چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار محیط زیست
کد خبر: ۵۹۰۴۱
سه‌شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۸

فکرشهر: «متأسفانه اولین جایی که در شرایط بد اقتصادی صدمه می‌بیند محیط زیست است. یک عده به شکار روی می‌آورند و عده‌ای هم همین گز و تاغ بیابان را می‌کنند و برای زغال می‌برند.»

به گزارش فکرشهر، روزنامه ایران نوشت: آهوبره می‌جهد پشت بوته تاغ تا به خیال خودش فرار کند از شکارچی‌هایی که ما باشیم. مادرش اما نه جست و خیز می‌کند و نه دنبال آهوی کوچکش می‌دود. خودنمایانه می‌ایستد زیر تیغ آفتاب دشت با گردنی افراشته تا با چشمان درشت و زیبایش بگوید من شکاری بهتر از بره‌ام هستم؛ ساکت و چشم در چشم. او مادری است که قربانی شدن را انتخاب کرده است.

برای رسیدن به پناهگاه حیات وحش «شیراحمد» ۱۵ کیلومتر از سبزوار دور می‌شویم. منطقه‌ای محصور میان ۱۵ روستا که یکی از آنها یعنی «دولت آباد» زادگاه نویسنده نامی معاصر محمود دولت آبادی، شهرتی جهانی دارد. حمید صادقی رئیس اداره محیط زیست سبزوار با اشاره به مساحت ۲۳ هزار و هفتصد و هشتاد هکتاری شیر احمد اینجا را یکی از نزدیک‌ترین پناهگاه‌های حیات وحش کشور به شهر و زندگی شهری می‌داند که بعد از پناهگاه «موته» اصفهان بزرگ‌ترین پناهگاه آهوی گواتردار ایرانی است. همین ابتدا بهتر است بدانید که چرا نام این آهو گواتردار است؛ چون در فصل جفت‌گیری گلوی آهوی نر مثل کسی که بیماری گواتر دارد، باد می‌کند.

بعد از گذشتن از خیابان و خانه‌های روستای «آزاد منجیر» در نزدیکی منطقه حفاظت شده شیراحمد به زمین‌های کشاورزی می‌رسیم. گندمزارهای وسیع با مردان و زنانی آفتاب سوخته که مشغول کارند. سال‌ها پیش و در نبود غذای مناسب برای آهوها این زمین‌های حاصلخیز از دستبرد حیوانات در امان نبود. اهالی هم عصبانی بودند چون محصول‌شان از دست می‌رفت و زمین‌های‌شان لگدمال می‌شد. صادقی می‌گوید: «خدا را شکر امسال زمین‌های منطقه به‌خاطر بارندگی بهتر از سال‌های پیش است و ماهم کارهایی کرده‌ایم که هم محصول مردم در امان بماند و هم آهوها خوراک داشته باشند.»

از رود «کال شور» که رودخانه‌ای فصلی است می‌گذریم و منطقه حفاظت شده شروع می‌شود. چشم می‌چرخانم تا با چشمانم آهویی شکار کنم اما انگار هنوز زود است. از جاده‌ای که با بارندگی‌های امسال تبدیل به سنگلاخ شده می‌گذریم و پس از آن دیگر تا چشم کار می‌کند بوته‌های گز و تاغ است و آسمان آبی و آفتاب درخشان.

کمی دورتر از جاده، قلعه قدیمی آزاد منجیر را می‌بینم که نیمه ویران به حال خود رها شده است. صادقی در راه، از کمبود نیرو و بودجه در سبزوار می‌گوید و از تلاش‌های محیط‌بانان؛ تا به اولین پاسگاه از چهار پاسگاه محیط بانی منطقه می‌رسیم. پاسگاهی که خود محیط بانان ساخته‌اند تا کمبود بودجه را جبران کرده باشند. این را براحتی از حال نزار ساختمان می‌شود فهمید. دو محیط بان زیر سردر فلزی می‌ایستند و از مشکلات می‌گویند. الیاسی که ۱۰ سال سابقه کار دارد از خطرات کار می‌گوید و تنوع حیوانات منطقه: «گونه شاخص منطقه آهو است اما گرگ، سیاه گوش، هوبره و عقاب هم دارد. از طرف دیگر مهم‌ترین خطر این منطقه حضور شکارچی‌هاست که شب‌ها با پروژکتور توی چشم آهوها نور می‌تابانند و حیوان بیچاره گیج که شد، شکارش می‌کنند. موتورهای قوی و غیر مجاز دارند و امکاناتشان همه جوره از ما بیشتر است.»

همینطور که حرف می‌زنیم اولین دسته آهوها را در دوردست می‌بینم که مشغول دویدن هستند و من که هیجان زده شده‌ام صحبت را رها می‌کنم و محو تماشا می‌شوم. آهوها حیوانات سریعی هستند و سرعت آنها تا ۸۰ کیلومتر بر ساعت هم می‌رسد و با همین سرعت می‌توانند از دست شکارچیان فرار کنند اما این فرار نمی‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند و آنها با موتورها و ماشین‌های تیزرو آنقدر دنبال‌شان می‌کنند تا خسته شوند. آهوها شاید بتوانند از دست حیوانات فرار کنند اما توان رقابت با موتور و ماشین‌های پرقدرت ندارند و بالاخره به دام می‌افتند.

صادقی از بازداشت ۲۰ شکارچی در سال ۹۷ می‌گوید و جریمه و زندانی شدن آنها. الیاسی می‌گوید: «زیاد هم به سمت ما تیراندازی شده. یکی از دوستان سال ۹۵ در منطقه «ریوند» از ناحیه دو پا فلج شد. اما این بخشی از مشکلات ماست، با محلی‌هایی که گله‌شان را اینجا می‌آورند هم درگیریم، از آن طرف با بعضی از شکارچی‌ها بعد از تعقیب و گریز در شهر رو به رو می‌شویم که با ما درگیر می‌شوند. واقعیت این است که عاشق این شغل هستیم وگرنه با ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق و این همه خطر، محیط بانی کار عاقلانه‌ای نیست.»

صادقی یکی از دلایل حضور بیشتر شکارچیان را مشکلات اقتصادی مردم می‌داند و می‌گوید: «متأسفانه اولین جایی که در شرایط بد اقتصادی صدمه می‌بیند محیط زیست است. یک عده به شکار روی می‌آورند و عده‌ای هم همین گز و تاغ بیابان را می‌کنند و برای زغال می‌برند.»

راه دشت را ادامه می‌دهیم تا به سمت طرح آتریپلکس که به‌صورت ملی و با بودجه اداره کل محیط زیست خراسان رضوی انجام شده، برسیم. محوطه‌ای ۱۶۰ هکتاری که دورتا دور آن با فنس از محوطه پناهگاه جدا شده، جایی که قرار است تا دو سال دیگر بازگشایی شود و بهشتی برای آهوان باشد تا گیاهان خوش خوراک منطقه را نوش جان کنند. البته این طرح تأثیر مثبتی بر کاهش گرد و غبار هم دارد و با جان گرفتن گیاهانی مثل گز و تاغ در این منطقه دیگر با بادهای شدید خاکی برنمی‌خیزد. صادقی که با افتخار به زمین‌های پشت فنس نگاه می‌کند، می‌گوید: «آبان ماه سال گذشته این طرح شروع شد و بعد از بازگشایی دیگر به‌دلیل فقر پوشش گیاهی، آهوها به زمین‌های کشاورزی مردم نمی‌روند، چون اینجا منبع خوبی در حال تشکیل است و جدا از آهوها پرندگان و حیوانات دیگر منطقه هم از این وضعیت سود می‌برند.»
دوباره در دشت راه می‌افتیم و حالا می‌شود تعداد زیادی آهو دید که دور می‌زنند، پخش می‌شوند، نزدیک می‌شوند و دور می‌شوند اما حتی یک لحظه هم نمی‌ایستند. گله موازی با ماشین می‌دود و خاک بلند می‌کند. پنجره ماشین را پایین می‌کشم و یک دل سیر نگاه‌شان می‌کنم. آن‌طور که صادقی می‌گوید امسال آهوها زادآوری خوبی داشته‌اند و به همت محیط‌ بانان که محیطی امن برای آنها فراهم کرده اند تعدادشان به بیش از هزار رأس رسیده است. در راه به یادمان محیط بان شهید حسین صادقی می‌رسیم. کسی که سال ۸۴ به خاطر درگیری با اشراری که با ماشین و لباس نیروی انتظامی به‌صورت اتفاقی وسط پناهگاه سردرآورده بودند به شهادت رسید؛ می‌ایستیم و ادای احترام می‌کنیم به کسی که جانش را برای حفاظت از آهوانی که دوروبرمان در حال جست و خیزند، فدا کرد. صادقی می‌گوید: «ما در کل شهرستان سبزوار ۱۲ محیط بان داریم که چهار نفر از آنها مجروح هستند. یکی از آنها آقای ابارشی است که آن روز کنار صادقی بود و اشرار روی آنها تیربار گرفته بودند.» از کنار یادمان می‌شود پاسگاه دیگری را دید و صادقی می‌گوید این ساختمان سال ۹۷ ساخته شد و چون دوطبقه است روی منطقه اشراف بیشتری دارد. از آنجا دوباره سوار بر اتومبیل و همراه آهوانی که با ما می‌دوند به قلعه شیراحمد می‌رسیم که اداره محیط زیست آن را مرمت کرده و استخر تمیزی برای آب نوشیدن آهوان تشنه دارد. این قلعه در دوره قاجار ساخته شده و در سال ۸۷ برای توسعه گردشگری توسط اداره حفاظت از محیط زیست سبزوار مرمت شده است اما حالا که دیگر منطقه، به محدوده‌ای حفاظت شده تبدیل شده و گردشگری نمی‌تواند اینجا بیاید، از استخرش که می‌توان برای آبخوری آهوها استفاده کرد. استخری که با لایروبی قنات آب خوبی هم در آن جریان دارد. بالای قلعه می‌روم و خورشید را نگاه می‌کنم که در آخرین دقایق سلطنتش بر دشت، پر رنگ‌تر از همیشه می‌درخشد. در دوردست می‌شود آهوانی را دید که همچنان درحال بازی و جست و خیزند.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر