جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
گفت و گوی اختصاصی «فکرشهر» با لژیونر معلول فوتبال استان:
فکرشهر - رضا عباسی: استعدادیابی در ورزش مقوله ای بسیار مهم و ارزشمند است و چه بسیار استعدادهای ارزشمندی که در جای جای این مرز و بوم به دلیل عدم توجه مسوولین امر و محدودیت های محیطی به منصه ظهور نرسیده و تنها در قاب کوچک تلویزیون خود، نظاره گر افتخار آفرینی و گاهی عدم موفقیت افرادی شدند که خود بس مستعدتر بوده اند؛ ولی به دلیل دیده نشدن توسط استعدادیاب ها و مربیان پایه در رشته های ورزشی مختلف، کشف نشدند و سوختند. اما در این بین هم بوده اند ورزشکارانی که...
کد خبر: ۴۹۶۵۹
جمعه ۲۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۶

فکرشهر - رضا عباسی: استعدادیابی در ورزش مقوله ای بسیار مهم و ارزشمند است و چه بسیار استعدادهای ارزشمندی که در جای جای این مرز و بوم به دلیل عدم توجه مسوولین امر و محدودیت های محیطی به منصه ظهور نرسیده و تنها در قاب کوچک تلویزیون خود، نظاره گر افتخار آفرینی و گاهی عدم موفقیت افرادی شدند که خود بس مستعدتر بوده اند؛ ولی به دلیل دیده نشدن توسط استعدادیاب ها و مربیان پایه در رشته های ورزشی مختلف، کشف نشدند و سوختند. اما در این بین هم بوده اند ورزشکارانی که از دل محدودیت و در عین دیده نشدن در سن پایه، خود را به آب و آتش زده و نشان دادند آن استعدادی را که از چشم ها به دور بود؛ ماندند و تلاش کردند و اینک قهرمانانی افتخار آفرین برای مردمان خود هستند. به همین سبب به سراغ یکی از همین قهرمانان رفته و گفت و گویی جذاب را با ایشان داشتیم.

فکرشهر: لطفا خودتان را معرفی کنید؟

 رحمان کرمی هستم؛ ۲۸ ساله و فوق دیپلم. متولد شهر برازجان و ساکن روستای بشیرآباد.

فکرشهر: ورزش را از چه سنی و چگونه شروع کردید؟

ورزش اصلی، از زمان مدرسه و ابتدایی به راهنمایی و دبیرستان کشیده شد ولی ورزش معلولین را از ۲۳ سالگی شروع کردم.

فکرشهر: چند سال است که فوتبال قطع عضو بازی می کنید؟

 الان ۷ سال است که فوتبال قطع عضو بازی می کنم و ۵ سال است که جزو بازیکن برتر تیم ملی ایران هستم.

فکرشهر: چه کسانی مشوق شما بودند و چگونه به این رشته ورزشی رسیدید؟

 مشوق من خانواده ام و آقای محمد شادمان بودند. من ابتدا برای تست وارد والیبال نشسته استان بوشهر شدم. بعد از والیبال، یکی از دوستانم که از شهر وحدتیه بود و باهم آشنا شده بودیم، به من زنگ زد و گفت یک تیم فوتبال اهست به نام قطع عضو، اگر می آیی با هم به  تمرین برویم. من هم که کلی خوشحال شده بودم، قبول کردم و به صورت موقت یک سال از روستا، ساعت  7 صبح با موتور به شهر برازجان می رفتم و تمرین می کردم.

فکرشهر: جناب کرمی، کمی از چگونگی حضور خود در مسابقات ورزشی برای مخاطبین ما بگویید؟

 وقتی خوب با ورزش آشنا شدم، به مسابقات  قهرمانی کشور که در تهران برگزار می شد از طرف تیم بوشهر اعزام شدم و آنجا توانستم با بازی خوب، چشم همه را به خودم خیره کنم. تیم بوشهر حذف شد ولی در عوض آن، من کلی دوست و رفیق و هم تیمی پیدا کردم. به تمرینات ادامه دادم و سال بعد تیم بوشهراعزام نشد و من به عنوان بازیکن به باشگاه خوب استقلال خوزستان انتقال یافتم.

فکرشهر: چند سال برای استقلال خوزستان بازی کردید و چه افتخاراتی را به دست آوردید؟

۵ سال برای خوزستان بازی کردم که یک قهرمانی، دو نایب قهرمانی و دو مقام سومی آوردیم.

فکرشهر: چه شد که لژیونر و به باشگاه ترکیه ای دعوت شدید؟

 سال ۹۷، سال خوبی بود برای من؛ از اول سال آماده می شدیم برای قهرمانی کشور. قبل از ماه مبارک رمضان به تهران رفتیم و مسابقات قهرمانی کشور برگزار شد و ما توانستیم قهرمان ایران شویم. بعد از ماه مبارک رمضان، به اردوی تیم ملی دعوت شدم ولی بعد از ۵ اردو، به ما گفتند تیم ملی اعزام نمی شود به جام جهانی و ضربه روحی بدی به ما وارد شد. بعد از چند هفته سخت که فشار روحی به من وارد شده بود، از طریق منیجر به من گفتند چند تیم از ترکیه به فوتبال شما علاقمند هستند.

فکرشهر: نام باشگاه ترکیه ای که در آن بازی می کنید، چیست؟

«مالاتیا» ترکیه.

فکرشهر: وضعیت تیم کنونی شما چگونه است؟

تیم ما از جوانان با انگیزه تشکیل شده و چند سال است در سوپر لیگ ترکیه به کارش ادامه می دهد.

فکرشهر: در شهر برازجان، فوتبال قطع عضو را زیر نظر چه کسی کار می کردید؟

 زیر نظر آقای مریدیان.

فکرشهر: پست بازی شما کجاست؟

هافبک تهاجمی.

فکرشهر: اولین مقام ورزشی خود را در چه رشته ای کسب کردید؟

 اولین مقام ورزشی من، قهرمانی در شنای جانبازان و معلولین بود.

فکرشهر: افتخارات ورزشی را که کسب کردید، عنوان کنید.

 دو طلای شنا، یک طلای قهرمانی کشور به همراه دو نقره و دو برنز فوتبال قطع عضو.

فکرشهر: خاطره شیرین ورزشی و یا غیر ورزشیتان؟

خاطرات شرین  من، قهرمانی  با تیمم است.

فکرشهر: جناب کرمی، در این مدت، آیا از سوی متولیان ورزش شهرستان دشتستان و استان بوشهر، حمایت شده اید؟

از شهرستان دشتستان و استان خیلی گلایه دارم. هیچ گونه حمایتی در این ۷ سال نشدم؛ با این که ۵ سال عضو تیم ملی بودم، یک بار هم از من تقدیر نشد. حتی در اردوی تیم ملی، کل تیم توسط استان هایشان بلیط پرواز می گرفتند، ولی من از جیب خودم بلیط تهیه می کردم. از سوی استان و شهرستان، هیچ گونه حمایتی نشدم. حتی وقتی فکس من برای تیم ملی می آمد، هیات استان به من خبر نمی دادند و خیلی راحت از آن می گذشتند، ولی من توکل کردم به خدا و ادامه دادم. من هم آن ها را به خدا واگذار می کنم.

فکرشهر: به نظر می رسد خیلی از مسوولان شهرستان و استان گلایه مند هستید؛ چرا؟

 استان و به خصوص شهرستان دشتستان که تا حالا نشده از من برای مراسمی دعوت کنند؛ تا حالا نشده یک تقدیر کنند؛ تا حالا نشده یک تماس بگیرند و تبریک بگویند؛ دلیل آن بی فکری و بی مسوولیتی نسبت به ورزشکاران معلول است در حالی که ورزشکاران معلول ما خیلی بهتر می درخشند. آن ها خیلی راحت می گویند بودجه نیست! جالب است که بودجه برای تبلیغ و ریاکاری کار خودشان هست ولی برای ما که حقمان است، بودجه نیست؛ مسوولین ما بدانند اگر ماها و امثال ماها نباشیم، آن ها هم وجود ندارند؛ پس قدر ما را بدانند.

فکرشهر: با این توصیفات، نظر شما درباره ورزش شهرستان و استان چیست؟

ورزش استان به نظرم اگر حمایت مالی بشود خیلی حرف برای گفتن دارد؛ با این که تقریبا کل منابع کشور توسط استان بوشهر تامین می شود، ولی مشکلات مالی باعث شده استان و ورزش ما خیلی درجا بزند.

فکرشهر: کمی هم در خصوص استعداد های ورزشی موجود در شهرستان و محل سکونت خود برای ما بگویید؟

  در حال حاضر من نمی بینم که در شهر برازجان، استعداد یابی صورت بگیرد. یادم است از تهران آمدن برای استعداد یابی، ۴ نفر از استان انتخاب شدند ولی خیلی راحت گفتند که نفری 40 میلیون بدهید تا ما شما را به تهران ببریم. هیچ کس هم به نظرم نمی آید این ریسک را انجام بدهد؛ در صورتی که استعداد خوب هست، ولی با دیدن این نوع برخوردها انگیزه کاملا کم می شود. در روستای ما هم چنین چیزی دیدم که آمدن ولی از آن ها بی خبر هستم که چه اتفاقی افتاد. یادم است از استان به من زنگ زدند و گفتند که بیا با ما همکاری کن به عنوان مربی و بازیکن، ولی وقتی پا پیش گذاشتم، دیدم هیچ گونه حمایت مالی صورت نمی گیرد و کنسل کردم.

 

فکرشهر: چه اهدافی را برای آینده خود در ورزش متصور هستید؟

هدفم این است که به عنوان یک لژیونر بتوانم کشورم را سربلند کنم.

فکرشهر: برای واژگان زیر، نخستین چیزی که به ذهنتان می رسد را بیان بفرمایید.

 پدر: تنها نفری که می توانی پشتت به او گرم باشد.

مادر: بهشتی که فقط او لیاقتش را دارد.

روستا: نمی شود ازش آن دل بکنی.

بهترین دوست: واقعا مرد روزهای سختم بودند.

فوتبال: یعنی عشق.

معلولیت: باعث شد به هر چه آرزو داشتم، برسم.

مسوولین: خیلی از آن ها دلگیرم.

الگو: پدرم.

غذای محبوب: فقط خورشت مامانم.

خرما: اگر نخورم یک چیزی کم دارم.

کشاورزی: واقعا سخته.

دشتستان: شهری پر از عشق و صفا.

همسرم: یک خانمی که همیشه آن چیزی است که می خواهم.

فکرشهر: حرف آخر؟

جا دارد از خانواده خودم و خانواده همسرم، مربیان عزیزم آقایان مریدیان، شادمان، مرحوم محمد زرین و دوستان خوبم آقایان سعیداوی و صادق سعیدی و ایمان تاج میری که در انتخاب تیمم به من کمک بسیاری کردند، تشکر کنم. از شما هم کمال تشکر را دارم.

 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر