فکرشهر- علیرضا گرمسیری: از سری اتفاقات نادر برای ما ایرانیان در زمینه قابل تحمل گرانی، تخم مرغ است. مرغ فلک زده به خواب هم نمی دید که تخم هایش، طلایی باشند و ما را به یاد داستان جک و لوبیای سحر آمیز بیندازد. غاز داستان، تخم های طلایی می‌گذاشت و مرغ فلک زده دیروز که تا دیروز، بال و پایش را دور می‌انداختند، امروزه آن قدر مهم شده که دورش پرانتز می‌کشند و آدم احساس می کند در مذاکرات آتی برجام یکی از گزینه های روی میز باشد!
با این حال اگر شنیدید یا دیدید که مرغ به عنوان حیوان خانگی رواج یافته و در بورس حیوانات خانگی، رنگش سبز شده است، تعجب نکنید! اصلا اگر در ایران به جای رمز ارز و بیت کوئین، روی گوشی های آندروید آمد، استدعا دارم دست به گیرنده خود نزنید که این حق طبیعی مرغ و تخم مرغ است.
مرغدار ایرانی این روزها کراوات می‌زند و با دود سیگار برگ خود چند حلقه دود تشریفاتی نثارمان می‌کند تا به یاد ما آورد که اگر قصد اذیت داشته باشید، نمی‌گذارم تخمِ مرغم را هم بخورید چه رسد به سینه و رانش را!
نا گفته نماند که ملت هميشه در صحنه استان بوشهر هم از آنجایی که نام پرطمطراق محروم را به یدک می‌کشند، در راستای زمین زدن غرور کاذب مرغ که با تخم هایش برایمان خط و نشان می‌کشد، پولتیک لازم را در این زمینه به نحو احسن انجام داده اند تا این مرغ سرتاسر غرور، حساب کار دستش بیاید و بداند که هرگز یک ایرانی را نباید تهدید کرد.
در اقدامی عجیب، ملت همیشه در صحنه، سر مرغ را پشت به قبله و بدون بسم اله می‌برند و بدون آب گرم پرهایش را می‌کنند و مرغ فلک زده مغرور را به هشت قسمت مساوی برای دوازده وعده غذایی تقسیم می‌کنند تا به راحتی حساب کار دستش بیاید. حتما می‌پرسید هیچ رابطه ریاضی بین هشت قسمت و دوازده وعده غذایی وجود ندارد! در پاره ای از مواقع قسمتی از مرغ را «یخنی» کرده، آب مرغ را برای وعده ناهار، بال و کتف را برای شام «دوپیازه» و در نهایت قسمتی از سینه مرغ را برای ناهار فردا «دمپختک» می‌کنند. با این عمل یک قسمت از مرغ را می‌توان به چند وعده غذایی تبدیل کرد و مرغ مغرور را تنبیه بدنی کرد.
