پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی فکرشهر/ به بهانه 8 آبان ماه روز جهانی مربی؛
فکرشهر - رضا عباسی: با نگاهی به سابقه ی مربیان ایرانی در دهه های گذشته، چه آنانکه در بین ما نیستند، همچون منصور پورحیدری و یا در حال فراغت از این دغدغه ی بی پایان اند، مانند علی پروین به آسانی پی می بریم، که...
کد خبر: ۴۹۱۴۹
سه‌شنبه ۰۸ آبان ۱۳۹۷ - ۰۷:۴۱

فکرشهر - رضا عباسی: کنفوسیوس معتقد است «مردی را كه مهيای آموختن است تعليم ندادن، انسانی را به هدر دادن است و مردی را كه آماده آموختن نيست، تعليم دادن، سخن به هدر دادن است. خردمند نه انسان را به هدر می دهد و نه سخن را.» 

با نگاهی به سابقه ی مربیان ایرانی در دهه های گذشته، چه آنانکه در بین ما نیستند، همچون منصور پورحیدری و یا در حال فراغت از این دغدغه ی بی پایان اند، مانند علی پروین به آسانی پی می بریم، که ورزش و حضور در آن در کسوت مربی گری، تنها تبلوری است از روح و منش پهلوانی.

این تبلور ِ باوری بود برخاسته از مروت و مردانگی. مردانگی که به مربیان مسئولیتی سنگین اعطاء می کرد و باعث می شد، تمام زندگی و جوانی خود را وقف پروراندن شاگردانی کنند که امروز خود اسوه و الگوهایی در این کسوت هستند.

اشخاص موفقی همچون علی دایی، فرهاد مجیدی، علی کریمی، جواد نکونام و... در فوتبال، برادران خادم در کشتی، محسن طاهری در هندبال، آرش میر اسماعیلی در جودو، پیمان اکبری در والیبال، صانحی و شمسایی در فوتسال، هادی ساعی در تکواندو و بسیاری از ورزشکاران درخشان دیروز و مربیان امروز ورزش کشور.

حال شاگردان موفق دیروز، که همواره افتخارات فراوانی برای ورزش ایران رقم زده اند، امروز خود مربیانی هستند که تجربیات بازیگری خود را با علم  روز ورزش دنیا در هم آمیخته و سعی در پروراندن بهترین ها دارند، باز این سوال در اذهان ایجاد می شود که آیا مربی گری نسل امروز نیز عشق و علاقه است و یا منفعت طلبی ؟

 امروزه با نفوذ دلالان به سطوح مدیریتی و ضعف های ساختاری بی شماری که در پیکره ورزش کشور وجود دارد، شاهدیم کسانی از نام مقدس مربیان که همان معلمی و سیره انبیاء ماست سوء استفاده می کنند و بدون دانش تخصصی، قدم در راه بزرگان نهاده و با بی اخلاقی های فراوان سعی در اثبات خود می کنند.

ورود بازیکنان بی استعداد اما حامل رانت و رابطه، به کار گماردن افرادی در سمت های مختلف باشگاهی صرفا برای جذب سرمایه گذار و بها دادن بی حد و حصر به دلال ها، همگی تبدیل به آفتی برای ورزش کشور شده اند.

بسیار دیدیم جوانان با استعدادی که به دلیل همین زد و بندها، دلسرد از ادامه ی کار شده اند.
راه چاره اما چیزی جز‌ گسترش اخلاقیات و‌ فرهنگ پهلوانی از‌ رده های پایین‌ و‌ همچنین برقراری یک چهارچوب علمی و تخصصی برای گزینش افراد دست اندرکار امر‌ ورزش نیست.

با این وجود تصور‌ پاک شدن ورزش از این بی اخلاقی ها سخت است. گرچه که تجربه ی تاریخی نشان می دهد رمز ماندگاری در ورزش رعایت اخلاق است.

و چه مولانا در این باره زیبا گفته است:
ز ادب پر نور گشته است اين فلک
وز ادب معـصـوم و پاک آمـد ملـک
بـُــد ز گـستـاخـــي خـســوف آفـتـاب
شــد عـزازيـلــي ز جــرات رد بـاب

با این وجود بسیارند مربیان ارزشمندی که در بدنه رنجور ورزش کشور فعالند، که نه تنها چشم داشتی به منافع شخصی ندارند، بلکه خود و زندگی شان را وقف اعتلای ورزش کشور کرده اند. 

آنان که با شوق پروراندن اسطوره های امروز ورزش کشور همت کرده اند تا به همراه شاگردان خود حماسه ای تازه خلق کنند و دل مردمانی را که امروز غرق در مشکلات معیشتی شاید تنها مامن گاه روحی شان همین ورزش است، شاد کنند.

امیدواریم روزی شاهد آن باشیم که ورزش کشور و کسوت مربی گری تنها متکی بر عشق و علاقه ی شخصی نباشد و دلسوزانی که در این عرصه به میهن خود خدمت می کنند، از حداقل مزایا برای امرار معاش زندگی خود بهرمند شوند.

صد البته این پروسه نیازمند ایجاد ساختاری آکادمیک و مهندسی شده در بدنه باشگاه ها و مدارس ورزش کشور است. در این صورت است که رفاه نسبی زندگی مربیان رده های مختلف به ویژه در سطوح پایه، ضامن آرامش فکری آن ها و در نتیجه اعتلا و‌ رشد ورزش کشور خواهد بود.

کارشناس تربیت بدنی – دبیر بخش ورزش نشریه «فکرشهر»

 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر