جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
کد خبر: ۴۶۳۹۷
يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۷

فکرشهر: حامد عنقا در مقام نویسنده سریال «پدر» با اشاره به سکانسی که بارها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست و باعث خنده مخاطب شده است، اعلام کرد که در زمان ساخت این صحنه‌ها آگاه بوده که اتفاقاتی را در پی دارد و اظهار کرد: واقعیت این است که روزی که تصمیم گرفتیم این سکانس را بسازیم البته که حتما چشم‌های من یک برق شیطنتی هم داشت می‌زد اما در نهایت تصمیم خیلی خوبی بود.

به گزارش فکرشهر به نقل از ایسنا، بخشی از برنامه «کیوسک» شبکه سه سیما شامگاه شنبه به گفت‌وگو درباره سریال «پدر» به نویسندگی و تهیه‌کنندگی حامد عنقا اختصاص داشت.

در ابتدای این نشست که به پخش بخش‌هایی از سریال پدر اختصاص داشت، احسان عبدی‌پور با اشاره به حاشیه‌های پیش‌آمده برای این مجموعه در فضای مجازی خطاب به عنقا که لبخندی به لب داشت، گفت: علت این خنده شما چیست؟ نمی‌خواهیم مجددا درباره این حاشیه‌ها صحبت کنیم. به اندازه کافی درباره آنها شنیده و خندیده‌ایم.

عنقا پاسخ داد: اتفاقا می‌خواهم درباره این حاشیه‌ها صحبت کنم.

او در ادامه گفت که عضو هیچکدام از شبکه‌های اجتماعی نیست اما هربار که یکی از عوامل یکی از اپلیکیشن‌هایش را باز می‌کند، مجبور است در کامنت‌ها درباره سریال پدر بشنود.

عبدی‌پور در ادامه به سکانس پریدن شخصیت پسر از پنجره اشاره کرد و با خنده گفت که یکی از سکانس‌های ماندگار تاریخ تلویزیون بوده است که در نهایت به نفع سازندگان تمام شده است؛ چرا که اگر فردی تا پیش از این سریال پدر را تماشا نمی‌کرد، با تماشای این صحنه در فضای مجازی به دیدن این سریال ترغیب می‌شد!

عنقا در پاسخ به اظهارات مجری درباره این حواشی که در نهایت به نفع سریال و دیده‌شدن آن تمام شده است، چنین گفت: به هر حال این ابزاری است که هر درام‌نویسی با توجه به شرایط و اقتضائاتش  به کار گیرد. بله، این حواشی به نفع سریال تمام شد. البته می‌شد آن سکانس را به گونه‌ای دیگر هم ساخت اما واقعیت این است که روزی که تصمیم گرفتیم این کار را بسازیم البته که حتما چشم‌های من یک برق شیطنتی هم داشت می‌زد اما در نهایت تصمیم خیلی خوبی بود. من خیلی کیف کردم با این اتفاق.

او به این پرسش متعجبانه عبدی‌پور که آیا این کار مهندسی شده بود، پاسخ مثبت داد و افزود: وقتی داشتم این سکانس را می‌نوشتم می‌دانستم که این اتفاق باید واکنش ایجاد کند.

عنقا درباره بردن داستان مذهبی پدر به فضایی شیک و شهری هم توضیح داد: هنوز بسیاری از دوستان منتقد ما در این سوءتفاهم هستند که وقتی درباره خانواده مذهبی حرف می‌زنیم به طبقه‌ای اختصاص دارند که حتما گرفتار نان شب هستند و طبقه مرفه حتما دزد بوده‌اند. اما اگر درست مطالعه کنیم و این موضوع از دغدغه‌مان بیاید، از این مرزها دور می‌شویم. فراموش نکنیم دستور اسلام تلاش بر بهره‌مندی است و ما وقتی یک کاراکتر مومن ثروتمند را می‌بینیم، این یک فضیلت اخلاقی است. البته این هیچ ربطی به این مساله ندارد که امروز نمونه‌های بسیار زیادی داریم که متاسفانه به واسطه تظاهر به اسلام و انقلابی‌گری، مدام از آنها می‌شنویم. زندگی لاکچری آقازاده‌هایی که بر حسب تصادف اگر پدرشان در دهه ٦٠ و ٧٠ در یک وزارتخانه استخدام نشده بود یا سفیر ایران در یک کشور نبود به عنوان آبدارچی هم استخدامش نمی‌کردند. حتما باید آنجا واکنش نشان دهیم اما ما آدم‌های ثروتمندی هم داریم که این انقلاب به آنها مدیون است.

عنقا که ساخت سریال‌های انقلاب زیبا، تنهایی لیلا، قلب یخی و ... را در پرونده دارد، درباره ایرادهای سازمانی سریال‌ها با اشاره به لزوم اعتماد تلویزیون به کارگردانانی که امتحانشان را پس داده‌اند، گفت: پنج سال قبل فیلمنامه باید به شورایی متشکل از بیست و چند نفر می‌رفت و به اتفاق آرا رأی می‌آورد. خب معلوم است چه اتفاقی برای آن فیلمنامه می‌افتد. اگر امروز سریال پدر جذابیت‌هایی در درام دارد واقعیت این است که سه جلسه بیشتر طول نکشید که به تصویب فیلمنامه برسیم.

در ادامه برنامه کیوسک، محسن شامحمدی و مسعودآب پرور از کارگردانان قدیمی تلویزیون مقابل احسان عبدی‌پور نشستند تا به آسیب‌شناسی سریال‌ها بپردازند.

شامحمدی در ابتدای سخنانش خاطرنشان کرد: زمانی بحث ماهواره بود و همه نگران بودند که به نوعی جذابیت برنامه‌های تلویزیون را بالا ببرند که شکست نخورند. خب سال‌های خوبی هم شروع شد و برنامه‌های خوبی ساخته شد.

او ادامه داد: زمانی تلویزیون کارگردان‌محور بود و برای مدیران، تفکر و ژانر کارگردان اهمیت داشت ولی متاسفانه این نگاه جای خود را از دست داد و کارها تهیه‌کننده‌محور شد. در این شرایط کارگردان در سطح سایر عوامل قرار گرفت.

مسعود آب‌پرور هم در ادامه این نشست از زاویه مخاطبان به تلویزیون نگاه کرد و گفت: مشکل اصلی از زمانی شروع شد که سازمان، کنشگر بودنش را از یاد برد و تبدیل شد به یک کسی که بیشتر ری‌اکشن نشان می‌دهد و اکشن اجتماعی نداشت. آقای ضرغامی که تازه تشریف آورده بودند، در دو جلسه‌ای که هم‌اندیشی تلقی می‌شد بنده هم حضور داشتم.  صحبت این بود که آقای لاریجانی کمی‌سازی و بسترسازی را انجام دادند و ما از این تاریخ می‌خواهیم کیفی‌سازی را شروع کنیم. بعد از یک سال وقتی آقای ضرغامی را مجددا دیدم از ایشان پرسیدم آن تصمیم‌گیری‌ها به کجا انجامید که ایشان گفتند اتفاق خاصی نیفتاد چراکه ما بیشتر تحت تهاجم قرار گرفتیم.

او ادامه داد: ما وقتی قافیه را می‌بازیم که به این موضوعات بیش از حد توجه داشته باشیم. یعنی اینکه من چندین سال بعد از اینکه آقای ضرغامی در صداوسیما مشغول به کار بودند دیدم که در یکی از روزنامه‌های عربی نوشتند که تلویزیون ایران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را مورد تهاجم فرهنگی قرار داده است. من فکر کردم ما زدیم به هدف. ما باید کار فرهنگی کنیم. من بیش از 10 سال است که درک نمی‌کنم تلویزیون ایران چرا باید دچار بحران باشد. اگر ما یک توپخانه فرهنگی برای مقابله با تهاجم داریم، چه معنی دارد که این توپخانه بدون فشنگ باشد؟

عبدی‌پور سپس به طرح این پرسش پرداخت که آیا منظور او مشکلات مالی سازمان است در حالیکه آمار تعداد سریال‌ها این مساله را نشان نمی‌دهد؟

آب‌پرور گفت: مدیریت قبلی که ریاست سازمان را پذیرفتند به دلیل همین مشکلات مالی بود که قدرت‌های بالادستی را تحت فشار قرار دادند که اگر پول ندهید برفک پخش می‌کنیم. چون ما نمی‌توانیم به سازمان‌ها و برنامه‌ساز مقروض شویم و در نهایت هم نتوانستند آن ساز و کار را ادامه دهند.

شامحمدی هم خاطرنشان کرد: اتفاقا ماندگارترین کارهای تلویزیون در دوره‌ای ساخته شد که تلویزیون کمترین بودجه را داشت. من یادم هست زمانی که ما کار می‌کردیم یک سال بعد پول می‌گرفتیم و پول اندکی هم به ما می‌دادند. چرا؟ چون آدم‌هایی جذب این حرفه شده بودند که عاشق این کار بودند و انگیزه‌هایشان متفاوت بود. اتفاقا از زمانی که پول زیادی وارد تلویزیون شد کارها تنزل پیدا کرد. چون بیزینس‌من‌هایی وارد این حرفه شدند که فهمیدند از این راه هم می‌توان پول درآورد. این در حالی است که ما وقتی سریال «آیینه عبرت» را می‌ساختیم پول ناهار و شام هم نداشتیم. بعد از اینکه کارپخش شد هم چک بسیار ناچیزی گرفتیم.

ادامه دارد ...

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر