جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۴۳۸۰۹
شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۱:۳۳

فکرشهر: دستور رهبر معظم انقلاب برای افزایش توان غنی‌سازی ایران در شرایطی که کشورهای اروپایی در حال ارزیابی وضعیت اجرای برجام و تأمین منافع ایران در قالب این توافق هستند، بیش از آنکه اهمیت فنی داشته باشد، دارای اهمیت سیاسی است.

به گزارش فکرشهر، رحمان قهرمانپور کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه یادداشت خود در روزنامه «ایران» نوشت: برجام برای تولید اورانیوم کمترغنی شده یا چهار و نیم درصد سقف تعیین کرده است. یعنی اگر ایران فراتر از آن سقف تولیدی نداشته باشد نقض برجام نیست. بنابراین ایران می‌تواند ۱۹۰ هزار سو ظرفیت تولید داشته باشد اما سقف اورانیوم کمتر غنی شده خود را در سقف برجام نگه دارد. به عبارتی اینجا ایران آمادگی فنی خود را برای رفتن به سمت چنین تولیدی نشان می‌دهد، بی‌آنکه مرتکب نقض برجام شده باشد. مضافاً اینکه چنین اقدامی پیامی کاملاً واضح به طرف مقابل برای طراحی حرکت‌های بعدی‌اش خواهد بود. قاعدتاً ایران علاوه بر سانتریفیوژهای ir۱، سانتریفیوژهای قوی‌تری هم تولید کرده که ظرفیت غنی‌سازی به مراتب بالاتری دارند. امکان استفاده ایران از این سانتریفیوژهای پیشرفته با ظرفیت غنی‌سازی بالاتر، بسیار زیاد است. در چارچوب برجام سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر در بخش مربوط به R&D یا همان تحقیق و توسعه کاربرد داشته‌اند. با این شرایط باید منتظر بود و دید که جزئیات فنی این موضوع چگونه خواهد بود؟ آیا ایران از سانتریفیوژهای پیشرفته خودش در بخش غنی‌سازی استفاده خواهد کرد یا ترتیبات فنی دیگری اتخاذ می‌کند؟

اما آنچه اهمیت دارد و می‌توان آن را پیام سیاسی تحولات اخیر دانست، این است که این رویداد با توجه به تجربه مذاکرات ایران و اروپا در فاصله سال‌های ۸۲ تا ۸۵ قابل فهم است. در سه سالی که ایران با اروپا مذاکراتی داشت، خود تحلیلگران و مفسران اروپایی بر چند نکته تأکید می‌کردند که اروپا در آن مذاکرات چند اشتباه راهبردی داشت؛ یکی از مهم‌ترین این اشتباهات این بود که اروپا سرعت لازم را برای رسیدن به توافق با ایران نداشت و تعلل می‌کرد. در همان زمان در ایران، مقامات ما اعلام کردند که مخالف مذاکره برای مذاکره هستند. بنابراین اقدام اخیر ایران برای ایجاد آمادگی جهت تولید ۱۹۰ هزار سو انرژی هسته‌ای می‌تواند در این راستا تلقی شود که اروپا نبایستی مثل گذشته رفتار کند و اگر اراده‌ای برای توافق با ایران دارد، باید سریع‌‌تر اراده خودش را عملی بکند.

نکته دومی که منتقدان و تحلیلگران اروپایی در آن مقطع به آن اشاره داشتند این بود که دولت‌های اروپایی تصور می‌کردند می‌توانند روی شکاف داخلی در ایران برای بحث هسته‌ای سرمایه‌گذاری کرده و از آن به نفع خودشان استفاده کنند. اما بعدها معلوم شد که آنها در این موضوع هم واقع‌بینانه نگاه نمی‌کردند و رفتار تقریباً منسجم مسئولان ایرانی باعث شد تا اروپایی‌ها متوجه خطای راهبردی خودشان بشوند. در شرایط فعلی از این منظر کشورمان با اقدامات خودش دو پیام مهم را برای اروپا می‌فرستد؛ اول اینکه آیا اروپا در انجام توافق با ایران جدی هست و اگر جدی باشد آیا سریع‌تر و در کوتاه ترین زمان ممکن می‌تواند به یک توافق مورد قبول برای طرفین برسد؟ دوم اروپایی‌ها روی اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه‌ها در داخل ایران حساب باز نکنند، چرا که در موضوع هسته‌ای سیاستی منسجم در پیش است.

این دو پیام در واقع مهم‌ترین زاویه اقدامات اخیر کشورمان است. اکنون لازم است تا ببینیم طرف دیگر ماجرا یعنی اروپایی‌ها در عمل چگونه با این موقعیت برخورد خواهند کرد و آیا اگر اراده‌ای برای توافق دارند، هزینه تحقق این اراده و ایستادگی در مقابل امریکا را خواهند پرداخت یا خیر؟ اما باید نکته‌ای دیگر را هم به این بحث اضافه کرد؛ برجام بر اساس اصل اقدام متقابل طراحی شده بود. اگر بر اساس این اصل جلو برویم، در شرایطی که امریکا از برجام خارج شده است به نوعی می‌توان گفت این حق متقابل برای ایران هم وجود دارد. اگر بخواهیم به چنین اقدامی لباس حقوقی بپوشانیم و از منظر حقوقی تحلیل و تفسیر بکنیم، استفاده از این حق متقابل است.

در واقع ایران این پیام را می‌دهد که اگر روند فعلی ادامه یابد و از برجام چیزی نماند، ایران هم اقدامات بیشتری را در پیش خواهد گرفت. نکته مهم این است که اقدامات ایران تا چه اندازه می‌تواند در روند چاره‌اندیشی اروپایی‌ها برای حفظ برجام تأثیر داشته باشد. این مهم به عوامل تعیین کننده‌ای برمی‌گردد نظیر اینکه اروپایی‌ها بر سر مسیر پیش رو بین خودشان تا چه اندازه دارای انسجام هستند و چقدر می‌توانند در مورد برجام اختلافات خود را حل کنند؟ دوم این است که آیا اروپا بر خلاف روند قبلی می‌خواهد اشتباهات راهبردی خود را کنار بگذارد یا خیر؟ مسأله دیگر هم این است که اگر اروپا اراده عملی خود را برای حفظ برجام نشان دهد، آیا این اراده می‌تواند برای مدت زمانی قابل توجه حفظ شود یا ظرف چند ماه این اراده تحت تأثیر عواملی نظیر فشارهای امریکا متزلزل خواهد شد؟ البته این مذاکرات برای اروپایی‌ها هم دارای اهمیت بسزایی است؛ چرا که نتیجه آن می‌تواند بر تصویر جهانی از اتحادیه اروپا و میزان استقلال رأی و نفوذ آن تأثیر زیادی بگذارد. چرا که موقعیت این اتحادیه نسبت به سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ در نظام بین‌الملل بشدت ضعیف‌تر شده است. بنابراین توافق با ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری بستگی به اراده کشورهای اروپایی دارد.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر