جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
گزارش «فکرشهر» از برخی بدعت ها در عزاداری های محرم
فکرشهر: یا حسین(ع)! ذکری بود هنگام آب خوردن.همانطور که هرگاه که دستمان را می گرفتند و کمک مان می کردند تا از جا برخیزیم یا علی(ع) می گفتند. آنقدر شربت شهادت امام حسین(ع) را خوردیم و توی عزاداری ها دویدیم تا پا به پای بزرگ شدنمان زنجیرهایمان هم بلند تر و رشته هایش محکم تر شد. بدون شک امام حسین(ع) و مراسم عزاداری اش به عنوان...
کد خبر: ۴۷۵۵۳
سه‌شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۱:۰۶

فکرشهر ـ الهام راسخی: یا حسین(ع)! ذکری بود هنگام آب خوردن.همانطور که هرگاه که دستمان را می گرفتند و کمک مان می کردند تا از جا برخیزیم یا علی(ع) می گفتند. آنقدر شربت شهادت امام حسین(ع) را خوردیم و توی عزاداری ها دویدیم تا پا به پای بزرگ شدنمان زنجیرهایمان هم بلند تر و رشته هایش محکم تر شد. بدون شک امام حسین(ع) و مراسم عزاداری اش به عنوان خاطره ای جمعی، حس نوستالژیکی برای قریب به اکثریت ما دارد. چه برای کسانی که شیعه هستند، چه برای سنی ها و حتی مسیحیان و اهل کتاب. بنابراین به جرات می توان گفت که احتمالا از هرکسی بپرسی مطمئنا خاطره ای از دهه محرم خواهد داشت. در استان ما، به خصوص دشتستان، به واسطه گرمای وجود مردمش، مراسم محرم بسیار پرشور برگزار می شود. عزاداری هایی که با دقت و شور حسینی مانند یک فستیوال، بسیار منظم و باشکوه برگزار می شود. از جمله بیرون کردن نعش در شب های ۹ و۱۰ محرم و روز عاشورا که شامل دسته های سینه زنی، زنجیر زنی، آذین بستن حجله های مختلف، بازسازی وقایع کربلا در این حجله ها، راه انداختن کاروان اسرای کربلا و دمام است؛ این موسیقی سنتی دلهره آور که وقتی بر طبل می کوبند هراس این واقعه عظیم، شوری به دل می اندازد؛ وقتی همه این ها در کنار همدیگر قرار می گیرند و از بیرون به این شور و جنب و جوش گوش بسپاری، التهابی در دلت به پا می شود که عظمت آن واقعه مذهبی - تاریخی را در دلت بیدار می کند. آن هنگام است که در برابر این عظمت و آن ظلم بزرگ آدمی تاب نمی آورد و به گریه می افتد. 

به زعم بزرگان دین، این گریه نه تنها باید برای مظلومیت و شهادت اباعبداله الحسین(ع) باشد که ایشان، فرزندان و یارانش در زمره بهترین بندگان خدا وارد بهشت شدند و خود اباعبداله، سیدالشهدا لقب گرفت؛ بلکه باید بر تن پرگناه و آلوده خودمان بگرییم که مبادا یزید زمان خود شویم و عهدی را که با خدای خود بسته ایم زیر پا نگذاریم و به هرآن کسی که از ما ضعیف تر است ظلم نکنیم.

اما چندسالیست که در آیین عزاداری ها، اصل ماجرا به کل فراموش شده و فرم و ظاهر چنان ما را گرفته  که شاید فرسنگ ها از اهداف امام حسین(ع)، افکار و اعتقادش دور شده ایم و جوری خودمان را گم کرده ایم که بهانه به دست مخالفان می دهیم. این بهانه ها و ایرادها  که گاهی بی اساس و غیرمنطقی هم نیست، شامل طیف وسیعی از اعمال و رفتار ما در دهه محرم می شود. از تکیه ها، سینه زنی، زنجیر زنی، قمه زنی، گرفته تا روضه ها و سخنرانی هایی در این ایام را شامل می شود. از جمله مهم ترین و بحث برانگیزترین آن ها، دو مورد آخر یعنی سخنرانی ها و روضه هایی است که گاهی تنها به نام امام حسین(ع) است و بقیه اش به کام دیگران و سوءاستفاده از احساسات و اعتقادات پاک مردمی است که خالصانه در مجلس اباعبداله حضور دارند. از تبلیغات برای جناح های سیاسی و تخریب احزاب مخالف گرفته تا تعریف داستان های عجیب وغریبی که برای درآوردن اشک مردم صورت می گیرد و بیشتر از آن که اقدامی برای عزای امام حسین(ع) باشد، توهین به این نگین اهل بیت پیامبر(ص) است.

 با قسمت اول و نوع سخنرانی ها و سیاسی کردن عزای امام حسین(ع) به نفع جناح ها کاری ندارم، زیرا نه در اینجا می گنجد و نه من سواد سیاسی دارم (البته بهتر که ندارم)؛ اما گزینه مورد بحث، روضه هایی است که در مراسم ها خوانده می شود. این که یک مداح تنها به دلیل صدای خوبی که دارد - که گاهی آن را هم ندارد - با بیسوادی تمام، درباره واقعه ای که سند تاریخی دارد، هرچه دلش می خواهد می گوید و هر قصه ای که خواست می سازد، از کجا می آید؟ این که آن آقا یا خانم مداح هنگام روضه خواندن، به بدترین شکل ممکن نام شریف امام حسین(ع) را بدون هیچ پسوند و پیشوندی می آورد؟! این که با نام شریف امام حسین(ع) ضرب می گیرند و مثل موسیقی فردی، جوری نام امام حسین(ع) را تکرار می کند که از نام شریفش تنها «ین» به گوش مخاطب می رسد. این که داستان های شاخ دار که با هیچ چسبی به آن واقعه نمی چسبد، تعریف می کنند. این که سر حضرت را بریده اند به اندازه کافی تلخ و دهشتناک است، دیگر نیازی نیست که مداح هر لغتی به ذهنش رسید بگوید و حرف هایی بزند که اگر من بخواهم در اینجا بازگو کنم قطعا از او بدتر خواهم بود. این که دختر سه ساله ای پدرش را، آن هم چه پدری را از دست بدهد و او را به اسارت ببرند، خودش فاجعه ای است، دیگر به خیال پردازی ها و اغراق در ماجرا نیازی نیست. گاهی عزادار از دهان این مداحان که بیشتر در مجالس خصوصی و خانگی حضور می یابند حرف هایی می شنود که هر عقل سالمی به آن شک می کند و در هیچ منطقی نمی گنجد. حرف هایی که گاهی آدم را وا می دارد به آن ها بگوید اگر از توهین به شعور مردم باکی ندارید، از بستن دروغ بر امام معصوم بترسید. از دستمزدها و پول هایی که برخی از آن ها برای یک ساعت حضور در مجلس امام حسین(ع) می گیرند هم فعلا می گذرم. اما اگر گروهی مخالف به هر دلیلی، نام امام حسین(ع) را اینگونه بی ادبانه به زبان آورده بود، هزار مدعی پیدا نمی شد و هزار واحسینا راه نمی انداختند؟ یا اگر حزبی مخالف درباره امام حسین(ع) دروغی هرچند کوچک گفته بود، او را به هزار بار مرگ محکوم نمی کردند؟ پس چه شده که تا این حد دست مداحان را باز گذاشته اند و میدان را برای جولانشان وسعت داده اند؟ اگر من در جایگاه خبرنگار بخواهم مطلبی بنویسم و منتشرش کنم، از چندین فیلتر می گذرد، پس چرا مداحانی که درباره موضوع حساسی چون واقعه  کربلا هرچه خواستند به زبان می آورند، نه جایی بازخواست می شوند و نه به کسی جواب پس می دهند؟ چرا متولیان حوزه و یا سازمان ارشاد و هیات های مذهبی، هیچ نظارتی بر مداحان که هر روز هم تعدادشان بیشتر می شود، ندارند؟ یا برای حداقل ممکن هم که شده کلاس آموزشی برای آن ها برگزار نمی کنند یا کتاب هایی را در اختیار آن ها قرار نمی دهند؟ فکر نمی کنند این خیال پردازی ها و چسباندن هر داستانی به آن واقعه، پیامدهای فرهنگی جبران ناپذیری برای قشر حساس کودک و نوجوان خواهد داشت؟ نمی دانند اگر فردی از محلی سخن غیر منطقی و دروغ شنید، دیگر سخت می تواند به آنجا اعتماد کند؟ نمی دانند یک کلمه یا حرف آن ها ممکن است فردی را برای همیشه از امام حسین(ع) دلزده و برای همیشه از مجالس عزاداری بیرون کند؟

در این زمانه ای که هر روز یک یزید روی سینه مردم می نشیند و عرصه زندگی را بر آن ها تنگ می کند، دیگر لازم نیست مداحان از اوصاف عجیب و غریب برای آن واقعه استفاده کنند. مردم خودشان یزیدها را می بینند؛ اگر چشم دیدن داشته باشند و آن ها که نمی بینند هم داستانشان جداست. اگر می بینید که کودکان دیروز، جوان هایی شده اند که هنوز پای ثابت عزای امام حسین هستند، برای این است که در کودکی این داستان های عجیب را نشنیده اند. برای این است که کسی که روضه می خواند نه برای بازارگرمی، بلکه از خلوص نیت برای اباعبداله سخن می گفت و این خلوص نیت را به دیگران هم انتقال می داد. افراد روضه خوان معمولا روحانی بوده و سواد حوزوی داشتند. آن ها کلمات را چنان با وسواس و دقت انتخاب می کردند که مبادا دل امام حسین(ع) از آن ها برنجد و از او ناراضی شوند زیرا که خودشان را در محضر ایشان می دیدند، جایگاه و مقام امام حسین(ع) را درک می کردند. 

پدری ۷۰ ساله در پاسخ به سوال «فکرشهر» مبنی بر محتویات روضه هایی که در مجالس امام حسین(ع) خوانده می شود، گفت: زمان قدیم محتویات عالی تر، طرفدارها بیشتر و شلوغ تر بود. الان متاسفانه همه دور شده اند. من شخصا خیلی از داستان ها را خرافات می دانم. چیزهایی می گویند که با واقعیت جور در نمی آید. مثلا چند شب پیش فردی از یک روحانی پرسید که روایت داشته ایم که اگر مسلمانی ۴۰ روز گوشت نخورد مسلمان نیست. الان که ما یک سال یکبار هم نمی توانیم بخوریم. تکلیف چیست؟ آقای روحانی چیزهایی گفت ولی جواب درستی نداد.

جوان ۳۰ ساله ای در رابطه با بعضی از حرف هایی که مداحان می زنند، گفت: بیشتر به خاطر گرم کردن بازار کار خودشان است. وی در خصوص این که آیا بهتر نیست نهاد یا ارگانی در این رابطه نظارت کند، گفت: بعضی از ارگان های ذی ربط هم به این روضه ها (مداحان) نیاز دارند.
 
تا بوده همیشه مردم علاقه خاصی به امام حسین(ع) داشته اند. این ها را آقای میانسالی گفت و ادامه داد: حتی امسال با وجود گرمای هوا، حسینیه ها و مساجد پر (مردم) است. با این که مردم از نظر اقتصادی در مضیقه هستند بازهم علاقه خاصی به امام حسین(ع) دارند.
 
مرد جوان دیگری به «فکرشهر» گفت: بعضی اوقات حرف هایی می زنند، بعضی اوقات هم نمی زنند. سعی می کنیم با آن ها کنار بیاییم. ولی الان بهتر شده است. چون مردم باسوادتر شده اند. قبلا خیلی زیاد بود.

خانم میانسالی در رابطه با محتویات گفته های برخی روضه خوان ها و مداحان گفت: بعضی اوقات بعضی چیزهایی در روضه ها می شنوم و می روم خانه از شوهرم که اهل مطالعه است می پرسم و او می گوید این ها غیرواقعی است و اصلا وجود نداشته است، اما باز می ترسم که شاید این حرف ها واقعیت داشته باشند. می ترسم که گناه کار شوم و در گردنمان شود.
 

نظرات بینندگان
جهت گذر از کوچه های آبگیر شهر، قایق پاروئی شما را خریداریم
|
-
|
پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۵:۱۰
توجه توجه
جهت گذر از کوچه های آبگیر شهر، قایق پاروئی شما را خریداریم

از أنجا که بعضی شهروندان بی توجه و بی مسؤلیت و عده ای از مشترکین بی ملاحظه و پر مصرف آب، بمصداق « سنگ مفت ، گنجشک مفت » و یا « مفت که باشه، سنگ هم که از آسمون پائین بیاد سرتو زیرش بگیر » و ، دور از نگاه نزدیک بین رسانه های محلی و دوربین های نزدیک بین سالن های کت و شلواری و فارغ از چشم مدیریت شهری و سمن و یاسمن های گل بلبلی ، بی خبر از پوک شدن زمین و کفگیر به ته دیگ سفره های آب زیر زمینی رسیدن، عین جوانمردان سر گردنه، بطور بی حساب و بی رویه آب را هدر میدهند و در کوچه های شهر و محله ها سرازیر میکنند و سیل و سیلاب براه می اندازند و حوضچه های آب و آبگیر درست میکنند طوری که بدون قایق و بلم و کرجی جابجائی ناممکن است، لذا جهت گذر از کوچه های آبگیر و محله های گل آلوده شهر، کرجی بادبانی یا پاروئی دست دوم شما را به قیمت مناسب خریداریم!
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر