چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»
فکرشهر ـ دی سامی: صب گه راساویدم برم نونوایی دیدم در دِی حمید وازه؛ الوتن که عادت داشت صب گه در فدح شِ جک وجاروف کنه؛ گفتم تا حالشه بپرسم؛ نزیک در واویدم تا  هاسی پیشِ مُخِ تو فدح شونه میجُنبنه و از ته دل دعا میکنه و میگو: خدایا بحق ای درخت سوز که بارشم سنگینه قسمت میدم که درمونی سی ای درد پیدا کو؛ بنگش دادم گفتم دی حمید چه خِوَر؟
کد خبر: ۷۲۶۶۷
شنبه ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۰۳:۲۵

فکرشهر ـ دی سامی: صب گه راساویدم برم نونوایی دیدم در دِی حمید وازه؛ الوتن که عادت داشت صب گه در فدح شِ جک وجاروف کنه؛ گفتم تا حالشه بپرسم؛ نزیک در واویدم تا  هاسی پیشِ مُخِ تو فدح شونه میجُنبنه و از ته دل دعا میکنه و میگو: خدایا بحق ای درخت سوز که بارشم سنگینه قسمت میدم که درمونی سی ای درد پیدا کو؛ بنگش دادم گفتم دی حمید چه خِوَر؟ حالت چطوره؟ گفت دی سامی، مردم حال و احوالی ندارن؛ اوسو اول پاییز که مریضی زیاد ویمی و موچکو تو مردم میفتا، دی خدابیامرزیم می گفت: کاشکی جلدی بارون بیومه و نخاشی یِ بششت و ببُرد اما ای دردکو که تازه دیار اومده بارونم کاریش نمی کنه؛ ای حمید مانم خو تو خونه جاش نمیگیره؛ میگم بچه ایقه صحرا نواوو میگو دِی مانعی ندارا تا همه تِی کرونا بگیریم سی خومون تو بیمارستان استراحت میکنیم؛ دی و چاس و شوم پختنم نجات میای؛ پسینلم تو محوطه ی  بیمارستان سی خومون جا میندازیم چِی قیلون میکنیم؛ ایسونم زنگ زده سی دده ش مصی که یوم یومت فصل توته، رَه یلم خو وازه بیو؛ خوم میفهمم سی محض یه قیاس توتی کرونا تو خرمون میکنه؛ راسی دی سامی میگن سکی هم کمی نخاشه؛ سراغشه نداری؟ گفتم نه والا همیسو میرم پرسشه میکنم؛ دی علی در واز کرد سلام علیکی کردم و گفتم چه خبر؟ گفت دی سامی نگو که بی بی سکینه نخاشه؛ خوسیده و نفس کول میکشه؛ زهله بی زهله ماسکمه اوردم بالاتر و رفتم بالای سرش کفتم: چته می خوسیدیه؟ سکی گفت حال ندارم دی سامی؛ شیشه الکل و وایتکسی یم یکی ایِل بالیشتش یکی هم اوهل بالیشتش مث سرواز نهاده بی؛ گفتم: سکی نکنه کرونا گرفته بویی؛ دی علی از اوهل گفت: نه عامو کرونا کجا بیدا، کمی نفسش تنگه؛ سکی همینجو نیم خیزاوی گفت دِی یو چطو علی یه کفه ای کرد زلترکاویدی لس کردی مث لکه کانه افتیدی؟ ایسو مو که ایقه کفه میکنم کمی نفسم تنگه؟ دی علی گفت علی میره سرکار و میا؛ تو خو تو جل و جاتم در نمیای؛ کرونا خو تو لای لحاف کر نواویده. 

سرتونه درد نیارم سکی سرمند استفاده ی همزمان الکل و وایتکس نفس تنگی گرفت و بستری واوی؛ بستری واویدن سکی همانا و کرونا گرفتنشم همانا. چقه دی زاغو وش گفت نرو همینجو تلفنی پای دکترل مشورت می کنیم و دونه ی بِه میدیمت تا علداوی اما کسی و ترازینش تروکم نکشی.
ما خو دیه سکی ندیدیم اما هر روز زُرِ دی علی میخاردم؛ یه روزی پرستاری زنگ دی علی زد گفت: دخترت دلمونه گل کلون زده؛ یو خو نویمو نه نهاش بری ونه دینداش؛ ای نهاش میری میگو خرمی دینداشم میری میگو سگمی؛ دی علی گفت حالا تکلیف مو چنه و دس ای دختر؟ مو نمیفهمم کسیکه نفسش تنگه چطری ایقه میتره گپ بزنه؛ جیگر دکتر و پرستارله گل زده وُ دستور صادر کردن؛ میترسم جناک برسنشون بیارنش دم در پیادش کنن؛ نه سکوییه خو تش برکرده ایه.

 بلاخره بعد مدتی سکی مرخصاوی؛ دی علی ترس ایکه کرونا هنی تو لار سکی بو و خدایی نکرده وُ علی انتقال بده خونه دم فدح ییه مرتب کرد و سکی یِ بردن توش؛ از روزیکه سکی وارد واوی دی زاغو تو کیچه حکومت نظامی اعلام کرد و هر شو خوش و دی اوول کیچه ی ضد عفونی میکردن و نوبتی کیشیک میدادن که یه وقت مو یا دی حسن هل فدح دی علی نریم و کرونایه پخش نکنیم؛ ایسو که ما از تو مُوِیل سکی یِ دیدیم تا نویمو سیلش کنی؛ چیلش واویده بی پاک دندون؛ سرش پخ کنده بی و هر تال مینی یه هَل؛ چیشلش کله ی سرش و بسکه توزیش لاغراویده بی که پوزش توش فرمانروایی میکرد؛ گفتم احوال بهتر؛ گفت دی سامی حالی نمونده سیم؛ رفتم او دنیا و واگشتم؛ انگاری غرقم کرده بیدی تو اُو؛ نفسم کُل واویده بی؛ مرگ وچش خوم دیدم؛ کاشکی نرفته بیدم درمونگاه و بیمارستان؛ ایسونم بقول باپیر تو خونه خری جامه انداختنه؛ دی سامی والله سی دی حمیدم پیغومی دارم؛ بگو حمیدوعه کمی نصیحت کنه تا ایقه مشرقِ دم مغرو نزنه تا مث مو سرش نیا؛ سرک مُوهی، دیمکِ مُوهی بیشی تو خونت بی رسوُیی بی گِلِه ای؛ هر چی کنی تو خونه تی...
 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر