شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی فکرشهر/ تحلیلی بر شبکه های اجتماعی (1):
فکرشهر: تا چهار دهه قبل، هیچکس گمان نمی کرد توسعه و پیشرفت بشر، بر بستر فضایی غیرملموس پی ریزی شود. کامپیوتر، مادر همه ی فن آوری های بعد از خود، با آمدنش تحولی شگرف را در زندگی انسان پدید آورد، اما ...
کد خبر: ۱۰۵۰۳
شنبه ۰۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۷:۱۶

* حیدر کاشف

\n\n

فکرشهر : تا چهار دهه قبل، هیچکس گمان نمی کرد توسعه و پیشرفت بشر، بر بستر فضایی غیرملموس پی ریزی شود. کامپیوتر، مادر همه ی فن آوری های بعد از خود، با آمدنش تحولی شگرف را در زندگی انسان پدید آورد، اما از آن روز که پهنه ی جهانی وب به روی  ما باز شد، روابط و نوع تعاملات ما نیز دگرگون گشت. تا بدانجا که این نوع ارتباطات به موضوعی در خور توجه در حوزه ی علوم انسانی بدل شد. حال که با دنیایی شگرف از فن آوری روبرو هستیم، چه باید کرد؟ انفعال در برابر این اژدهای  رام ناشدنی که هر رزوه نیز بر پیچیدگی اش افزوده می شود، نتیجه ای جز خسران و ضرر فردی و اجتماعی نخواهد داشت. در مقابل هر پدیده ی نویی، بویژه برآمده از فرهنگ غیر خودی، راهی جز همراهی فعالانه و مبتکرانه نمانده است. این روزها رشد فضای مجازی و نوشدگی هرروزه ی آن  به گونه ایست که ایستادن و اصرار  بر دانش قدیمی و شیوه ی برخورد گذشته، درماندگی ما را باعث می شود. تجربه ی سال ها  زندگی در فضای اینترنت به ما آموخته است که حتی یک هفته دور شدن از این محیط، موجب عقب ماندگی از یک موج یا فن آوری است. در این پرونده، به بررسی زوایای گوناگون شبکه های اجتماعی می پردازیم. هدف، توجیه یا تکفیر این فضا نیست، تنها انتقال تجربه ایست که در طی بیش از یک دهه، زیست مجازی ِ ما  به دست داده است.

\n\n

        **********************************************************************************************************************************

\n\n

از زمان پیدای ِ فضای مجازی و ورود آن سال ها بعد به ایران، مدت زیادی می گذرد. طولانی از آن سو که فرصت کافی جهت یادگیری ابعاد مختلف و مقتضیات آن وجود داشته است. از ابتدا، یکی از کارکردهای برجسته اینترنت، گفتگوهای دو نفره یا گروهی بود که بعدها با به میدان آمدن  «شبکه های اجتماعی» شکل دیگری به خود گرفت. امروزه کمتر کاربر اینترنت است که عضو دستکم یکی از این شبکه ها نباشد. فارغ از چگونگی و اهداف شکل گیری چنین ساختارهایی، این شبکه ها به مثابه یک پدیده نو اجتماعی، آسیب ها و تهدیدها و البته با نگاهی منصفانه، محسنات بیشماری به همراه دارند. 

\n\n

مسیر رشد و بالا آمدن این شبکه ها خود گویای کارکرد متفاوت هرکدام است. روزگاری مسنجر شرکت یاهو، تمام دنیا را تسخیر کرد و مردم دنیا را با پدیده ای جدید روبرو ساخت.دوستی هایی سطحی نیز شکل گرفت و گاه به ازدواج دو کاربر نیز انجامید، اما نتوانست بیش از ماهیت سرگرمی، کاربرد دیگری بجوید. حتی زمانی که امکان وبلاگ نویسی در قالب یاهو۳۶۰ ایجاد کرد. بعدها با آمدن جی میل و...، بدلیل متن محور بودن ایمیل ها، بار علمی این نوع شبکه ها نیز افزایش یافت. از سامانه های کم فروغ تر که گذر کنیم، فیسبوک در اوج شکوفایی فن آوری اطلاعات با آمدنش تحولی عظیم را در تکنولوژی ارتباطات بوجود آورد. سامانه ای که گفتگوی خصوصی، وبلاگ نویسی چندهزار نفره تا تماس تلفنی و تصویری را یکجا ارائه می کرد. بعدها چنین شبکه هایی تحت تلفن های هوشمند نیز وارد بازار شد. ازجمله ویچت و وایبر و... .

\n\n

بعد از گذشت یکی دو دهه، اما، هنوز روش کار ِ گروهی را در این فضاها نیاموخته ایم. 

\n\n

با آمدن فیسبوک و نرم افزارهای چت موبایل، ایجاد گروه هایی با موضوعات خاص نیز باب شد. در وهله ی نخست، این که چه ارتباط وثیقی می تواند بین کار ِ گروهی در دنیای حقیقی و فضای سایبر وجود داشته باشد، پاسخش بسیار سخت و دور از ذهن می نماید. اما با وجود داشتن پیش زمینه و آگاهی های بخشی ِ لازم، می توان به نتایجی دست یافت. 

\n\n

ضعف ِ تاریخی ما در عدم توانایی تحمل نظر مخالف، اشتیاق به حذف رقیب، پافشاری بر باورهای غلط، عدم مطالعه و در نهایت فروپاشی اجتماعات، در فضای مجازی نیز نمودی عینی دارد. آنجا که اغلب هویت ها جعلی است، تخریب و حذف دیگری، به راحتی ِ چند  «پست» و  «کامنت» است. گویی که در دنیای مجاز و غیر واقع هم می شود منافع برای خود تعریف کرد. از زمانی که این تشکیلات مجازی پای به دنیای حقیقی گذاشت، این اصطکاک ها نیز بیشتر شد. بالطبع وقتی فاصله ی این دو فضا کمتر شد، فعالیت ها و اهداف نیز حقیقی تر شد و در نتیجه شبکه های اجتماعی به مکانی برای بده بستان های سیاسی و اجتماعی و... بدل گشت.   در این میان گروه هایی هم هستند که در عین تعارضات طبیعی ِ این محیط، تاثیرات اجتماعی شگرفی داشتند. در جریان زلزله دشتی و سیل دشتستان و... با تجمیع کمک های کاربران توانستند نقشی شبیه به سازمان های مردم نهاد را ایفا کنند. ازین نظرگاه، می توان به نقش اجتماعی که این شبکه ها بازی می کنند، نگریست. 

\n\n

همین ارتباط دوسویه ی فضای حقیقی و مجازی باعث شده که نیروهای خاموش، غیرفعال و راکد به بطن اجتماع و کنش های مدنی کشیده ‌‌شوند و ازین پتانسیل عظیم، برای توسعه فرهنگ شهروندی و در نگاه کلی تر توسعه یافتگی فرهنگی بهره برد. تجمیع افکار و روش های متکثر زیر یک سقف، امریست که در جامعه ی ما با وجود حس تقابل ِ ذاتی ِ ما، نشدنی می نماید، اما در این سال ها به لطف امکانی که در اختیار همگان قرار گرفته، برخی گروه ها توانسته اند دست به کارهایی بزنند که در حالت عادی غیر ممکن اگر نبود، دستکم بسیار سخت می بود، از برنامه های خیریه گرفته تا تورهای گردشگری و ایفای نقش در مسائل روز شهر.

\n\n

تجربه ی این سال ها نشان داده اگر این پتانسیل به سمت و سوی کنش های مدنی کشیده شود، می تواند ضمن حفظ نگاه بی طرفانه به دیدی انتقادی برسد که در اداره بهتر شهر به مسئولین کمک کند. 
\nاز سوی دیگر، ارتباط مسئولین و گروه های مجازی نیاز به اصلاح و باز اندیشی دارد. 

\n\n

این تشکل ها ضمن لحاظ داشتن انصاف در نقد، بایست به سمتی حرکت کنند که به حوزه های مختلف با نگاهی کارشناسی نگاه کنند و از نقدها و بعضا  تخریب های هیجانی و غیر علمی پرهیز نمایند. در اینصورت و در دراز مدت می توان امیدوار بود این شیوه ی تحلیل و نقد در فضای حقیقی نیز تزریق شود. 

\n\n

همین مثال کوچک نشان می دهد شبکه های اجتماعی چه ظرفیت عظیمی دارد برای آموزش و توسعه ی فرهنگی، آنهم همه گیر و با هزینه بسیار کم. گروه ها و شبکه های مجازی فرصتی است برای تمرین گفتگو و مدارا و شتشوی ذهن مردم جامعه از خودرایی و جزم اندیشی، که این ره آورد شکل ِ  گفتگو محور این تشکل هاست.

\n\n

مدیریت این اجتماعات خود حکایتی دیگر است. گاه تا مرز دیکتاتوری پیش رفته و راه سانسور و حتی خودسانسوری را هموار می کنند. گاهی آنقدر گروه ها و تشکل های مجازی تقدس می یابند که اگر کسی برخلاف موج شنا کرد یا زبان به نقد گشود، گویی که به ساحت مقدس قدیسه ای جسارت کرده باشد، سریعا حکم ارتدادش صادر می شود. این شمه ایست از نظامات فکری استبداد زده که در قامت مدیران یک گروه مجازی رخنمون می شود. گروه آنقدر فربه می شود که با اولین سوزن نقد می ترکد. البته راهکار در خود این تشکل ها  نهفته است، در لوای گفتگو و پذیرش موجودیت دیگری... .

\n\n

این روزها با تخصصی تر شدن گروه های مجازی، امیدواری نسبت به اثرگذاری آن ها نیز افزایش یافته است. میزگردهای شبانه حول مبحثی خاص، یکی از بهترین و موثرترین ایده هاییست که سال هاست در برخی از شبکه های اجتماعی رایج است. همین مباحث گامی است به پیش برای تمرین گفتگو، گسترش نگاه نقادانه و منصفانه، نگاه علمی و تخصصی به مسائل، تضارب آراء و پرهیز از سیاه و سپید دیدن امورات پیرامونی. ناگفته پیداست که آفت های بسیاری هم دامنگیر هر تجمع انسانی خواهد بود، که این شبکه ها نیز خارج از این قائده نیستند. بسیارند کاربرانی که به این فرصت جهت تبلیغ اندیشه های واپسگرایانه، تخریب چهره بزرگان، پخش شایعات و... استفاده می کنند. 

\n\n

راه مقابله با این شیوه ی استفاده، هرچه باشد یقینا فیلترینگ و ندیدن این دسته نیست، کما اینکه در همه این سال ها دیده ایم با این شیوه ی برخورد، نتیجه ای حاصل نشده است و اتفاقا آن نوع کاربری هنوز هم وجود دارد. 

\n\n

تا زمانی که سنتز فرهنگی و تولید فکر و فرهنگ نداشته باشیم، تسلیم این جریان خواهیم بود. هرچند در مقابل محسناتی که گفته شد، این پدیده ها غیر قابل حل نیستند. 

\n\n

به هر روی این محیط ها نیز همچون هرجایی که کلونی جمعیتی وجود دارد، ابعاد مثبت و منفی بسیاری دارد و صد البته آسیب زاست و راهی نیست جز فرهنگ سازی و تولید ایده هایی با تِم فرهنگ ایرانی برای مهار کارکردهای منفی آن. اینگونه است که می توان تهدیدها را تبدیل به فرصت کرد. 

\n\n

شبکه های اجتماعی و در کل، فضای مجازی، می توانند فضا و فرصت مغتنمی باشند برای آموزش های همه گیر. ابزار قدرتمندی که هم می تواند تخریب کند و هم آباد. این به شیوه بهره جویی و نگاه ما برمی گردد که از چنین آموزشگاه عظیمی، در جهت توسعه فرهنگی و خودآگاهی مردم بهره ببریم یا در مقابل دنیایی از برنامه، بی برنامه باشیم. 

\n\n

 

\n\n

 

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر