جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۸۵۰۶۹
دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۹

فکرشهر: مارسین الشمری در وبسایت 1001Iraqi Thoughts که اخبار عراق را پوشش می دهد، نوشت: در تاریخ ۶ مارس، پاپ فرانسیس با آیت الله العظمی علی سیستانی دیدار کرد. این دیدار یکی از برنامه‌های مهم پاپ است که توجهات عمومی را نیز به خود جلب کرده است چرا که اتفاقی بی سابقه محسوب می‌شود. دیدار پاپ و آیت‌الله سیستانی سوالاتی را در مورد آینده شیعه در همکاری بین ادیان جهانی ایجاد خواهد کرد. با این حال یک پرسش و انتقادی که مطرح می‌شود این است که آیا این دیدار از شخص آیت الله العظمی سیستانی است یا حوزه نجف؟ به عبارت دیگر، آیا جهان به حوزه نجف به عنوان نهادی مانند واتیکان نگاه می‌کند یا که بر عکس آن را نهادی تحت اختیار آیت الله العظمی سیستانی می‌بیند، یا به بیانی دیگر آیا حوزه به آیت‌الله سیستانی اعتبار می‌بخشد یا اینکه برعکس اعتبار شخص آیت‌الله باعث اعتلای حوزه شده است؟ پاسخ به این سوال تعیین می‌کند که در آینده که آیت الله العظمی سیستانی دیگر در راس امور حوزه نجف نیست، آنگاه جهان چگونه به این نهاد مذهبی نگاه می‌کند. پاسخ به این سوال همچنین تعیین می‌کند که آیا دیدار از نجف منجر به شناخت مرکزیت این نهاد می‌شود و همچنین منافع حاصل از آن در همکاری بین ادیان جهانی با دوام خواهد بود یا خیر.

به گزارش فکرشهر از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: در برخی روایت‌های غربی و شاید به عنوان ابزاری برای درک ساختار و ماهیت پیچیده حوزه شیعیان، برخی آن را به کلیسای کاتولیک تشبیه کرده‌اند. این مقایسه از ساختار سلسله مراتبی مشهور حوزه ناشی می‌شود، که از نظر تاریخی به آن اجازه می‌داده است نقش رهبری را در حوزه سیاست به عهده بگیرد. با این حال در عالم واقع، این دو نهاد تفاوت زیادی با یکدیگر دارند، به عنوان مثال کلیسای کاتولیک بسیار بوروکراتیک است در حالی که بنیاد مذهبی نجف کمتر شکل نهادینه شده دارد. صرف نظر از این نکته، این مقایسه‌ها اهمیت نمادین دیدار پاپ و آیت الله العظمی را بسیار قدرتمند و برجسته می‌کند.

نجف به عنوان مرکز تشیع نیازی به تاکید ندارد، این مکان محل دفن یکی از شخصیت‌های تاریخی و مورد احترام تشیع و میزبان حوزه‌های علمیه چند صد ساله‌ای است که روحانیون برجسته‌ای از آیت الله العظمی روح الله خمینی رهبر فقید ایران تا آیت الله محمد حسین فضل الله چهره مذهبی لبنان را تربیت کرده است. با این حال نهاد شیعه در طول تاریخ به دلیل فشار‌های موجود زندگی در یک کشور فرقه‌ای و استبدادی(عراق)، قادر به برعهده گرفتن نقش خود در شبکه‌های بین الادیانی جهانی نبوده است. پس از سال ۲۰۰۳ و با سرنگونی دیکتاتوری بعثی، جایگاه مذهبی تشیع ارتقا یافت تا بلکه این نهاد نقش برجسته‌تری بر عهده بگیرد.

پس از حمله آمریکا به عراق شکل وقایع و تحولات سیاسی در حال دگرگونی بود و همزمان آیت الله العظمی سیستانی در این ساختار نامنظم به دنبال ایفای نقش رهبری می‌گشت. رهبری او در لحظات خاصی از تاریخ معاصر عراق مورد درخواست و آزمایش قرار گرفت. اخیراً، آیت الله العظمی سیستانی نقشی اساسی در حرکت عراق به سمت ثبات در جریان اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ ایفا کرد. نمایندگان وی در اوج ناآرامی‌ها به نقل از آیت‌الله پیام‌هایی را منتشر می‌کردند که حاکی از لزوم احترام همزمان به قانون اساسی و حقوق شهروندی داشت. نقش آیت الله العظمی در سیاست به طور کلی ستایش طیف متنوعی از افراد از سیاسیون تا دانشگاهیان را به همراه داشته است. با وجود این ستایش به حق، هنوز دشوار است که بتوان از نظر تحلیلی به این پرسش پاسخ داد که آیا شخص سیستانی این تاثیرگذاری را داشته یا اینکه این تاثیر خود نهاد حوزه در این بحران‌ها بوده است.

یک مرور سیستماتیک از تاریخ نقش‌آفرینی حوزه نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد اهمیت این نهاد دست کم گرفته شده است. من در تحقیق خود پیرامون مشارکت روحانیان نخبه در اعتراضات ضد دولتی در طول تاریخ عراق، متوجه شدم که دستگاه روحانیت بدون توجه به صدای معترضین و این که چه نوع ساختاری بر کشور حاکم است تقریباً به یک شیوه واکنش نشان داده است. حوزه در هر موقعیتی حفظ قانون، نظم و ثبات را در اولویت قرار می‌داده است. در دوره‌های زمانی مختلف و تحت هدایت آیت الله العظمی‌های دیگر، حوزه خود را به عنوان محافظ جامعه و ایمنی بخش کشور هنگام بحران‌ها قلمداد می‌کرد.

علاوه بر این، ساختار اجتماعی حوزه نجف به اضافه شکل آموزش سختگیرانه دانشگاهی که به آن تحمیل می‌شود و همچنین خواسته‌های شخصی دانشجویان، تمامی طلاب را در یک قالب قرار می‌دهد. تا زمان آماده شدن طلاب برای تصدی مناصب رهبری در حوزه، اکثر روحانیون دیدگاه یکسانی را اتخاذ کرده‌اند که ثبات سیاسی و اقتصادی را در اولویت قرار می‌دهد. در مصاحبه هایم با روحانیون نخبه‌ای که میراث داران بنیاد دینی نجف هستند، یکنواختی دیدگاه‌های سیاسی آن‌ها مرا تحت تاثیر قرار داد.

تاریخچه حوزه نجف و همچنین شعار‌های بیان شده توسط روحانیون معاصر حاکی از آن است که آیت الله العظمی سیستانی در میان روحانیون نجفی تافته‌ی جدا بافته نیست و مثل سایر نخبگان دینی نجف است. بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم جانشین وی از نظر دیدگاه‌های سیاسی با وی تفاوت زیادی خواهد داشت. حوزه، در رفت و آمد روحانیون، از خود محافظت می‌کند.

اینکه آیا این دیدگاه در مورد نهاد مذهبی توسط جامعه بین الملل نیز پذیرفته شده است، مشخص نیست. آنچه روشن است، این است که این دیدگاه بسیاری از عراقی‌ها است. رئیس جمهور برهم صالح در یک سخنرانی اخیر در موسسه بروکینگز گفت: من به عنوان یک کرد، نجف را فقط یک نهاد متعلق به شیعه نمی‌دانم، نجف در طول تاریخ از حقوق کرد‌ها صحبت کرده است. رئیس جمهور صالح به احتمال زیاد به یک فتوا اشاره داشت، که توسط یکی از پیشینیان آیت الله العظمی سیستانی، یعنی آیت الله العظمی محسن الحکیم در سال ۱۹۶۶ صادر شد. او در این حکم قتل کرد‌ها را در زمانی که رئیس جمهور سابق عراق می‌خواست علیه آن‌ها حمله کند، محکوم کرد. در واقع، این احساسات توسط اعضای سایر اقوام و مذهبی‌های عراق نیز تکرار شده است. آیت الله العظمی الحکیم نیز برای حمایت از مسیحیان بومی که در دهه ۱۹۶۰ در شمال عراق مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، یک فرمان دینی صادر کرد.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر