شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۵۷۷۴۷
چهارشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۴

فکرشهر: «خلخالی خدمات پرارزشی در زمینه قلع و قمع ضد انقلاب، جنایت‌کاران و سرسپردگان رژیم گذشته دارد. ما زمانی گفتیم به خلخالی رأی می‌دهیم که کار او، به‌عنوان دادستان کل انقلاب، جنبه‌های مثبت فراوانی داشت. او با شجاعتی بی‌نظیر، چند صد نفر از مهم‌ترین مهره‌های امپریالیسم را به جوخه اعدام سپرد و با این کار، صدها بار حکم اعدام خود را نیز از سوی ضد انقلاب صادر کرد.»

به گزارش فکرشهر، روزنامه شرق نوشت: «روش حزب توده پس از انقلاب نیز همان روشی بود که طی سال‌های متمادی دیده شده بود. حزب توده وقتی مطالبات مردم را ضد فساد مالی دربار دریافت، به‌سرعت لیبرالیسم را به معنای خیانت و ضدانقلابی‌بودن معرفی کرد و به صورت آشکار دولت موقت را نماینده امپریالیسم معرفی کرد. در کنار چنین رویکردی وقتی دریافت که اسلام‌گرایی گفتمان غالب جامعه است، خود را مدافع حکومت اسلامی نمایاند و حتی صادق خلخالی را به‌عنوان نامزد مورد حمایت حزب در انتخابات معرفی کرد و حتی توده‌ای‌ها از پیشنهاد «جمهوری اسلامی» مورد نظر امام در برابر «جمهوری دموکراتیک» مطرح شده از سوی مهندس بازرگان از پیشنهاد جمهوری اسلامی حمایت کردند.

از ابتدا معلوم بود که برای ایشان دفاع از اسلامیت نظام تنها یک راهبرد استراتژیک برای بقا در قدرت سیاسی است.

روایت کیانوری در ماجرای دفاع از خلخالی

کیانوری در جلسات هفتگی پرسش و پاسخ که اوایل انقلاب برگزار می‌شد، در پاسخ به این پرسش که علت حمایت حزب توده از خلخالی چیست، گفته بود: «خلخالی خدمات پرارزشی در زمینه قلع و قمع ضد انقلاب، جنایت‌کاران و سرسپردگان رژیم گذشته دارد. ما زمانی گفتیم به خلخالی رأی می‌دهیم که کار او، به‌عنوان دادستان کل انقلاب، جنبه‌های مثبت فراوانی داشت. او با شجاعتی بی‌نظیر، چند صد نفر از مهم‌ترین مهره‌های امپریالیسم را به جوخه اعدام سپرد و با این کار، صد‌ها بار حکم اعدام خود را نیز از سوی ضد انقلاب صادر کرد؛ چون میزان کینه و خصومت ضد انقلاب به او، به همان اندازه‌ای است که از او ضربه خورده‌اند. ضد انقلاب این ضربه‌ها را فراموش نمی‌کند و اگر بتواند انتقام می‌گیرد. ما در آن زمان، از چنین شخصی - که بعدها بر اثر فشار و توطئه ضد انقلاب و گروه‌ها و جناح‌های سازش‌کاری مانند بازرگان‌ها و… از کار برکنار شد - این تجلیل سیاسی را به عمل آورده‌ایم. کار ما، تجلیل از احکام دادگاه‌های انقلاب علیه مهم‌ترین مهره‌های جنایت‌کار رژیم سرنگون‌شده شاه و امپریالیسم در ایران بوده است. کار سازمان‌ها و احزاب سیاسی معتقد به سوسیالیسم علمی، پیشگویی کارهای افراد نیست. این ایراد هم درست در شمار همان ایرادهای جزئی و بچگانه‌ای است که قبلاً از آنها سخن گفتیم. ما با انسان‌ها هرگز به‌عنوان پدیده‌ای مطلق، ساکن و بی‌تغییر برخورد نمی‌کنیم. ما درباره هر فرد یا شخصیتی، در هر مرحله تاریخی، همان‌طور قضاوت می‌کنیم که هست. هیچ سند و مدرکی هم نمی‌دهیم که قضاوت امروز ما قضاوتی ابدی است و هیچ‌کس حق ندارد در تاریخ عوض شود! ما برای خودمان چنین سندی صادر نمی‌کنیم؛ چه برسد برای دیگران. در رهبری حزب خود ما، چندتایی بودند که خیانت کردند، ضعف نشان دادند و دچار فساد شدند. مگر در میان چریک‌ها، مائوییست‌ها و گروه‌های دیگر از این نمونه‌ها پیدا نشده است؟ از این پدیده‌ها در تمام گروه‌ها، سازمان‌ها و احزاب بسیار می‌توان یافت. در میان آنها نیز کسانی که ضعف نشان داده‌اند یا خیانت کرده‌اند، فراوان بوده است.»

راهبرد استراتژیک

توده‌ای‌ها تصور می‌کردند با تشدید جنبه ضد آمریکایی انقلاب، در شرایط آرایش قوای بین‌المللی و وضعیت سیاسی - جغرافیایی ایران و روش دوستانه شوروی، جمهوری اسلامی راهی جز آن نخواهد داشت که به‌تدریج به سوی جبهه ضد امپریالیستی کشیده شود. تصور این بود که مبارزه ضد امپریالیستی و نزدیکی بیشتر با شوروی، به تفاهم و نزدیکی جمهوری اسلامی با حزب خواهد انجامید و در این مسیر، نورالدین کیانوری بیش از دیگر اعضای حزب کوشید و همه اینها در حالی بود که رهبر فقید انقلاب در پاسخ به استفتایی گفته بود: «من صریحاً اعلام می‌کنم از این دسته‌جات چه کمونیست، چه مارکسیست و تفرقه‌اندازان به هر اسم و رسمی باشد، متنفرم و بیزارم و آنها را خائن به مملکت و مذهب می‌دانم.» (پیام انقلاب جلد اول ص ۱۶۸)

آنها حتی پیش از تسخیر سفارت آمریکا به دست نیروهای خط امامی، به سفارتخانه این کشور حمله کردند و آنجا را به تسخیر خود درآوردند که نیروهای کمیته به‌سرعت آنها را از محوطه سفارت بیرون راندند. همه اینها در حالی بود که در همان ایام، حزب توده با دولت شوروی ارتباط نزدیکی داشت و بعید است از لحاظ معنایی دولت شوروی و به تبع آن حزب توده، به اسلام‌گرایی روی آورده بودند! اگر چنین نبود - که بی‌تردید نبود - حزب توده از اسلام‌گرایی هدفی جز تحکیم قدرت سیاسی خود دنبال نمی‌کرد.

سرنوشت حزب

مواضع استراتژیک حزب توده نتوانست باعث تحکیم رابطه اسلام‌گرایان و توده‌ای‌ها شود و آنها در اواخر سال ۶۱ و اوایل سال ۶۲ به اتهام طرح کودتا دستگیر شدند. ارتباط حزب توده با شوروی امری واضح بود اما هیچ‌گاه ثابت نشد که آنها قصد کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی را داشته‌‌اند. چند ماه پس از دستگیری اعضا، تعدادی از سران حزب اعتراف کردند که در نحوه اخذ آن اعتراف‌ها، بحث‌های زیادی وجود دارد.

اولین برنامه از این سری اعتراف‌ها در اردیبهشت ۱۳۶۲ با حضور کیانوری و به‌آذین برگزار شد. کیانوری در آن جلسه گفت حزب توده از آغاز تأسیس در سال ۱۳۲۰ تا به حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بوده است. هشت عضو دیگر کمیته مرکزی ازجمله محمدعلی عمویی، زندانی سیاسی مشهور که ۲۴ سال را در زندان حکومت پهلوی گذرانده بود نیز در برنامه‌های بعدی بر پرده تلویزیون ظاهر شدند و به نفی خود پرداختند و اعترافاتی مشابه کردند. در میانه بازجویی‌ها، تقی کی‌منش و ۱۳ نفر دیگر از اعضای حزب درگذشتند و از این رو در میزگردهای تلویزیونی دیده نشدند. در اواخر سال ۶۲، ۱۰ نفر از متهمان در دادگاه ویژه نظامی به ریاست محمد محمدی ری‌شهری حضور یافتند. در میان متهمان، چند فرد شاخص ازجمله بهرام افضلی، هوشنگ عطاریان، بیژن کبیری، حسن آذرفر، رحیم شمس، سیف‌الله غیاث‌وند و ابوالقاسم افرایی وجود داشتند. در آن دادگاه، افضلی اتهام جاسوسی را رد کرد و گفت پس از دستگیری از وجود چنین فعالیت‌هایی خبردار شده است. در نهایت، افضلی، سرهنگ عطاریان، کبیری و آذرفر در بهمن سال ۱۳۶۳ اعدام شدند و ۱۹ نفر دیگر نیز به حبس رفتند.

هاشمی رفسنجانی بعدها در مصاحبه‌ای با روزنامه همشهری عنوان کرد بهتر بود برخورد با حزب توده و اعدام اعضای آن انجام نمی‌شد. او در این مصاحبه گفت: «اگر آن کار را نمی‌کردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم.»

کیانوری نیز پس از سال‌ها حبس به حصر خانگی رفت و در ۱۴ آبان ۱۳۷۸ درگذشت.

دو نکته در بازخوانی سرنوشت حزب توده مهم به نظر می‌رسد: نخست آن که اثبات کودتای اعضای حزب توده، همواره محل ابهام است و دوم آن که چرا کیانوری که مسئولیت اصلی حزب پس از انقلاب را بر عهده داشت، مانند برخی از اعضا با حکم اعدام مواجه نشد. به هر رو بحث‌های فراوانی درباره نوع رویکرد کیانوری در دوران محکومیتش وجود دارد که هنوز لاینحل باقی مانده است. هر چه بود، حزب توده با چنین رویدادهایی، در تمام ابعاد در ایران از بین رفت؛ هرچند هنوز فعالیت‌هایی در خارج از ایران انجام می‌دهد.»

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر