اکبر و مرگ بر شاه را سرمی دادیم.

مردم نیز در آن زمان به فکر هم بودند و هیچ گونه ریا کاری وجود نداشت. پیرزنی در انتهای روستا سکونت داشت‌ و روزانه، تخم مرغ های خود را جمع می کرد و بعد از اینکه مردم از راهپیمایی بر می گشتند، به آنان می داد تا رفع گرسنگی کنند و توان شعار دادن را داشته باشند‌.
مسجد کوچکی که بعدها کتابخانه شد، محل تجمع انقلابیون و جلسات ما بود. مردم روستای ما نیز پا به پای انقلاب راه می رفتند و هر دستوری از سمت امام می رسید، با دل و جان اطاعت می کردند.
تصاویر امام خمینی (ره) از شهر برازجان به شهر آبپخش و از آنجا توسط نیروها به روستای ما می رسید؛ ما نیز شبانه و به صورت مخفیانه این تصاویر را به مردم می رساندیم. 

مخالفین انقلاب در روستا، رعب و وحشت ایجاد می کردند و تیراندازی می کردند شاید بتوانند  راهپیمایی و شعار دادن مردم علیه دولت شاهنشاهی را متوقف کنند؛ اما مردم چنان محکم و متحد بودند که هزاران تیرانداز نیز جلو دار آنها نبود.
به لطف خداوند متعال در 22 بهمن سال1357، از طریق رادیو مطلع شدیم که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است. مردم پایکوبان شادی خود را نمایان کردند. در مسجد روستا جشن کوچکی برپا کردیم و نتیجه زحمات خود را دیدیم. مردم امیدوار بودند که این انقلاب باعث توسعه و پیشرفت روستا شود.

مردم شریف ایران باید همیشه و در همه حال پشتوانه رهبر انقلاب اسلامی باشند، چرا که سرزمینی که رهبر نداشته باشد هیچوقت پیروز نخواهد بود.

به دستور امام، استعفا دادم

سید ابراهیم جعفری، فرزند سید علی جعفری، ساکن دهقائد است. وی که از سال 1351، مامور زندان بوده، در زمان انقلاب، سمت مامور شهربانی شهر بوشهر در محله کوتی و زندان کوتی را بر عهده داشته است و خاطرات خود را این گونه شرح می دهد:
هنگامی که امام دستور داد «پادگان ها را خالی کنید»، بنده نیز استعفا داده و به شهر برازجان برگشتم و در کنار نماینده امام و همراهانش به فعالیت پرداختم. 

در آن زمان، اتحاد و وفادرای مردم نسبت به انقلاب اسلامی دیدنی بود. روزانه شعارهای مردم به گوش می رسید و خواهان انقلاب اسلامی بودند و از هدف و نیت خود دست بردار نبودند. بنده نیز به همراه آیت اله طاهری که نماینده امام خمینی(ره) بود و افرادی دیگر، به صورت ثابت در جلسات و سخنرانی ها، ایشان را همراهی می کردیم. به روستاها اطلاع رسانی می کردیم که نماینده امام در فلان روز سخنرانی دارد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و گذشت 6 ماه از استعفایم، از طریق کمیته های مردمی، استانداری و دیگر نهادها به خدمت دعوت شدم و به بوشهر برگشتم. آیت اله طاهری نیز بعد از پیروزی انقلاب افرادی را شناسایی کرد و برای خدمت به نهادها معرفی کرد.
بعد از فعالیت بنده در زندان کوتی بوشهر، تقاضای انتقالی خود را به برازجان انجام دادم که با توافق به زندان برازجان برگشتم. در برازجان بعد از مدتی مدیر داخلی به سمت سرپرست زندان معرفی شدم.

در روز پیروزی انقلاب اسلامی، مردم از دژ برازجان تا سنگ سیاه پیاده رفتند

حسین محمدی، فرزند حاج منصور محمدی، ساکن برازجان است و زمان انقلاب، 7 سال داشته است. وی، خاطراتی را از انقلاب، به نقل از پدرش ـ حاج منصور ـ که یکی از معتمدین نماینده امام (ره) بوده اند، به شرح زیر تعریف می کند:
 در زمان انقلاب، نماینده امام خمینی (ره) به نام حجت الاسلام حاج محمد صالح طاهری خرم آبادی، به شهر برازجان تبعید شد. به درخواست سران حزب توده مبنی به برگزاری جلسه ای با آیت اله طاهری در 20 بهمن ماه 1357، همگی به اتفاق آیت اله طاهری به شهر بوشهر و منزل سید مصطفی حسینی رفتیم و متوجه خواسته سران حزب توده که سهم خواهی از انقلاب اسلامی بود، شدیم. این جلسه از ساعت 6 بعد ازظهر تا 10 شب و با نارضایتی کمونیست ها و مخالفت آیت اله طاهری در برابر خواسته آنان، پایان یافت و در نهایت به درگیری تبدیل شد؛ به صورتی که همراهان آیت اله طاهری، او را از دست حزب سران توده نجات دادند و راهی شهر برازجان شدند. با اینکه آن شب هوا بارانی بود، اما کمونیست ها تا چغادک، آیت اله طاهری و همراهانش را دنبال کردند تا اینکه موفق شدیم در کوچه پس کوچه های چغادک، آنان را گمراه کنیم و ساعت 4 صبح روز بعد به شهر برازجان رسیدیم.

15 نفر مسئول امنیت آیت اله طاهری بودند و 5 نفر از این نیروها، همیشه و همه جا دوش به دوش آیت اله طاهری  بودند. در روز بیست و یکم بهمن ماه 1357، نماینده امام به همراه نیروی خود در منزل مرحوم حاج سید باقر راهداری مشغول صرف ناهار بودند که زنگ در به صدا آمد. معاون شهربانی بود، درخواست خود را با آیت اله طاهری در میان گذاشت و مکان را ترک کرد. آیت اله طاهری نیز به درخواست ایشان که خواسته بود با مردم صحبت کنند و از دادن شعار و تجمع در مقابل دژ برازجان جلوگیری کنند، مخالفت کرد. علاوه بر آن، آیت اله طاهری متوجه ناراحتی کمونیست ها از این مخالفت شد و مطلع شد که کمونیست ها عصر همان روز قصد تجمع در محل سکونت ایشان را دارند. مکان هایی که آیت اله طاهری در آنجا سکونت داشت، ایمن بود به صورتی که در چهار نبش خانه ها، چهار سنگر و چهار نگهبان دایر بود. از این رو برای حفاظت از جان آیت اله طاهری، افرادی را به روستاهای مجاور فرستاده و تعدادی تفنگ چین و نیروی قوی جهت مقابله با کمونیست ها را به بقیه نیروها اضاف کردیم. غروب آن روز حدود 800 تا 1000 نفر ضد انقلابیون در محل سکونت آیت اله طاهری تجمع کردند و عربده کشان اعتراضات خود را بیان کردند؛ ما نیز توانستیم با کمک نیروهای خود و تیر اندازی های هوایی، آنان را متفرق کنیم و مکان را ترک کنند.

فردای آن روز، 22 بهمن ماه 1357، ساعت 9 صبح، خبر پیروزی انقلاب اسلامی ایران از طریق رادیو، تلویزیون و دیگر رسانه ها به گوش مردم رسید. نماینده  امام خمینی (ره)، آیت اله یزدی که به خورموج و دشتی تبعید شده بود، در روز پیروزی انقلاب اسلامی به شهر برازجان آمد. در این روز آیت اله طاهری خرم آبادی به همراه آیت اله یزدی و موج عظیم مردم، از دژ برازجان به سمت سنگ سیاه (آرامگاه برازجان) پیاده مسیر را طی کردند. مردم در آن مکان با دل و جان به سخنرانی آیت اله طاهری  گوش دادند. بعد از برگشت آیت اله طاهری به محل سکونت خود که همراه با تیم امنیتی و طرفدارانش بود، فرماندار دشتستان خبر داد که مشتاق دیدار آیت اله طاهری است و به محض ورود، دست آیت اله طاهری را بوسید و با رییس کلانتری تماس گرفت که همگی به انقلابیون ملحق شوید. اما توده ای ها همچنان دنبال سهم خواهی و ناامنی بوده و دست بردار نبودند. خبرهایی حاکی از این که آنان قصد دارند چاه های آب شرب مردم را مسموم کنند به گوش می رسید؛ برای جلوگیری از این کار نیز نیرویی جهت حفاظت از منابع آب شرب مردم در نظر گرفته شد. در پی این ناامنی ها، کمیته امنیت اولیه شکل گرفت و آیت اله طاهری، حاج ماشااله کازرونی را به عنوان رییس کمیته امنیتی انتخاب کرد.

آیت اله طاهری، برای حفظ امنیت مردم در روستاهای اطراف، نیروهایی را به آنجا فرستاد تا مطمئن شود در کل شهرستان، آرامش برقرار است. خوشبختانه انقلاب اسلامی ایران با 98 درصد و نیم آراء مردم به پیروزی رسید. 
12 فروردین ماه سال 1358، که اوضاع شهر کاملا آرام شده بود، آیت اله طاهری قصد برگشت به دیار خود را کرد و در این روز، مردم شهر تا پل نمازگاه، او را بدرقه کردند.

اتحاد و همدلی مرد باعث پیروزی انقلاب شد

مهراب بنافی، در زمان انقلاب اسلامی، 7 ساله بوده. وی که اکنون عضو شورای شهر برازجان نیز می باشد، خاطرات خود را این گونه بیان می کند:
در سال 1357 که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، مردم سرافراز و همیشه در صحنه کشور ایران بر علیه حکومت طاغوت برخواستند و با فداکاری و نثار جان خود در راه انقلاب اسلامی توانستند حکومت ستمگر و چندین ساله شاهنشاهی را نابود کنند. اینجانب در آن زمان، در سن 7 سالگی به سر می بردم و با اینکه کم سن و سال بودم، با شنیدن شعارهای مردم، دانش آموزان و دانشجویان، متوجه حال و هوای مردم می شدم. در نهایت خبرهای خوش و امیدوار کننده ای از مردم شهر برازجان به گوش رسید که مردم این شهر در همان ایام، با هم متحد شده بودند و شعارهایی علیه حکومت شاهنشاهی در خیابان های شهر سرمی دادند. همین اتحاد و همدلی مردم باعث شد که انقلاب ما با درخشش مردم و جوانان به پیروزی برسد.

در آن ایام، شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر شاه خائن و اله اکبر دانش آموزان، دانشجویان و مردم از روستاها و شهرها به گوش می رسید.  این وحدت و همدلی مردم توانست در دهه فجر سال 1357، مردم را خوشحال کند. امید است که این اتحاد و همدلی مردم پایدار و همیشگی باشد و روز به روز شاهد پیشرفت ایران عزیزمان باشیم.

دستاوردهای انقلاب اسلامی

حجت الاسلام حسن مصلح، سال هاست که به عنوان امام جمعه در برازجان حضور دارد. وی معتقد است که:
 مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی و خنثی سازی توطئه های دشمن، ایمان و اتحاد مردم به خداوند متعال، اعتقاد به مکتب اهل بیت (ع) و عاشورا، درس آموزی از مکتب ابا عبداله الحسین و اعتقاد به مرجعیت شیعه است که مردم را به صحنه کشاند که حتی سایر حزب ها نمی توانستند این اتحاد و همدلی را ایجاد کنند.

بعد از امامان در تاریخ رهبری، امام خمینی عالم، آگاه، دانا و بی نظیر بود که با مدیریت خود توانست انقلاب عظیم را هدایت و رهبری کند. در صورتی که امام را از کشوری به کشور دیگر تبعید کردند ولی در مقابل ظلم ایستاد و از هدف خود دست برنداشت، چرا که به اهداف و برنامه های خود ایمان داشت و توانست با ایمان قوی خود چنین انقلاب عظیمی را احیا و پرچم مبارزه با استعمار را برافراشته سازد.

حضور مردم در صحنه، از کوچک و بزرگ، فرهنگی، دانشگاهی و... که دست به دست هم دادند و از انقلاب اسلامی و رهبری پشتیبانی کردند و این موج عظیم مردم بود که باعث عقب نشینی دشمن شد.

در زمان پهلوی 40 درصد جمعیت شهری و 65 درصد جمعیت روستایی کشور زیر خط فقر زندگی می کردند. 35 درصد مردم ایران نیز دچار سوء تغذیه بودند. همچنین 75 درصد از کودکان واجب التعلیم به مدارس می رفتند و تنها 5 شهر به صورت پراکنده از نعمت گاز برخوردار بودند.

تولیدات کشاورزی ایران تنها مصرف 33 روز مردم را تامین می کرد و از کشورهای هند، بنگلادش و پاکستان پزشکانی جهت درمان به ایران وارد می کردند. در چنین شرایطی شاه با استفاده از بیت المال و با هزینه هایی بیش از 300 میلیون دلار، جشن های 2500 ساله برگزار می کرد.
شکست قدرت پوشالی آمریکا، شوروی و رژیم صهیونیستی، انتقال وحشت از دل مظلومان به دل مستکبران، الگوسازی برای ملت‌ها و فراهم کردن فضا برای آزادی خواهان، از جمله دستاوردهای انقلاب اسلامی است.

نظرات بینندگان
رویا
|
-
|
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷
به به. خانم بوستانی. هرجا هستی موفق باشی آبجی. گزارشت عالییییی
اشنا
|
-
|
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۴
احسنت برخانم بوستانی  .خسته نباشی
امید..
|
-
|
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۱
سلام.خسته نباشی وخداقوت به خانم بوستانی که همیشه فعال وعالی بودن درکارشون...
سودابه پیشرو
|
-
|
پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۳
تشکرازخانم بوستانی عزیزبابت مطالب تاریخی وارزشمند
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر