پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
کد خبر: ۴۵۲۷۸
شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ - ۰۷:۱۶

فکرشهر: «زمانی انتخاب اول دانش‌آموزان، رشته‌ ریاضی بود. مگر این‌ که علاقه‌ وافری به پزشک شدن ‌داشتند یا این که معدل آنها اجازه ورود به رشته‌ ریاضی را نمی‌داد. انواع مهندسی آن‌ قدر طرفدار داشت که دانشجو حاضر بود برای مهندس شدن کیلومترها را بپیماید و به شهر دیگری برای تحصیل مهاجرت کند. اما حالا رشته‌های مهندسی که با هزینه‌ زیادی در دانشگاه‌ها ایجاد شده‌اند، کلاس ‌سوت و کوری را برگزار می‌کنند. علاقه‌ دانش‌آموزان این دوره به پزشک شدن، آینده‌ رشته‌ ریاضی را تحت‌الشعاع قرار داده است.»

به گزارش فکرشهر، روزنامه آفتاب یزد نوشت: «همه‌ی پدر و مادرها بهترین‌ها را برای فرزندانشان‌ می‌خواهند؛ مدرسه‌ی خوب، دانشگاه خوب، ازدواج خوب و شغل خوب. این آخری گویا در این روزها به نخستین دغدغه‌ی هر کسی تبدیل شده است. شغل پردرآمد و دارای منزلت بالای اجتماعی، غایت خواسته‌ی یک جوان در حوزه‌ی کار و اشتغال است. از همین روست که خانواده‌ها فرزندانشان را از نخستین‌های سال‌‌های کودکی و نوجوانی به انواع کلاس‌های آموزشی و مهارتی می‌فرستند تا در آینده بتوانند شغل‌های درخور و مناسبی را اختیار کنند. مداخله و شاید مشورت‌های خانواده‌ها به هنگام انتخاب رشته دبیرستان و دانشگاه نیز بی‌ربط به رویاهای آن‌ها برای آینده‌ی فرزندانشان نیست.

جمعیت بالای کلاس‌های تجربی

در سال‌های اخیر بیشتر دانش‌آموزان ایرانی، رشته‌ی تجربی را برای ادامه‌ی تحصیل برمی‌گزینند. گویا رویای پزشک شدن، به رویای مشترک میلیون‌ها نوجوان و خانواده‌هایشان بدل شده است. شاید تصور فرزند در لباس سفید پزشکی، از چشیدن و خوردن هر شهد و شیرینی، دلخواه‌تر باشد. درآمد بالای این شغل و منزلت اجتماعی بسیار شایسته‌ای که دارد، برای بسیاری هوس‌انگیز است. در واقع با پزشک شدن می‌توان چند نشان را با یک تیر زد. همین امر سبب شده تا کلاس‌های رشته‌ی تجربی هر سال شلوغ‌تر از سال قبل شود. اما این شلوغی و تراکم از کجا می‌آید؟ آیا جمعیت اضافه می‌شود؟ آیا ما از خارج از کشور دانش‌آموز پذیرفته‌ایم؟ خیر. جمعیت بالای کلاس‌های رشته‌ی تجربی را دانش‌آموزانی تشکیل می‌دهند، که دیگر تمایلی به مهندس شدن ندارند.

علاقه به پزشک شدن

زمانی انتخاب اول دانش‌آموزان، رشته‌ی ریاضی بود. مگر این‌ که علاقه‌ی وافری به پزشک شدن ‌داشتند یا این که معدل آن‌ها اجازه‌ی ورود به رشته‌ی ریاضی را نمی‌داد. انواع مهندسی آن‌قدر طرفدار داشت که دانشجو حاضر بود برای مهندس شدن کیلومتر‌ها را بپیماید و به شهر دیگری برای تحصیل مهاجرت کند. اما حالا رشته‌های مهندسی که با هزینه‌ی زیادی در دانشگاه‌ها ایجاد شده‌اند، کلاس ‌سوت و کوری را برگزار می‌کنند. علاقه‌ی دانش‌آموزان این دوره به پزشک شدن، آینده‌ی رشته‌ی ریاضی را تحت‌الشعاع قرار داده است.

۶۳۰ هزار داوطلب رشته‌ی تجربی

علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزیر آمورش و پرورش در گفت‌وگو با ایسنا در این باره گفت: «کاهش جمعیت دانش‌آموزی در رشته ریاضی نگران‌کننده است؛ به طوری که سال به سال از تعداد دانش‌آموزان این رشته کاسته می‌شود. با توجه به اینکه رشته ریاضی رشته علوم پایه محسوب می‌شود و علوم پایه نیز مساوی با توسعه کشور است کاهش کمی و کیفی دانش‌آموزان این رشته آینده توسعه کشور را به مخاطره می‌اندازد. در نقطه مقابل ما در رشته علوم تجربی با روند افزایش دانش‌آموزان روبه‌رو هستیم؛ به طوری که امسال در کنکور ۶۳۰ هزار داوطلب در این رشته با هم رقابت کردند. بازار کار و اشتغال مهم‌ترین عنصر تعیین‌کننده در گرایش افراد به رشته علوم تجربی است که البته در کنار این عوامل محیطی و اجتماعی و نقش خود خانواده‌ها نیز در ترغیب فرزندانشان به رشته تجربی بی‌تاثیر نیست ولی همچنان نگرانی ما در رشته ریاضی است که جمعیت آن رو به کاهش است.»

کالایی شدن آموزش

آینده‌ی شغلی و ترس از نداشتن درآمد کافی، فکر همه‌ی جوانان و خانواده‌های آن‌ها را به خود مشغول کرده است. کسب درآمد نخستین انگیزه‌ی انسان از زندگی کردن می‌شود. در واقع درآمد بر همه‌ی ابعاد زندگی انسان سایه می‌افکند.

نادر صادقیان، جامعه‌شناس، در این باره به آفتاب یزد می‌گوید: «در جامعه‌شناسی اصطلاحی وجود دارد که ما امروز با آن روبه‌روییم؛ کالایی شدن آموزش. دانش آموختن در سطوح مختلف و آموزش عالی وسیله‌ای شده که بیشترین انگیزه آن کسب درآمد و شغل است. تصور عموم این است که حوزه‌ی تجربی آینده‌ی خوبی از نظر اشتغالزایی دارد. البته این باور چندان هم درست نیست. رشته‌ی تجربی هم بیکاران خودش را دارد ولی متاسفانه در سال‌های اخیر متقاضیان این رشته خیلی زیاد شده است. ریشه‌ی این مشکل به آسیب‌های ساختاری نظام آموزشی برمی‌گردد. در نظام آموزشی ما، دانش برای دانش نیست. وجه اصلی این نظام آموزشی، دانش برای نان و صرفا اشتغال است. البته قرار نیست بحث نان و درآمد مهم نباشد، ولی مهم‌ترین انگیزه نباید باشد.»

تاثیرات بد بازار اشتغال

صادقیان در ادامه می‌افزاید: «محاسبات سودطلبانه بحث اشتغال و آینده‌ی کاری را پررنگ‌تر از آن چه باید باشد می‌کند. خانواده‌ها هم ناخواسته به این روند دامن می‌زنند. البته واقعیت‌های اجتماعی هم این را نشان می‌دهد که رشته‌های ریاضی یا انسانی بازار کار رشته‌ی تجربی را ندارد. بدین ترتیب خانواده‌ها محاسبه می‌کنند. تا مقوله‌ی اشتغال درست نشود، تاثیرات بد آن، روی آموزش هم بروز می‌کند. اگر در جامعه حدی از معیشت و اعتدال برقرار شود، استعداد واقعی افراد بروز می‌کند و کسی صرفا برای کسب درآمد انتخاب رشته نمی‌کند. اما الان نگاه به آموزش ابزاری و کالایی است. هر آنچه در بازار تقاضای بیشتری داشته باشد، استقبال از آن بیشتر است.»

دانش باید با علاقه دنبال شود

این جامعه‌شناس اضافه می‌کند: «دانش را باید با علاقه دنبال کرد؛ هیچ رشته‌ای بر رشته‌ی دیگر اولویت ندارد. خروجی ساختارهای بیمار حوزه اقتصادی و آموزشی همین می‌شود که علم نقش یک کالا و ابزار را برای کسب درآمد بازی کند. خود رشته‌ی پزشکی هم در این میان مورد آسیب قرار گرفته است. روایتی شنیدم که مبنی بر آن هشت هزار پزشک عمومی بیکار در کشور وجود دارد. هر چیزی که دچار عوام‌زدگی شود چنین آسیب‌هایی را متحمل می‌شود. رسانه‌ها و دستگاه‌های آموزشی باید در این مورد جامعه و خانواده‌ها را اقناع کنند. کالایی شدن دانش و انتخاب رشته بر اساس درآمد مختص الان نیست، چندین دهه است که این پدیده در کشور وجود دارد و در حال رشد است. در جامعه باید کیفیت آموزشی و سطح آگاهی خانواده افزایش یابد. در حال حاضر وضعیت آموزش در جامعه بسیار پیچیده شده است که جای تاسف دارد. تا زمانی که ساختارهای اشتباه درست نشود، این وضع این درست نخواهد شد.»

مشکلات بیرونی آموزش و پرورش

یک دانش‌آموز رشته‌ی ریاضی که در دبیرستانی دولتی در تهران تحصیل می‌کند از تنها کلاس ریاضی مدرسه با دانش آموزان اندک می‌گوید. به گفته این دانش‌آموز، کلاس‌های تجربی به دو عدد می‌رسد که با ازدحام جمعیت روبه‌رو است. آذین می‌گوید بیشتر دوستان درس‌خوان و سخت‌کوشش رشته‌ی تجربی را برگزیده‌اند و کلاس ریاضی را دانش‌آموزان ضعیف‌تر تشکیل می‌دهند.

مهدی بهلولی، کارشناس آموزش و پرورش، در این خصوص به آفتاب یزد می‌گوید: «متاسفانه این مشکلات از بیرون آموزش و پرورش بر آن تحمیل می‌شود. در سال‌های گذشته، دانشگاه‌های زیادی در ایران بی‌رویه تاسیس شده‌اند و رشته‌های مهندسی زیادی در این دانشگاه‌ها راه‌اندازی شد. تعداد مهندسانی که از این دانشگاه‌ها مدرک گرفتند بیشتر از نیاز بازار بود. این حجم از دانش آموختگان بیکار رشته‌ی ریاضی، به تدریج جذابیت این رشته را کم کرد.»

بیکاران زیاد رشته‌ی ریاضی

بهلولی ادامه می‌دهد: «در سوی دیگر، می‌بینیم که پزشکان درآمدهای میلیونی دارند. پس بسیاری از خانواده‌ها و فرزندانشان به رشته‌ی پزشکی فکر می‌کنند. تا چند سال پیش رشته ریاضی بیشترین تعداد دانش‌آموزان و به ویژه دانش‌آموزان نخبه و درس‌خوان را جذب می‌کرد ولی در سال‌های اخیر این معادله به هم خورده است. باید در نظر داشت تعداد کسانی که در رشته پزشکی قبول می‌شوند، محدود است و بخش بزرگی از کسانی که رشته‌ی تجربی را انتخاب کرده‌اند، موفق به خواندن پزشکی نمی‌شوند. رقابت برای یک دانش‌آموز تجربی در رشته‌ی پزشکی به ویژه برای دانشگاه‌های دولتی بسیار سخت است. تعدادی کسانی که در دانشگاه‌های سراسری امکان خواندن پزشکی را دارند، بسیار کم است. اما با این وجود چون بیکاران رشته‌ی ریاضی زیاد است، دانش‌آموزان مسیر رشته تجربی را پیش می‌گیرند.»

پزشکان عمومی در شغل‌های دیگر

این کارشناس آموزش و پرورش می‌افزاید: «دانش‌آموزان رشته‌ی تجربی برای قبول شدن در پزشکی و جذب شدن در بازار کار مناسب، احتمالی قائل می‌شوند و همین باعث می‌شود که رشته تجربی را به ریاضی و انسانی که بیکاری در تمام رشته‌های آن فراگیر شده ترجیح دهند. زمانی خواندن رشته‌ی برق در دانشگاه‌های معتبر کشور بسیار جذابیت داشت، ولی الآن جذابیت خود را از دست داده است. تعداد زیادی از این فارغ‌التحصیلان رشته‌ی تجربی که موفق به قبولی در پزشکی نشده‌اند، به خیلی بیکاران رشته‌های دیگر افزوده می‌شوند. حتی بسیاری از پزشکان عمومی نیز در حال حاضر بیکار هستند و برای گذران زندگی ناچار به تدریس دروس کنکور در آموزشگاه‌ها شده‌اند. یا در حالتی دیگر وارد معاملات تجاری و خرید و فروش مسکن می‌شوند. بدین ترتیب پزشکان عمومی حتی در صورت یافتن شغل، در رشته‌ی خودشان شاغل نیستند یا مجبورند به شغل‌های کم‌درآمد تن دهند. حتی اگر در پزشکی عمومی هم مشغول به کار شوند درآمد زیاد نیست. آن درآمدی که نوجوانان را به رشته‌ی پزشکی جذب می‌کند، مربوط به پزشکی تخصصی است.»

آموزش، چشم‌انداز بلندمدت داشته باشد

بهلولی ادامه می‌دهد: «در آموزش و پرورش دو نوع مشکل وجود دارد. یکی از این مشکلات مربوط به خود آموزش و پرورش است و دیگری، از بیرون به آن تحمیل شده است. همین مشکلات بیرونی این سازمان را دچار تلاطم می‌کند؛ تعداد دانش‌آموزان تجربی زیاد می‌شود و ریاضی کم؛ این از جهت تامین معلم برای آموزش و پرورش مشکل ایجاد می‌کند. حالت عادی بر آموزش حاکم نیست. موجی بلند می‌شود و همه چیز را بهم می‌زند. جامعه و خانواده‌ها هم تحت همین جو تصمیم هیجانی می‌گیرند. مسئولان مملکت باید در این باره اطلاع‌رسانی درست کنند و چشم‌انداز بلندمدت داشته باشند که این مشکلات برای آموزش و پرورش کشور به وجود نیاید.»

دانش برای دانش حلقه‌ی گم شده‌ی فضای آموزشی در ایران است. شاید به همین دلیل باشد که در کشور ما بیشتر از این که تولید دانش شود، تولید ترجمه می‌شود. دانش تنها به دید اقتصادی نگریسته می‌شود و در بهترین حالت در حوزه‌ی ترجمه سر بر می‌آورد.»

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر