چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»:
فکرشهر: وقتی از سلامت انسان صحبت می شود، مقصود فقط سلامت جسمی نیست، بلکه سلامت روحی و روانی نیز ملاک است. افراد سلام دارای روانی سالم هستند. برای داشتن روان سالم، شما باید فاکتورهایی را در خود داشته باشید و در صورتی که در درون شما این فاکتورها نباشد، شما باید خود برای به وجود آوردن آن ها اقدام کنید...
کد خبر: ۴۴۰۱۲
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۰

فکرشهر ـ همایون فقیه: وقتی از سلامت انسان صحبت می شود، مقصود فقط سلامت جسمی نیست، بلکه سلامت روحی و روانی نیز ملاک است. افراد سلام دارای روانی سالم هستند. برای داشتن روان سالم، شما باید فاکتورهایی را در خود داشته باشید و در صورتی که در درون شما این فاکتورها نباشد، شما باید خود برای به وجود آوردن آن ها اقدام کنید.

انسان سالم امکانات، خواسته ها، توانایی ها و اهداف و علائق خود را می شناسد

ما چقدر اهداف و علائق خود را می شناسیم؟ آیا می دانیم در چه زمینه هایی توانایی و استعداد بیشتری داریم؟ چقدر امکانات و خواسته های خود را می شناسیم؟ آیا می دانیم برای چه زندگی می کنیم؟ برای چه کار می کنیم و شغلی را انتخاب کرده ایم؟ یا بر چه اساس دانشگاه رفتیم و این رشته ای که در آن مشغول تحصیل هستیم را انتخاب کرده ایم؟ چرا ازدواج می کنیم، یا کرده ایم و برای چه دارای فرزند می شویم؟

بیشتر مردم نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه از زندگی خود می خواهند. انسان سالم برای خود و شناخت خود وقت می گذارد تا توانایی ها، استعداد ها، اهداف و علایق خود را بشناسد. ما چقدر وقت می گذاریم؟

با خود عهد کنیم و ماهی یک بار با خود یک ساعت خلوت کرده و اهداف خود و مسیری که طی یک ماه گذشته رفته ایم را بررسی کنیم و مراقب باشیم که از مسیر خارج نشویم. هر قدمی که می خواهیم برداریم از خود بپرسیم برای چه؟ و چه می خواهیم؟

انسان سالم در برابر وقایع و اتفاقات سخت زندگی احساس یاس و ناامیدی نمی کند
انسان سالم می داند که هیچ زندگی آرمانی برای هیچ ابوالبشری وجود ندارد؛ لکن از تلاش و کوشش باز نمی ایستد و اگر زمانی هم با مانع روبرو شود، ضمن اینکه دچار یاس و ناامیدی نمی شود، آن را مانع ندیده، بلکه آن را تنگنایی تلقی می کند که با کمی درایت می توان از آن گذشت.
بیایید تمرین کنیم تا هنگام مواجه با تنگناها، ضمن تقویت توکل در خود، در کمال آرامش، راه کار منطقی و عملی اتخاذ کنیم.
انسان سالم از زندگی، بیشتر احساس رضایت و خوشی می کند و کمتر گرفتار نارضایتی و ناخوشی می شود؛ به عبارتی دیگر، انسان سالم قسمت پر لیوان را هم می بیند. واقعیت این است که ما در زندگی خودمان نکات مثبت و ارزنده بسیاری داریم که می توانیم به آن ها ببالیم و با فکر کردن بدان ها، احساس ارزشمند و خوشایندی بکنیم.
طبیعت ما این چنین است که معمولا نکات منفی را بیشتر می بینیم و مورد توجه قرار می دهیم و باید تمرین کنیم تا بتوانیم بخش مثبت و خوب زندگی خودمان را هم ببینیم. حتی اغلب اوقات ما در مورد فرزندانمان هم بیش از آنکه نکات مثبتشان را ببینیم، نکات منفی آنها را مورد توجه قرار می دهیم.
ندیدن نکات مثبت زندگی خود و دیگران و دیدن و بازگو کردن نکات منفی، باعث شده تا به مرور ما تبدیل به انسان های شاکی شویم که دائما در حال نق زدن و غر زدن هستیم ـ که اسم آن را فرهنگ نق زدن و نالیدن گذاشته ام ـ و در حال حاضر این فرهنگ را ما به وضوح در جامعه خود شاهدیم و جالب آن که فقط هم می نالیم و هیچ گاه برای آن کاری نمی کنیم.
بنابراین بیاییم از این پس نکات مثبت زندگی خود و دیگران را هم ببینیم و مورد توجه فرار دهیم تا انشااله مثبت اندیشی عادتمان شود که البته واقعیت زندگی ما این است به هر حال از جسم سالم، روان سالم، پدر و مادر خوب، فرزندان سالم و صالح به دست می آید و شغلی که از طریق آن امرار معاش می کنیم و هزاران مواهب دیگر که از آن برخورداریم و ممکن است دیگران آن را هم نداشته باشند.
پس ما باید از داشتن آنها خرسند و شاکر باشیم.
انسان سالم، قادر به برقراری ارتباطات و مناسبات دوستانه و صمیمانه با دیگران است. کسی که نتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، انسان سالمی نیست. انسان سالم به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده و روابط عمیق و صمیمی و بلند مدت برقرار می کند. ما چقدر قادریم با دیگران ارتباط موثر برقرار کنیم و این ارتباط را تداوم ببخشیم؟
 برقراری ارتباط موثر تکنیکی آموختنی است و هر کس به راحتی می تواند آن را آموزش ببیند و به راحتی هم به کار ببندد.

انسان سالم خود عهده دار زندگی خویشتن است
انسان سالم، ضمن این که با دیگران مشورت می کند، ولی خود مسئولیت عواقب آن را می پذیرد. ما چه می کنیم؟ آیا دیگران را در ناموفقیت های خود مقصر می دانیم یا خود مسئولیت آن را می پذیریم؟
باید توجه داشته باشیم هر آنچه در پی مشورت با دیگران برای اهداف ما رخ می دهد، تصمیم گیرنده نهایی خود ما هستیم و انتخاب خود ما بوده نه زور و اجبار دیگران، پس خود ما باید عواقب آن را بپذیریم.

انسان سالم خود و دیگران را دوست می دارد و از محبت کردن به آن ها لذت می برد
انسان سالم دیگران را صمیمانه دوست دارد و بدانها عشق می ورزد، انسان سالم از هر اقدامی برای کمک به دیگران فروگذاری نمی کند. آیا تا به حال شده در خیابان دست نابینایی را برای عبور از خیابان گرفته و به او کمک کرده باشید؟ چه احساسی داشتید؟! مطمئنا احساس خوشایندی بوده؛ آیا او در مقابل به شما چیزی داد که این گونه خرسند شدید؟ مطمئنا خیر؛ پس چرا تا مطمئن نباشیم از طرف مقابل چیزی به ما می رسد یا نه، گامی برای او بر نمی داریم؟
دوستان و همراهان...
 بیاییم دست در دست هم به یکدیگر عشق بورزیم و همدیگر را دوست بداریم. بدانیم که این لحظات دیگر برنمی گردد، این لحظات با هم بودن و به هم عشق ورزیدن را غنیمت شمرده و تا می توانیم دست یکدیگر را در گذر از این دنیا گرفته و یار و یاور هم باشیم.
توجه داشته باشیم که ما در هیچ جا زندگی نمی کنیم، ما حتی بر این کره خاکی هم زندگی نمی کنیم، ما در قلب کسانی زندگی می کنیم که دوستشان داریم و به آن ها عشق می ورزیم.

انسان سالم پی به ماهیت وجودی خود برده و بد و خوب خود را می شناسد و قبول دارد
ما تا چه اندازه در خود تفکر کرده و نسبت به خود شناخت داریم و یا هنگامی دیگران به ما بازخوردی از رفتارمان می دهند، می پذیریم؟ پس ضمن این که در رفتار خود تفکر و تدبر می کنیم، در صورتی که اطرافیان رفتار ما را مورد نقد قرار می دهند، به این توجه داشته باشیم که ممکن است درست یگویند و حتی اگر فکر می کنیم درست تشخیص نداده اند، باید این را در نظر داشت که ما چگونه رفتار کرده ایم که نمود بیرونی آن برای دیگران و اطرافیان چیزی غیر از تصور و خواست ما بوده؟ پس هنگامی که دیگران رفتار ما را مورد انتقاد قرار می دهند، در قدم اول حق را به آن ها داده و از زاویه دید آن ها خود را بنگریم، به احتمال قریب به یقین، آنچه آنها دیده اند، درست خواهد بود. {البته اگر منصفانه خود را بنگریم}.

انسان سالم آشفتگی ها و ناراحتی های خود را به نحو قابل قبول و جامعه پسند آشکار می کند
ما اعتقاد نداریم و نمی گوییم که انسان سالم هیچگاه دچار ناراحتی نمی شود یا نباید بشود، بلکه آنچه مسلم است هر کسی در برهه ای از زندگی خود ممکن است ناراحتی ها و آشفتگی هایی برایش پیش آید، آنچه مهم است این است که فرد بتواند به شیوه ای معقول و منطقی ناراحتی خود را بروز دهد، نه با ایجاد مشکل برای دیگران.
توجه داشته باشیم که با هیاهو و قیل و قال، دیگران متوجه رفتار ناپسند خود می کنیم و فقط یک ذهن ناسالم ممکن است دست به چنین کاری بزند. پس ما به عنوان یک انسان سالم در هنگام آشفتگی آن را به نحو جامعه پسند بروز دهیم.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر