شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
کد خبر: ۶۵۸۳۵
چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۱

فکرشهر: شنیده‎ها حاکی از آن است امسال درخت کاج و تزییناتش، گیر همه آمده غیر از خود ارامنه که کریسمس‎شان بعد از بقیه است.

به گزارش فکرشهر، شهرام شهیدی، طنزنویس، در روزنامه شهروند نوشت: «سال نو میلادی را به هموطنان ارمنی، مسیحی و آشوری تبریک می‌گوییم و البته از ایشان عذرخواهی هم می‌کنیم. چرا عذرخواهی؟ به دو دلیل. عذرخواهی اول برای این که آنها را گرفتار کرده‎ایم. چطوری؟ این‌جوری که قبلا این بندگان خدا می‌رفتند وسایل ‌سال نوشان را از این‌ور آن‌ور با هر مصیبتی بود با قیمت مناسب تهیه می‎کردند، اما تازگی که چشم و هم‌چشمی‎ها باعث شده برگزاری مراسم‌ هالووین و روز شکرگزاری و کریسمس هم جزو امور لاکچری و باکلاس تلقی بشود، عده‌ای از مردم با خرید وسایل کریسمس، مراسم‌ سال نو را از خود هموطنان ارمنی، مسیحی و آشوری ما خاص‎تر برگزار می‎کنند، همین باعث شده در مقابل عرضه محدود درخت کاج کریسمس و تقاضای زیادتر شده آن، قیمت درخت کاج هم سر به فلک بگذارد. شنیده‎ها حاکی از آن است امسال درخت کاج و تزییناتش، گیر همه آمده غیر از خود ارامنه که کریسمس‎شان بعد از بقیه است.

و اما عذرخواهی دوم برای این که اگر امروز به مناسبت‌ سال نو میلادی با آنها شوخی می‎کنیم، به دل نگیرند و بگذارند پای این شعر سعدی شیرازی «چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی... که گر به خنده درآیی جهان شکر گیرد»

می‎گوید: چرا غر می‌زنی؟ لابد تا حالا الکی دم از گفت‌وگوی تمدن‎ها می‎زدی؟ خب عزیزم وقتی می‎روی پای گفت‌وگو باید چیزهایی بدهی چیزهایی بگیری. الان هم به این سفره هفت‌سین که نه، این سفره‎ هفت بیجار من، چپ‌چپ نگاه نکن! فلسفه وجودی این سفره بر اساس گفت‌وگوی تمدن‌هاست. یعنی کاج سفره را از فرهنگ مسیحیان به امانت گرفته‎ایم. اژدهایی که روی کاج نشسته را از ‌سال نو چینی وام گرفته‌ایم. دشداشه‎اش عربی است و سنجد و سیر هم که ایرانی است. چی را جا گذاشتیم؟ آهان به جای سمنو هم سس آلفردو گذاشتیم. بد است به همه احترام می‌گذاریم؟

در این روزها آدم نگران برخی دوستانش است که وقتی این‌ طور علنی معکوس می‌کشند، یکهو تسمه پاره نکنند، از یلدا و قیمه تو ظرف یک بار مصرف به کریسمس معکوس‌کشیدن حتما عواقبی دارد از ما گفتن بود!

البته باید عرض کنم از آن طرفش هم هست. وقتی برای میهمانی رفتیم خانه‎ دوستی، دیدیم درخت کاج گذاشته توی خانه‌اش. دوست دیگری به او معترض شد و گفت کریسمس و هالووین چه ربطی به ما داره؟ رفیقی که میهمانش بودیم، از دوست معترض‌مان پرسید عزیزم حال دخترخانومت خوبه؟ اسم دخترت چی بود؟ میهمان جواب داد: آناستازیا! میزبان گفت کریسمس من به آناستازیای تو در. بی‌حساب شدیم؟

و دوستی می‎گفت من موافق آمدن پاپانوئل با موتورسیکلت هستم. خداییش جای گوزن تو جنگل است، نه بسته‌شدن به سورتمه مردم. آن هم در ایران که خطر شکارشدن گوزن هم هست.

و دوستی میهمان یکی از دوستان ارمنی‎مان بود. با خودش گفته بود او هم به رسم مسیحیان، شب جورابی بگذارد کنار بخاری بلکه پاپانوئل به او هم هدیه بدهد. رفیق ارمنی‎مان بعدها می‎خندید و می‎گفت آمده یک جوراب هفت نفره گذاشته کنار جوراب‌های ما. پاپانوئل یک گاری هم هدیه می‎آورد، باز جورابش پر نمی‎شد. لااقل کاش می‎شستش که مجبور نشویم پاپانوئل را به خاطر مسمومیت ببریم بیمارستان بستری کنیم.»

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر