پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
ارسالی مخاطبین «فکرشهر»
فکرشهر ـ عباس زارعی: ساکنان منطقه‌ای در گناوه، هم از وضعیت نابسامان و ارائه‌ی خدمات شهرداری‌ گلایه‌مند هستند و هم از عدم پاسخگویی مسوولان در مقابل پیگیری‌های مکرر خود طی سالیان متمادی ناراضی. مکانی که وقتی در آن قدم می‌زنی، به حال و روز ساکنانش تأسف می‌خوری که چرا به جبر روزگار و ناملایماتی برخی مسوولین، معضل حاشیه‌نشینی گریبان‌گیر این مردم شده‌است...
کد خبر: ۷۸۱۰۳
يکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۵

فکرشهر ـ عباس زارعی: ساکنان منطقه‌ای در گناوه، هم از وضعیت نابسامان و ارائه‌ی خدمات شهرداری‌ گلایه‌مند هستند و هم از عدم پاسخگویی مسوولان در مقابل پیگیری‌های مکرر خود طی سالیان متمادی ناراضی. مکانی که وقتی در آن قدم می‌زنی، به حال و روز ساکنانش تأسف می‌خوری که چرا به جبر روزگار و ناملایماتی برخی مسوولین، معضل حاشیه‌نشینی گریبان‌گیر این مردم شده‌است.

به گزارش «فکرشهر»، چندین دهه‌ی پیش، قهوه‌خانه‌ای معروف به «قهوه‌خانه‌ی مراد» در مجاور میدان «بسیج» در ورودی کنونی گناوه وجود داشت؛ در سال ۱۳۵۳، مردی به نام «ماندنی رضایی» که با نام «مُندنی کَل‌حاجی» شهرت داشت، همانند تعداد زیادی از ساکنان گناوه که هر کدام از قسمتی از مناطق استان بوشهر به گناوه مهاجرت کرده‌اند، او هم از دشتی نقل مکان نمود و در کنار قهوه‌خانه مراد سکنی گزید. پس از ورود این پیرمرد سرد و گرم کشیده‌ی روزگار و با سخت‌کوشی و تحمل رنج عمرانی حاصل از آبادانی موفق شد نفس زندگی را در این مکان گرمی ببخشد و موجبات جذب دیگران به این منطقه شود و رفته رفته ساکنان جدید این نقطه از گناوه به احترام این پیرمرد سخت‌کوش، این منطقه را «حاجی‌آباد» نامیدند.

به تدریج و با گسترش شهرنشینی و با هزینه‌کرد دولت‌ها و شهرداری‌ها برای توسعه‌ی شهری، منطقه‌ی حاجی‌آباد که نه شبیه به یک روستا بود و نه شهر، به عنوان محله‌ای از شهر در جغرافیای بندر گناوه جای گرفت.

مندنی کل‌حاجی، بار سفر از دنیا بست و به منزلی شتافت که معمار گیتی برایش آباد کرده بود و دیگر بار منت زمینی‌ها را نیاز نبود. حال با گذشت ۴۶ سال از بدو ورود مندنی کل‌حاجی و ایجاد این منطقه که جزویی از شهر گناوه است، ساکنان این منطقه از شهرنشینی و حقوق شهروندی فقط نامش را یدک می‌کشند و از  اکثر خدمات شهری بی‌بهره‌اند. تاکنون شهرداران زیادی سکان شهرداری گناوه را به دست گرفته‌اند و یکی پس از دیگری عطای آن را با خوش‌نامی یا گمنامی به لقایش بخشیده‌اند، اما آنچه محرز است، بی‌عدالتی‌ است که در حق این شهرنشینانِ حاشیه‌نشین شده است و حسرتی که از سال ۵۳ تاکنون، وجه‌ اشتراک چهار نسل از ماندنی رضایی تا فرزند‌ نوه‌اش شده‌است.
همینطور که در گناوه قدم می‌زنید، از ورودی بندر گناوه چه از سمت دیلم و چه از سمت برازجان، متوجه عمران و آبادی‌هایی که شهرداری ایجاد کرده‌است خواهید شد. دیگر در بندر گناوه حداقل در حاشیه‌ی خیابان‌های اصلی چیزی به نام زمین خاکی نخواهید دید و همه‌ی پیاده‌روها سنگ‌فرش است. تقریبا همه‌ی مناطق گناوه از پارک بازی کودکان برخوردار هستند؛ اما حاشیه‌ی منازل حاجی‌آباد و کوچه‌هایش همانند ۴۶ سال پیش هنوز بوی کاه‌گِل و روستاهای سال‌ها پیش را می‌دهد؛ چرا که امروزه کمتر روستایی در سطح شهرستان گناوه یافت می‌شود که از حداقلِ امکانات محروم شده از اهالی این منطقه، برخوردار نباشند.

ساکنان این منطقه در حالی از وضعیت نابسامان و ارائه‌ی خدمات مطلوب شهرداری‌ها گلایه‌مند هستند که از پاسخگویی مسوولان در مقابل پیگیری‌های خود ناامید شده‌اند؛ گرچه عملکرد شهردار گناوه در این مدت قابل‌ستایش است، اما عدم توجه شهردار به مناطق پایین‌شهر نقدی است که بر عملکرد ایشان وارد می‌دانیم. 

نوه‌ی «ماندنی رضایی» که خود از ساکنان این منطقه است در گفت گو با خبرنگار ما، درد و دل‌هایی داشت که از ما خواست پیغامش را به شهردار جوان گناوه که آبادانی گناوه را از حاشیه‌‌های شهر شروع کرده‌است، برسانیم. حرف‌هایش با بغض همراه بود و بغضی که اکنون تنها، بغض ماندنی رضایی نیست، بلکه بغض ۲۵ خانوار در سه نسل بعد از آن است.

 وی با اعلام نارضایتی از عدم ارائه‌ی خدمات مناسب و در خور شأن گفت: ای کاش زبان ما فقیر فقرا را هم بلد بودند. اگه شما می‌توانید پیغام ما را به شهردار برسانید که به شهروندان ساکن در ورودی شهر، کنار میدان بسیج هم توجه کند؛ یا آبادش کند یا خانه‌ها را خراب کند تا ما خلاص شویم. صدها مرتبه به شهرداری مراجعه کردیم و حرف زدیم اما کسی صدای ما رو نشنید. دور و اطراف ما را درخت‌های خودرو و زباله فراگرفته، نه کانال‌کشی مشخصی، نه جوی آبی. با این همه زمین اطراف محل زندگی‌مان یک فضای سبز یا پارکی حداقل برای کودکان ما ایجاد کنید. آسفالت مقابل خانه‌هایمان نخواستیم، لااقل مخلوط بریزند که زمستان و ایام بارندگی لجن‌زار نشود.

او ادامه داد: از  ترمینال تا گمرک و غیره را موزاییک کردند، از کنار مغازه‌های حاشیه‌ی میدان بسیج تا پلیس‌راه نیز سنگ فرش شد، اما نمی دانم کدام قانون اجازه سنگ فرش این ۲۰۰ یا ۴۰۰ متر را نداده‌است. ما هم دل داریم؛ مگر تا کی زنده هستیم، ما هم انسان هستیم، بخه دا بچه‌هایمان مکانی برای بازی ندارند؛ ما را از فرزندانی شاد محروم نکنید.

 

 

نظرات بینندگان
مسلم
|
-
|
يکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۹ - ۰۱:۲۰
سلام.اره بخدا ما هم ساکن سرپل هستیم بخدا حرف همه ماست بچه های ما هم دل دارن دوستدارن در فضایی متاسبی بازی کند

 
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر