فکرشهر: بحث برجام و آینده توافقات ایران و گروه ۱+۵ که این روزها با خروج آمریکا از برجام ۱+۴ نامیده میشود همچنان در راس تحولات جهانی قرار دارد. در میان مباحث مطرح شده در این زمینه اظهارات مقاماتی همچون هیاکو ماس وزیر خارجه آلمان قابل توجه است.
به گزارش فکرشهر، سایت نورنیوز در ادامه نوشت: «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان سیاست آمریکا مبنی اعمال فشار حداکثری علیه ایران را اشتباه توصیف کرد. وی در این مورد به روزنامه آلمانی «پاساوئر نوین پرسه» گفت: «راهبرد آمریکا در اعمال فشار حداکثری کارایی ندارد. خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای با ایران برای ما قابل درک نیست.» وی افزود: توافق هستهای با ایران، درستترین راه حل برای این بود که مانع از اقدام ایران در ساخت بمب اتمی شود. وزیر خارجه آلمان گفت: «بر خلاف رئیس جمهور آمریکا، اروپا کاملا بر این باور است که راهبرد فشار حداکثری کارایی ندارد. اروپا به جای جنگ لفظی بر مذاکره تاکید دارد.» ماس در ادامه گفت که ایران باید به اجرای تعهدات خود در توافق هستهای همچنان ادامه دهد و در این زمینه هیچ تخفیفی وجود ندارد.
آلمانها و چند نکته جهت یادآوری
ماس ادعا میکند که توافق هستهای با ایران، درستترین راه حل برای این بود که مانع از اقدام ایران در ساخت بمب اتمی شود. اینگونه ادعاها نوعی ایران هراسی است که با محوریت تهدید امنیت جهان و معرفی کردن ایران صورت میگیرد. معرفی ایران به عنوان تهدید جهانی از سوی ماس در حالی مطرح میشود که در باب آلمان چند نکته قابل توجه است:
آلمان بودجه نظامی خود در سال جاری میلادی را ۵ میلیارد یورو افزایش داده و رقم آن به ۴۷ میلیارد و ۳۲۰ میلیون یورو رسیده است. بر اساس اعلام منابع خبری در دولت آلمان افزایش ۵ میلیارد یورویی بودجه نظامی این کشور معادل ۳۷/۱ درصد از تولید ناخالص ملی است، در حالی که بودجه نظامی سال ۲۰۱۸ معادل ۲۳/۱ درصد از تولید ناخالص ملی بوده است. «اورزلا فون در لاین» وزیر دفاع آلمان در سخنرانیهای متعدد خود اعلام کرده بود که این کشور تا سال ۲۰۲۲ میلادی بودجه نظامی خود را به میزان ۲ درصد از تولید ناخالص ملی افزایش میدهد. این افزایش بودجه در حالی صورت می گیرد که جهانیان ا0.ذعان دارند بودجه دفاعی ایران به ۱۵ میلیارد دلار هم نمیرسد. در همین حال تاریخ نشان می دهد آلمان محور دو جنگ جهانی بوده و ایران هرگز در یک قرن اخیر هیچ جنگی به پا نکرده و همواره در برابر تجاوزات خارجی از خود دفاع کرده است.
آلمان در سال گذشته (۲۰۱۷) حدود ۶/۲ میلیارد یورو از فروش سلاح درآمد کسب کرده است. اشپیگل اعلام کرده است که آلمان بعد از آمریکا، روسیه، انگلستان و فرانسه پنجمین کشور در میان بزرگترین فروشندگان سلاح در دنیا است.
دولتمردان آلمان همواره به حمایت از رژیمی پرداختهاند که محور بحرانسازی در خاورمیانه و جهان است چنانکه ۵۰ درصد افکار عمومی رژیم صهیونیستی را ریشه بحرانهای این قاره میدانند. جالب توجه آنکه اخیر پارلمان آلمان، پیشنویس قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن جنبش تحریم رژیم صهیونیستی معروف به «بی.دی.اس» را جنبشی «یهودستیز» معرفی میکند.
آلمان در حالی از امنیت جهان و امنیت هستهای میگوید که آمریکا نزدیک به ۱۸۰ بمب B61 را در اروپا مستقر کرده است که ۲۰ بمب در خاک آلمان قرار دارند. ماس اذعان میکند که فشار حداکثری کارایی ندارد و در نهایت رویکرد اروپا را مذاکره عنوان میکند. وی در همین حال تاکید میکند که خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای با ایران برای ما قابل درک نیست. ماس در ادامه گفت که ایران باید به اجرای تعهدات خود در توافق هستهای همچنان ادامه دهد و در این زمینه هیچ تخفیفی وجود ندارد.
این سخنان از چند منظر قابل توجه است:
تکرار عالم بی عمل
الف) مروری بر صحبتهای ماس نشانگر وجود این عقلانیت و شاید تجربه باشد که زبان زور در قبال جمهوری اسلامی جواب نمی دهد و آنانی که تصور تسلیم سازی ایران را دارند در توهمی باطل به سر میبرند چنانکه در طول ۸ سال دفاع مقدس این تجربه رقم خورده و یا زمانی که طرفهای اروپایی در دهه ۱۳۸۰ ادعا داشتند که ایران حق داشتن حتی یک سانتریفیوژ را ندارد ایران تمام تعلیقهای داوطلبانه را کنار گذاشته و به ۱۹ هزار سانتریفیوژ رسید. یا زمانی که غرب برای اعمال فشار بر تهران حاضر به تامین سوخت ۲۰ درصد راکتور تحقیقاتی تهران را که مصارف دارویی دارد و جان میلیونها نفر به آن وابسته است، نشد، دانشمندان جوان ایرانی خود غنی سازی ۲۰ درصد را انجام دادند.
ب) قابل درک نمود خروج یک جانبه آمریکا از برجام از واژگان ابهام برانگیز وزیر خارجه المان است که می توان آن را نوعی توجیه رفتاری دانست. آمریکا در سالهای اخیر از بسیاری از توافقات بین المللی حتی با اروپا خارج شده است لذا اقدام آن در قبال برجام اقدام تعجببرانگیزی نیست. در اینجا این سوال مطرح میشود که اگر آلمان که ماس نماینده آن است، واقعا رفتار آمریکا را درک نمیکند، چرا مانند سایر کشورهای اروپایی در برابر آن سکوت کرده و با این رفتار خود گستاخی بیشتر آمریکا را موجب شدهاند؟ اروپا از جمله آلمان نمیتواند ادعای درک نکردن داشته باشد در حالی که برای مقابله با یک جانبه گرایی آمریکایی اقدامی صورت نمیدهد و حتی در مواردی با آن همراهی نیز میکند.
ج) ماس ادعا دارد که اروپا به دنبال مذاکره است. مفهوم مذاکره چیست؟ مذاکره بر سر چیست؟ چنانکه همگان اذعان دارند مذاکرات میان ایران و ۱+۵ در چارچوب برجام به پایان رسیده و دیگر مذاکره معنایی ندارد و زمان عمل است. ایران که به اذعان آژانس به تمام تعهدات خود عمل کرده است در حالی که طرف مقابل به هیچ کدام از تعهداتش عمل نکرده و صرفا به واژههای تلاش میکنیم، حمایت میکنیم ، حفظ میکنیم بسنده کرده است. بر این اساس واژه مذاکره مطرح شده از سوی ماس، معنایی ندارد و راهکار اروپا کاملا روشن است و آن اجرای کامل تعهدات برجامی است که بخش کوچکی از آن اجرای کانال مالی آن هم نه در حد دارو و غذا بلکه بر اساس خواستههای و کاربردهای مورد نظر ایران است. البته اگر منظور ماس از مذاکره تکرار همان ادعاهای قدیمی اروپاییهاست که میگویند برجام ناقص است و باید مسائل موشکی و منطقهای نیز مذاکره شود، که درخواستی غیر قابل پذیرش و غیر منطقی است چرا که برجام صرفا هستهای بوده و هیچ ارتباطی به مباحث دیگر بویژه مباحث دفاعی ایران و جایگاه منطقهای آن ندارد.
د) ماس ادعا دارد که ایران باید به اجرای تعهدات خود در توافق هستهای همچنان ادامه دهد و در این زمینه هیچ تخفیفی وجود ندارد اینگونه مواضع تکرار همان مواضع غیر منطقی و غیر مسئولانه و زیاده خواهانه آمریکاست که با زبان دیگری مطرح شده است. بر اساس بندهای ۲۶ و ۳۸ برجام ایران حق دارد در صورت بدعهدی طرفهای مقابل به تعهدات خود عمل نکند. تا به امروز جز ایران سایر طرفها هیچ اقدامی در اجرای تعهداتشان صورت ندادهاند لذا ایران قانونا حق دارد تعهدات خود را تعلیق کند. واژه هیچ تخفیفی داده نمیشود کلید واژهای است که ناشی از ادبیات قلدر مابانه است که مفهوم آن ادامه راه گذشته توسط اروپاست که همانا مطالبه اجرای تعهدات ایران در عین عدم اجرای تعهدات اروپاست.
نتیجه گیری
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که مواضع ماس که بخشی از مواضع اروپا نیز قلمداد میشود هر چند اذعان به این حقیقت است که زبان زور در قبال ایران جواب نمیدهد و طرفهای مقابل با سیاست تسلیم سازی راه به جایی نمی برند اما مباحثی همچون اصرار بر تعهدپذیری ایران بدون تعهد طرف مقابل و نیز کلید واژه تخقیقی وجود ندارد، نشانگر استمرار توهمات غرب مبنی بر سیاست فشار و زیاده خواهی یک جانبه است که قطعا با اصول برجام و قوانین جهانی مطابقت ندارد. مواضع ماس نشانگر آن است که همچنان غرب در مسیر نادرست گذشته حرکت میکند که راهکار مقابله با آن نیز صرفا در یک جمله خلاصه میکند و آن تکیه بر داشتههای درونی برای حل چالشهای اقتصادی، همگرایی با کشورهای همسایه به جای چشم داشت به غرب، و اجرایی ساختن مصوبه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر فرصت دو ماه به طرفهای برجامی برای اجرای تعهداتشان است. نشان دادن عملی این مسئله که ایران در تصمیم برجامی خود که مطالبه ملت ایران نیز هست، هیچ تخفیفی نخواهد داد و ظرف دو ماه گام بعدی را آغاز خواهد داد پاسخی قاطع به طرفهای برجامی خواهد بود. درک این مسئله که دیگر تخیفی از سوی ایران شامل حالشان نمیشود و باید تمام تعهدات برجامی را اجرا یا پذیرنده مسئولیت تبعات عدم اجرای آن باشند، میتواند توهم سیاست فشار و تهدید را از ذهن اروپاییها خارج و آن را در مسیر منطقی اجرای تعهداتشان سوق دهد.