پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۴۳۱۶۲
دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۱

فکرشهر: «اگر امروز اروپا از برجام حمایت می‌کند، برای این است که احساس می‌کند گستاخی شریک آمریکایی آنان از حد گذشته است.»

به گزارش فکرشهر، فریدون مجلسی، تحلیلگر روابط بین‌الملل، در روزنامه شرق نوشت: «عنوان سرمقاله شنبه ۲۱ اردیبهشت آقای غلامی، سردبیر «شرق»، برایم جالب و باعث کنجکاوی بیشتر شد؛ به‌ ویژه در شرایطی که با بحرانی بین‌المللی مواجه هستیم. می‌خواستم بدانم برای حل این بحران از مصدق و راه و روش او چه انتظاری می‌رود یا چه معجزه‌ای برمی‌آید که او را فراخوانده‌‌اند و منظورشان کدام مصدق است؟ مصدق سیاست‌مدار و کارگردان پارلمانی با‌تجربه که توانست رهبری جنبش ملی‌ کردن صنعت نفت را بر عهده بگیرد، اعتماد و احترام «همه» ملت را برانگیزد و به اعتبار آن ملی‌ کردن قانونی نفت را به انجام رساند. رجلی سیاسی که تلاش کرد با بهره‌مندی بیشتر ملت از درآمد بیشتر و منصفانه‌تر صنعت نفت و به‌ کار بردن بیش‌ از‌ پیش آن در سرمایه‌گذاری ملی و تولید کار و درآمد بیشتر راه توسعه و رفاه را بگشاید یا فردی که در آغاز مورد حمایت آمریکا بود و باید هر چه زودتر با توافق بر سر غرامت و امضای قرارداد بهره‌برداری و فروش «بر مبنای عرف جهانی» مأموریت خود را به انجام می‌رساند؟ یا مصدقی که خود را گرفتار کشمکش‌های درونی و مبارزه قدرت با مدعیان بستانکار قیام ۳۰ تیر و ریزش حامیان سیاسی و مذهبی خود کرد و با تلاش بر سر سلطه مستقیم بر نیروهای نظامی و همچنین اعتماد به حزب توده و چانه‌زنی پایان‌ناپذیر بر سر حقوق ملی به جای رعایت منافع ملی، ناگهان چنان تنها ماند که با انحلال مجلس و دریافت فرمانی نیمه‌قانونی، قدرت نیمه‌قانونی خود را نیز به سهولت از دست داد و امیدهای ملت را بر سر آن قمار بر باد داد؟ یا مصدق اسطوره‌ای و افسانه‌ای قربانی امپریالیسم و استعمار که به جای تکیه بر پارلمان منتخب خوانین و صاحبان نفوذ در ملتی با ۸۰ درصد بی‌سواد که انتخابات هر مجلس دیگری را هم به همان سرنوشت می‌رساند، خود را چنان که گفت، به جای آن نمایندگان مستظهر به حمایت «مردم» و بی‌نیاز از مجلس فرمایشی می‌دانست؟ منظور از مردم هم مردم مشتاق تهران بودند که در میدان بهارستان جمع می‌شدند، نه آن ۸۰ درصدی که در روستاها به حساب نمی‌آمدند و دیده هم نمی‌شدند اما تابع خوانین‌شان بودند؟ یا شاید در همانندسازی با برجام، منظور مصدقی است که نتوانست قرارداد نفت را به سرانجام برساند و به قرضه ملی و چاپ اسکناس و «اقتصاد بدون نفت» متوسل شد تا با فداکاری مردمی که مستظهر به حمایت آنان بود، با فقر شرافتمندانه بسازند و مقاومت کنند، تا چه شود؟ زمینه برای حزب توده مناسب‌تر شود؟ تا دیگران در جهان از بی‌نفتی به ستوه آیند؟ تا همسایگان جای ما را بگیرند و بر ثروت و توسعه خود بیفزایند و ما در جا بزنیم؟ منظور کدام مصدق بود و از او در جامعه‌ای امروزی با ۹۰ درصد باسواد و البته با دولتی که در سیاست‌گذاری نقشی نسبی دارد، چه کاری بر‌می‌آید؟

آیا منظور تن‌ دادن به تحریم و اقتصاد بدون نفت جدید و سنگربندی ویت‌کنگی، جنگ است. آقای احمد غلامی در مقاله خود به درستی به محوریت قدرت در سیاست اشاره کرده است. آنجا که نقش حقوق و حتی اخلاق ضعیف‌تر است. اشتباه مصدق این بود که به دنبال حقوق ملی یا آن چه حقوق ملی می‌پنداشت، رفت و منافع ملی و حکومت محبوب خودش را هم از دست داد اما اکنون زمان متفاوت است. ما بیش از آن که نیاز به مذاکره خارجی داشته باشیم، نیاز به مذاکره داخلی و قبول مشورت داریم تا سیاست‌گذاران توجیه شوند که در سیاست اگر لازم بود، باید از ادعای حقوق با منافع ملی کنار آمد. نباید فراموش کرد در برابر ادعای ما دیگران هم ادعای حقوق دارند. باید تهدید نکرد و همسایگان را بیش‌ از‌ این علیه خود برنینگیخت و آنان را همدست رقیبان و هماوردان ستیزنده بیگانه نکرد. اگر امروز اروپا از برجام حمایت می‌کند، برای این است که احساس می‌کند گستاخی شریک آمریکایی آنان از حد گذشته است. سفیر ترامپ در آلمان به شرکت‌های آلمانی پیام داده که «نباید» با ایران معامله کنند. دولت آلمان نیز مانند انگلیس و فرانسه از این دستورهای «باید» و «نباید» و تعرفه‌ گذاشتن بر کالای اروپایی و هزینه‌ گذاشتن بر ناتو رنجیده است. از این که به سفرهای آنان به واشنگتن و درخواست‌هایشان درباره اعتبار امضای برجام بی‌توجهی شده، رنجیده‌اند؛ ضمن این که همگی از برنامه موشکی ایران به دلیل برخی تبلیغات داخلی اظهار نگرانی کرده‌اند. در قدرت‌نمایی، باید قدرت‌های مقابل را سنجید و وارد معرکه شد؛ وگرنه دولتمردان باید با مشارکت و ملاحظه منافع ملی، سیاست خارجی منطقی و معتدلی بدون تهدید دیگران اتخاذ کنند تا دیپلماسی با اعتماد به‌ نفس و احترام بتواند با تبدیل شیوه‌های غیر سیاسی به سیاسی ضمن حفظ مزایای منطقه‌ای به‌ عنوان کشوری صلح‌دوست خود را از خطر رویارویی انفرادی و قربانی‌ شدن محفوظ بدارد؛ ضمن این که «همراه با دیگران» از مبارزات بر‌ حق جوامع منطقه حمایت کند. برای حل این مسئله امروزی، گمان نمی‌رود از مصدق کمکی برآید.»

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر