چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار حوادث
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۰۷۹۱۱
چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۶

فکرشهر: خیلی وقت‌ها خودخواهی برخی آدم‌ها در مراسم عروسی منجر به اختلافات جبران‌ناپذیری می‌شود. افراد دو خانواده می‌خواهند برای هم خط و نشان بکشند و به قول خودشان گربه را دم حجله بکشند. می‌خواهند حرف حرف خودشان باشد و کمترین بخشش و نرمشی نشان نمی‌دهند. فرقی نمی‌کند اخم مادر داماد یا به اصطلاح مادر شوهر باشد یا خانواده عروس وقتی برای کادوهای ناچیز فامیل داماد اخم می‌کنند و زیر لب غر می‌زنند.

به گزارش فکرشهر، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: وقتی دو طرف خودخواهانه می‌خواهند حرف آخر را بزنند، کار به دعوا می‌کشد و ... .

روایت اول: دعوای خونین در شب عروسی

ساعت نزدیک ۱۲ شب است. اهالی کوچه مهیای خواب شده‌اند و چراغ‌ها یکی یکی رو به خاموشی می‌روند. ناگهان صدای موسیقی بلند، خواب را می‌پراند و همه چراغ‌های کوچه روشن می‌شود. صدای نامتعارف و رقص و آواز خانواده‌ها که حالا برای بدرقه تا خانه عروس و داماد آمده‌اند همه را به بالکن‌ها می‌کشاند. انگار می‌خواهند از دور در شادی آنها شریک شوند، ولی فاصله این خوشی تا به راه افتادن یک دعوای خونین فقط چند ثانیه طول می‌کشد. سر یک تکه‌پرانی بی‌مزه از طرف یکی از جوان‌ها جنگ تن به تن آغاز می‌شود و پنج دقیقه بعد اگر بپرسی دعوا سر چیست هیچ‌کس نمی‌داند. فقط می‌گویند یکهو به جان هم افتادند. دعوا بالا می‌گیرد و یکهو وسط آن گیر و دار که منطق گفت‌وگو فقط دعوا و عربده‌کشی است در خانه همسایه به روی آنها باز می‌شود و صحنه دعوا به پارکینگ آنها منتقل می‌شود. شیشه انباری را می‌شکنند تا تیزی بیابند برای خط انداختن روی مخاطب دعوایشان. یکی سمت خانه می‌رود برای آوردن چاقو. خلاصه دعوا بالا گرفته و هیجان میان کوچه موج می‌زند. انگار به همه چند دز آدرنالین تزریق کرده‌اند. مخصوصاً آنها که وسط کارزار هستند. زن و مرد هم فرقی ندارد. هر کس آنجا باشد زیر دست و پا از همه طرف کتک می‌خورد. عروس بیچاره داخل ماشین نشسته تا دورش حلقه بزنند و او را تا خانه بختش بدرقه کنند ولی حلقه‌زنندگان به جای بدرقه به قصد کشتن آمده‌اند و خانواده عروس را آماج فحش و تهدید و تهمت قرار می‌دهند. یک چشمش اشک است و یکی خون، ولی جرئت نمی‌کند پایین بیاید. طرفِ هر طایفه را بگیرد آن یکی شاکی می‌شود و جنگ به راه می‌افتد. آبروی مادرش در کوچه رفته ولی سکوت می‌کند و زیر تور حریرش آرام اشک می‌ریزد و به بختش لعنت می‌فرستد. این وسط داماد از معرکه می‌گریزد و سمت ماشین عروس فرار می‌کند. ماشینی که قرار بود برایشان خاطره‌ساز بهترین شب باشد حالا رکابی برای فرارشان است. آنها می‌روند و بقیه هنوز سر هیچ با هم دعوا می‌کنند و با آژیر پلیس نفس‌ها خسته می‌شود و باز محله در خاموشی فرو می‌رود.

روایت دوم: وقتی عروسی مختلط می‌شود

عروس از یک خانواده اصیل مذهبی است. مادرش با خواهر داماد در جلسه قرآن آشنا شده و کار به وصلت کشیده است. خانواده عروس همه با پوشش مناسب آماده یک جشن دوست‌داشتنی و شادند ولی یکهو مهمانی به‌هم می‌ریزد. فامیل پدری عروس عروسی را مختلط می‌کند و بدون در نظر گرفتن عقاید مهمان‌ها نبض مهمانی را به دست می‌گیرد. یکی از اقوام درجه یک عروس به این بی‌بند و باری اعتراض می‌کند و در گوش خواهرش پچ‌پچی می‌کند. ولی پچ‌پچ به گوش جوان‌های فامیل پدری می‌رسد و یک دعوا در نطفه آغاز می‌شود. بعد از عروسی سر هیچ دعوا می‌شود و همراهان عروس به خانه مرد می‌روند. او و خانواده‌اش را می‌زنند و کار به شکایت می‌رسد. خانواده‌ها از آن شب با هم قهر می‌کنند و داماد و عروس هرگز تمایل ندارند فیلم عروسی‌شان را تماشا کنند. آنها خاطره خوبی از عروسی‌شان ندارند. قرار بود با آن‌همه هزینه و وقت و سلیقه که به خرج داده‌اند، بهترین شب زندگی‌شان را بسازند، ولی نادانی و خشم دیگران آن‌ها را به تاریک‌ترین بخش حیات مشترک‌شان سوق می‌دهد و حالا دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست. روی خانواده‌ها به روی هم باز شده و حرمت‌ها شکسته است و افراد زیادی یا زخم دیده‌اند و یا دل‌شکسته‌اند.

مهمان خوبی باشیم

روایت‌های دیگر را شما بسازید. عروسی‌هایی که قرار بوده شادی‌آفرین باشند، ولی با جنگ پایان گرفته‌اند. قرار بوده یک وصلت، دو خانواده را به‌هم پیوند بزند و مودت ایجاد کند، ولی در واقع آن‌ها را هنوز فامیل نکرده از هم دور ساخته است. معلوم نیست چند ازدواج در همان شب عروسی به طلاق رسیده‌اند. چند عروسی با رفتار غلط اطرافیان به خشونت و جنجال ختم شده و نهایت این قصه جدایی زوج‌ها بوده است با نفرتی که تا آخر زندگی با خود حمل می‌کنند. تا ابد رفتار خانواده و اقوام را توی سر هم می‌کوبند و زندگی برای‌شان می‌شود جهنم؟ چند نفر تا آخر عمر باید بگویند چرا برادرت چنان کرد؟ چرا پسر عمه‌ات فلان و بهمان کرد؟

خیلی وقت‌ها خودخواهی آدم‌ها منجر به اختلافاتی جبران‌ناپذیر می‌شود. افراد دو خانواده می‌خواهند برای هم خط و نشان بکشند و به قول خودشان گربه را دم حجله بکشند. می‌خواهند حرف حرف خودشان باشد و کمترین بخشش و نرمشی نشان نمی‌دهند. وقتی دو طرف خودخواهانه می‌خواهند حرف اول را بزنند، کار به دعوا می‌رسد. فرقی نمی‌کند اخم مادر داماد یا به اصطلاح مادر شوهر باشد یا خانواده عروس وقتی برای کادوهای ناچیز فامیل داماد اخم می‌کنند و زیر لب غر می‌زنند. ممکن است شروع دعوا از اختلاف بر سر کدام میز سرو کردن شام باشد یا اینکه چرا از کسی برای گرفتن عکس با عروس و داماد دعوت نشده است. ممکن است کسی به اشتباه دچار سوءتفاهم بشود که فردی به عمد از او فیلمبرداری می‌کند یا ممکن است اتفاقی اظهار نظر خانواده مقابل را سر میز بشنود و جوش بیاورد. همه این‌ها یک نتیجه بیشتر ندارد و آن‌هم خراب شدن شب خاطره دو جوان نگون‌بخت است که از مدت‌ها قبل برای شب آرزوهای‌شان تدارک دیده‌اند و احتمالاً تا خرخره زیر بار قرض رفته‌اند. این شب مال دو نفر است و بقیه همگی مهمان‌اند. پس خوب است مهمان‌های خوبی باشند، احترام خودشان را حفظ کنند و شر درست نکنند.

با جنبه بالا وارد شوید

شما هم اگر به عروسی دعوت هستید بهتر است با خودتان کنار بیایید. اگر جنبه پایینی دارید و هر رفتاری بهتان برمی‌خورد، لطفاً در عروسی شرکت نکنید. اگر می‌خواهید در عروسی خانواده مقابل را تخریب یا تحقیر کنید، هرگز به مهمانی نروید. اگر بی‌اعصاب هستید و طاقت ندارید کسی بگوید بالای چشم‌تان ابروست بهتر است شب یک زوج را خراب نکنید و در خانه برای‌شان آرزوی خوشبختی کنید. اگر قومیت عروس یا داماد برای‌تان مهم است و ممکن است اظهار نظر شما تفرقه ایجاد کند، لطفاً سر جای‌تان بنشینید.

آن‌ها همه تلاش‌شان را برای ایجاد نظم و آرامش به کار بسته‌اند و همه قصدشان این بوده که به شما و آن‌ها خوش بگذرد. پس اگر از کیفیت و کمیت غذا یا نوع پذیرایی نقدی دارید، هرگز به زبان نیاورید. یادتان باشد مهمانی عروسی به سلیقه و خواست دو نفر برپا شده و قرار نیست نظر و رضایت همه مهمان‌ها جلب شود. طبیعی است که وصلت دو خانواده با فرهنگ‌های مختلف آن‌هم در اولین قدم‌ها با اصطکاک روبه‌رو شود. ولی اگر میزبان و مهمان هر دو عاقلانه رفتار کنند و خیلی از مشکلات و دغدغه‌های ریز را بی‌اهمیت جلوه دهند، همه چیز به خیر و خوشی تمام می‌شود و شما هم جزو یکی از افراد حاضر در جشن زوج خوشبخت تا همیشه در قلب و آلبوم خاطرات‌شان به یادگار می‌مانید. پس لطفاً اگر عروسی دعوت هستید، با جنبه بالا وارد شوید.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر