جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۶۷۶۷۸
چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۹

فکرشهر: او در زمان جنگ نقش مهمی را در مناسبات اقتصادی کشور همچنین ایجاد یک نهاد سازماندهی ایفا کرد؛ به گونه‌ای که گفته می‌شود مورد اعتماد زیاد امام خمینی(ره) و نخست‌وزیرش بود.

به گزارش فکرشهر، روزنامه اعتماد نوشت: «میرمصطفی عالی‌نسب‌ زاده ۱۲۹۸ در تبریز بود. با این که تحصیلات دانشگاهی در زمینه اقتصاد نداشت اما عضو حلقه مشاوران اقتصادی افرادی چون محمد مصدق‌، مهدی بازرگان، شهید رجایی، باهنر و مهندس موسوی بود. او در اواخر دهه بیست و پس از ملی شدن نفت و تحریم نفتی ایران توسط انگلستان، برای کاهش اثر تحریم‌های نفتی بر اقتصاد کشور همچنین تحریک تقاضای نفت، کارخانه چراغ‌ها و سماورهای نفتی در کشور را راه‌اندازی کرد. او به‌‌شدت تحت تاثیر آموزه‌های ملی‌گرایانه مادرش قرار داشت و همین امر سبب پیوستن او به نهضت ملی شد. هرچند تجربه و احاطه او بر زبان‌های خارجی نیز در تسریع روند پیشرفتش و بهره‌گیری از دانشش در سال‌های پس از انقلاب بی‌تاثیر نبود. او از پس از انقلاب تا پیش از دوران سازندگی تقریبا در تمام نهادهای مهم اقتصادی از قبیل شورای پول و اعتبار و شورای اقتصاد حضور پررنگی داشت؛ به گونه‌ای که تصمیم‌گیری نهایی و جمع‌بندی جلسات بر عهده او بود. علاوه بر مدیران رده بالای کشور، عالی‌نسب با مراجع تقلید نیز رابطه خوبی داشت. به گونه‌ای که جلسات منظمی با افرادی نظیر آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله حجت و آیت‌الله میلانی داشت و برای برخی مراجع نیز مشاور اقتصادی محسوب می‌شد. نقل است یک بار آیت‌الله میلانی فتوای خود در خصوص سرقفلی و سفته را پس از مخالفت عالی‌نسب تغییر داده بود. او در زمان جنگ نقش مهمی را در مناسبات اقتصادی کشور همچنین ایجاد یک نهاد سازماندهی ایفا کرد؛ به گونه‌ای که گفته می‌شود مورد اعتماد زیاد امام خمینی(ره) و نخست‌وزیرش بود.

ابتدای راه‌، شاگردی در مغازه

صد سال پیش در خانواده‌ای اصالتا تبریزی در کاظمین به دنیا آمد و پس از مدتی نیز با خانواده به تبریز رفتند. ۱۰ ساله بود که پدرش از دنیا رفت و مادرش وظیفه تعلیم و تربیت او را بر عهده گرفت. وجود مادری با روحیات ملی‌گرایانه نقش مهمی در تبیین جهت‌گیری‌های اقتصادی او داشت؛ به نحوی که پس از تشکیل نهضت ملی توسط دکتر مصدق به او پیوست و توانست در شرایطی که ایران در بحبوحه تحریم نفتی بود به کمک مصدق برود تا بتواند آثار کاهش عایدی‌های نفتی ایران را کاهش دهد. تا مقطع ابتدایی بیشتر تحصیل نکرد و پس از آن به دلیل مشکلات مالی خانواده به شاگردی در مغازه‌های مختلف مشغول شد. با آن که در مغازه‌های مختلف مشغول به کار بود اما از فراگیری دانش حسابداری روز غافل نشد. در آن دوران حسابداری با روش‌های سنتی انجام می‌شد که میرمصطفی تصمیم گرفت آموزش‌های پیشرفته‌تری در این زمینه ببیند. برای این مهم او در سال ۱۳۱۶ به تنهایی عازم تهران شد و اولین آموزش‌های علمی خود در زمینه اقتصاد، حسابداری و بازرگانی را در مرکز وابسته به بازرگانی آلمان دید. علاوه بر آن در دوره‌های آموزش زبان‌های انگلیسی و فرانسه نیز شرکت کرد. حضور او در مراکز آلمانی دیدگاه‌های اقتصادی او را نیز تقویت کرد. عالی‌نسب سیر مطالعاتی خود در زمینه اقتصاد و اسلام را گسترش داد؛ به نحوی که این مطالعات جنبه نظری بیشتری به خود گرفت. خودش عنوان کرده بود که مطالعه مکتب‌های اقتصادی را از نظریه افلاطون آغاز کرده و هنگامی که به مکتب آلمان رسیده‌ مجذوب آن شده است؛ به گونه‌ای که دو سال از عمر خود را صرف مطالعه و بسط نظری این مکتب تاریخی کرد. نکته جالب توجه در این است که در زمان مطالعه مکتب تاریخی آلمان به بررسی ویژگی‌های منطقه‌ای در شهرها و نقاط مختلف ایران نیز پرداخت. همین مطالعات بر هر ناحیه از کشور به او در تصمیم‌گیری سیاسی و اقتصادی خرد و کلان در زمانی که در ساختار تصمیم‌گیری کشور بود، کمک فراوانی کرد. به همین دلیل است که بسیاری «بودن او» در بدنه اجرایی کشور را مفید و دارای اهمیت می‌دانستند. او پس از اشغال ایران توسط متفقین به تبریز بازگشت تا کسب و کاری مجزا داشته باشد. اما در شهریور ۱۳۲۴ و پس از تسلط حزب دموکرات بر تبریز بار دیگر به تهران بازگشت و تا چهار سال در صنعت چینی و بلور باقی ماند. او در آن سال‌ها فرد مشهوری بود؛ به گونه‌ای که حجره‌اش واقع در تیمچه حاجب‌الدوله محل رفت و آمد افراد مشهور بود. ۳۰ سال را تمام نکرده بود که در خرید و فروش سهام، حسابداری و چینی و بلور صاحب‌نام بود. او در زمان جنگ جهانی اول و رونق کاذب سهام واحدهای صنعتی، پیش‌بینی کرد که وضعیت رونق بازار سهام پس از جنگ ادامه پیدا نمی‌کند. این پیش‌بینی پس از جنگ و آزاد شدن واردات کالا به اثبات رسید.

ملی‌گرایی که به مصدق پیوست

او از سال ۱۳۲۸ تصمیم گرفت رویه اقتصادی خود را تغییر دهد. این تصمیم مصادف با مبارزات مردم برای ملی کردن صنعت نفت بود. با توجه به جهت‌گیری‌های ملی‌گرایانه او پیوستنش به دکتر مصدق دور از تصور نبود. با آغاز به کار دولت ملی، عالی‌نسب فعالیت‌های عادی خود را متوقف کرد و به عضویت شورای ۲۵ نفره مشاوران اقتصادی دولت مصدق درآمد. او برای مصدق بسیار اهمیت داشت؛ چراکه پس از تحریم نفت ایران میرمصطفی با اختراع چراغ نفتی توانست مصرف نفت در داخل را تحریک کند تا از آثار تحریم‌ها کم شود. او با سرمایه شخصی خود برند «چراغ و سماور عالی‌نسب» را راه‌اندازی کرد تا به کشور کمک شود. اما کودتای مرداد همه ‌چیز را تغییر داد. عالی‌نسب نقل کرده است: «به محض پیروزی کودتاچیان در سال ۱۳۳۲، واکنش شخصی من متوقف کردن فعالیت تولیدی صنایع عالی‌نسب در اعتراض به کودتا و کودتاچیان بود.» هر چند این تصمیم به مذاق نخست‌وزیر دولت کودتا، سرلشکر زاهدی خوش نیامد و او را احضار کرد و مورد بازجویی قرار داد.

عالی‌نسب در خصوص بازجویی‌ها چنین روایت می‌کند: «مضمون محوری بازجویی‌های زاهدی اعتراض به این مساله بود که تو در دولت مصدق دست به چنین کار بزرگی زده‌ای و حال که سلطنت اعلیحضرت تثبیت شده است، آن را متوقف کرده‌ای؟ وقتی من در واکنش به پرخاش‌ها و توهین‌های او با نهایت خونسردی پاسخ دادم که آری چراکه آن زمان من به آینده ایران خوشبین بودم و اکنون دیگر نیستم، نعره‌های تهدیدبار و توهین‌آمیز سرلشکر کودتاچی به اوج رسید.»

تعطیلی کارخانه آن هم در شرایطی که تقاضا بالا بود، او را به فکر راه‌اندازی مجدد انداخت. در این حین نامه‌ای از مرحوم آیت‌الله سید رضا زنجانی و مرحوم آیت‌الله سید محمود طالقانی برای شرکت در جلسه مخفی نهضت مقاومت ملی دریافت کرد. او در بخشی از صحبت‌های خود حضور در این جلسات را این‌گونه روایت می‌کند: «در آن جلسه مرحوم آقای طالقانی به نمایندگی از اعضای نهضت مقاومت سخن می‌گفت و خطاب به من فرمودند که از شجاعت و غیرت شما در تعطیل کردن کارخانه در اعتراض به کودتا سپاسگزاریم اما بررسی‌های چند ماهه ما نشان می‌دهد که دولت کودتا حال که از این سطح از حمایت‌های بین‌المللی هم برخوردار است به این زودی‌ها ساقط نخواهد شد و بنابراین مبارزات ملت ایران در دور جدید بر اساس پیش‌بینی و تحلیل‌ها، مبارزاتی درازمدت خواهد بود. این مبارزه درازمدت به ابزارهایی نیاز دارد که یکی از آنها حمایت‌های مالی و دیگری برخوردار بودن از یک محمل خوب برای حمایت از مبارزان و نیز احیانا تشکیل برخی از جلسات در پوشش کارخانه است. شخصا به نمایندگی از همه آقایان و به نام نهضت مقاومت از شما می‌خواهم که مجددا کارخانه را راه‌اندازی کنید و ارتباط خود را با ما حفظ کنید.»

در واکنش به این تقاضا، مجددا کارخانه سماورسازی توسط عالی‌نسب راه‌اندازی شد.

انقلاب و حضور در سطح مشاوران اقتصادی

چند روز پس از انقلاب اسلامی‌، عالی‌نسب به‌واسطه رابطه خوب با انقلابیون به سمت مشاور اقتصادی دولت موقت انتخاب می‌شود. مهم‌ترین کاری که او انجام داد‌ مدیریت ایران خودرو بود. او مسئولیت‌های متعددی را تا پیش از روی کار آمدن دولت سازندگی بر عهده داشت اما مهم‌ترین آن مشاور دولت جنگ بود؛ چراکه در این دوران علاوه بر تحریم‌های نفتی، کشور درگیر جنگ بود و هیچ گزارشی دال بر عدم تامین مایحتاج اساسی مردم وجود نداشت. حتی در این دوران برخی اقدامات توسعه‌ای نظیر ساخت فولاد مبارکه، مس سرچشمه و تولید خودرو نیز در پیش گرفته شد. از نخست‌وزیر امام نقل است که اگر عالی‌نسب نبود، ایران در زمان جنگ از نظر اقتصادی شکست می‌خورد و سقوط می‌کرد. مسعود روغنی‌ زنجانی، وزیر برنامه و بودجه دولت جنگ که از منتقدان عالی‌نسب بود، در این مورد می‌گوید: «در اداره جلسه‌های دولت وقتی همه حرف می‌زدند، نخست‌وزیر می‌گفتند که آقای عالی‌نسب اظهارنظر نکردند و وقتی هم او حرف می‌زد، محور راه‌ حل‌ها روی نظرات وی می‌چرخید. حرف او بود که در نهایت سرنوشت اظهار نظرهای کارشناسی را رقم می‌زد.»

مراجع تقلیدی که از او مشاوره اقتصادی می‌گرفتند

عالی‌نسب به دلیل ریشه‌های مذهبی با مراجع تقلید شیعه رابطه خوبی داشت. از جمله کسانی که او به‌صورت مستمر و پیوسته جلسات هفتگی با آنها داشت، استاد مرتضی مطهری و سید محمد حسینی‌بهشتی بودند. هر چند در دوران پس از انقلاب دوستی او با علامه محمدتقی جعفری نیز قابل توجه بود؛ به‌طوری که قرار بود در مقابل یادگیری علوم اسلامی از او‌، عالی‌نسب نیز به او اقتصاد آموزش دهد. عالی‌نسب بعدها در فعالیت‌های انقلابی با آیت‌الله طالقانی هم ارتباط خوبی پیدا کرد.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر