شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»:
فکرشهر: به گواه حقیقت تاریخ، میرزامحمدخان برازجانی را می توان یکی از چهره های شاخص تاریخ مبارزات خطه ی جنوب علیه استعمارگران بریتانیایی دانست که تاکنون آن گونه که شایسته است مورد توجه حوزه های فرهنگی و هنری قرار نگرفته است که جبران این خلا، خود مستلزم آسیب شناسی و فعالیت فرهنگی و رسانه ای ویژه ایست...
کد خبر: ۴۱۵۳۱
شنبه ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۲

فکرشهر ـ غلامرضا شاکری*: تاریخ سیاسی جنوب، بدون شک با مبارزات میهن پرستانه مجاهدان این خطه علیه نیروها و وابستگان دول استعمارگر متجاوز، پیوندی ناگسستنی دارد. در این میان برخی مبارزان را می توان صاحب نقشی ویژه دانست که هر کدام در برهه ای از تاریخ این مرز و بوم، بسترساز رخدادهای عظیمی بوده اند.

به گواه حقیقت تاریخ، میرزامحمدخان برازجانی را می توان یکی از چهره های شاخص تاریخ مبارزات خطه ی جنوب علیه استعمارگران بریتانیایی دانست که تاکنون آن گونه که شایسته است مورد توجه حوزه های فرهنگی و هنری قرار نگرفته است که جبران این خلا، خود مستلزم آسیب شناسی و فعالیت فرهنگی و رسانه ای ویژه ایست.

به گواه تاریخ، وقایع دوران زندگی مبارز شهید میرزامحمدخان برازجانی آن چنان در فراز و نشیب های سختی قرار گرفت که می توان آن را بسیار کم نظیر دانست و به جرات می توان گفت به این شخصیت وارسته توسط افرادی ظلم ها شده، اما جای امیدواری است که طی سال های اخیر، حق طلبان در جهت ارج گذاشتن به شخصیت وارسته و مبارزات این شهید عزیز، فعالیت های شایان توجهی را آغاز کرده اند. البته متاسفانه این اجحاف دلایل متعدد دارد که در این یادداشت به ذکر آنها در دو بخش خواهیم پرداخت.

پیش از انقلاب 

در اوج جنگ اول جهانی، وقتی قوای انگلیس به طمع منابع سرشار ایران و همچنین پشتیبانی از روس، قابل دسترس ترین مسیر را در تسخیر جنوب ایران دید، راه ورود و لشکرکشی را آب های خلیج همیشه فارس و استان بوشهر انتخاب و قوای خود را در این سرزمین پیاده کرد. این لشکر کشی باعث شد دلیر مردان جنوب از دشتی و تنگستان و دشتستان و... به مقابله با نیروهای استعمار پیر بپردازند و آماده نبرد شوند تا آنجا که به شهادت مورخین، دولت بریتانیا حتی در صدد باج دهی به میرزا برآمد و وقتی شهید غضنفرالسلطنه برازجانی تسلیم خواست نیروهای اجنبی نشد، اموال ایشان را ضبط کردند؛ اما این مبارز نستوه دست از آرمان های خود نکشید و به مبارزات خود ادامه داد که این موضوع باعث عداوت و کینه عمیق استعمار و عواملش از وی گردید و حتی تا سال ها پس از جنگ جهانی اول و تشکیل حکومت مرکزی رضاشاهی، این دشمنی ادامه یافت.

عدم اطاعت از حکومت رضاشاه و عدم پذیرش خلع سلاح، مزید بر علت شد تا حکومت پهلوی اول بیشتر در صدد از بین بردنش برآیند و با فرستادن سرهنگ احمد معینی و اجیر کردن افراد محلی دست به قتل وی بزنند. این دشمنی باعث شد که در زمان ساختن فیلم دلیران تنگستان هم نگذارند حتی در یک پلان از این فیلم، نامی از این فرمانده بزرگ آورده شود. این البته دلیل دیگری هم داشت که می توان با یک جستجوی ساده در دنیای مجازی پیرامون فیلم دلیران تنگستان و مشاهده نام راوی محلی این فیلم و آن چه در تاریخ پیرامون اسامی همراهان و راه بلد قاتلین میرزا بوده، به آن پی برد...

پس چگونه می توانسته از این شهید عزیز در این فیلم نام ببرد؟

و اما پس از انقلاب

 البته پس از پایان جنگ با انگلیس، اختلافات شدید بین یاران میرزا محمد خان و آیت اله مجاهد برازجانی رخ داد که موجب صدمه به چشم آیت اله مجاهد گردید و ایشان به رضاشاه عارض شد و به تهران رفت که شرح ماوقع این جریان را در کتاب «دشتستان کبیر» نوشته عبداله دشتی، داماد و پسر برادر آیت اله مجاهد برازجانی صفحه 96 می توان یافت و همین امر سبب شد که عده ای فکر کنند میرزا با روحانیت مشکل داشته که این موضوع نه تنها صحیح نیست، بلکه میرزا خود تحصیلات حوزوی داشته و اصلا در این ماجرا نقشی نداشته و همین امر باعث شد در بعد از انقلاب نیز، این مجاهد دشتستانی به همین بهانه مغفول بماند.

 اما در کنار این ماجرا، نام فردی به اسم شیخ عبدالرسول چاهکوتاهی به چشم می خورد که بر خلاف پیشوند نامش که عنوان «شیخ» را یدک می کشد، هرگز تحصیلات حوزوی نداشته و صرفا به دلیل آن که از تبار شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس بوده که به این منطقه مهاجرت کردند، همگان با پیشوند شیخ آن ها را می شناختند و همین عامل نیز باعث این برداشت ناصواب شد که «نگوییم یک شیخ یک خان را کشته» و این خود اشتباه بعدی در اذهان برخی افراد بود. عبدالرسول چاهکوتاهی البته به پاس این خیانتش، از رضاشاه بلوک بوشکان را هبه گرفت!

در کنار این ها، داشتن پسوند «خان» که همیشه در ذهن ها با کشتن و ظلم همراه است، را می توان دلیل دیگر مخالفت با شهید غضنفرالسلطنه برازجانی ذکر کرد. هر چند میرزا محمدخان، هیچگاه خان فئودالیست و ظالمی نبوده، بلکه توسط حکومت مرکزی به عنوان ضابط و حاکم برازجان انتخاب شده بود تا امور مردم را نظم ببخشد. در رد این استدلال مخالفین می توان گفت اگر لقب «خان» فی نفسه بد است، ستارخان و باقرخان و میزا کوچک خان و... هم باید اکنون جزء افراد منفور باشند، در حالی که این گونه نبوده و نیست و این نیز اشتباه بعدی در اذهان برخی مخالفین تنگ نظر شهید میرزامحمدخان بوده است.

 البته داشتن یک لقب «غضنفر السلطنه» هم مزید بر علت شد که افرادی، این تفکر برایشان به وجود آید که ایشان سلطنت طلب یا چیزی شبیه به این بوده که این باور غلط، با توضیحاتی که در بالا گفته شد، به طور کامل در تضاد است و این لقب صرفا جزء القاب قجری است که به هر کسی به فراخور وصف حالش اعطا می شد و ایشان با توجه به این که ضابط برازجان بود به این لقب نائل شد و این اصلا ارتباطی با سلطنت طلب بودن یا نبودن شهید ندارد.

البته در کنار این توضیحات، روحیه برازجان ستیزی برخی افراد در سطح استان و همچنین تنبیه متخلفان و مجرمان در دوره حکومت ایشان، شایعات و دروغ پردازی ها را بیشتر کرد و این مجاهد بزرگ در ذهن تاریخ نگاران و مستندنویسان تاریخ معاصر مغفول ماند.

 باشد که نام بلند آوازه این مرد بزرگ در تمام این سرزمین طنین انداز شود.

*فعال مدنی

پی نوشت: دوم اسفندماه، سالروز شهادت میرزا محمدخان برازجانی ملقب به غضنفرالسلطنه می باشد.

نظرات بینندگان
مهدی خلیفه
|
-
|
جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۳:۱۴
احسنت به جناب شاکری ، حرف دل ما رو زدن
امیرمحمدی
|
-
|
چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۲:۱۸
باسلام اشخاص زیادی بودن که خالصانه به این مملکت خدمت کردن وشهید شدن وهرگز نامی از انها جایی برده نشد صد حیف که اینگونه شد از شما ممنونم مطالعه کردم واین شهید دلیر وبا غیرت را شناختم و به دیگران نیز میشناسانم بر حسب وظیفه من ترک زبان هستم 
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر