چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»/ به بهانه چهلمین روز درگذشت
کد خبر: ۱۱۴۲۷۵
شنبه ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۶

فکرشهر ـ نرگس محمدزاده فرد: «علی پیرمرادی» درگذشت. بک خبر کوتاه که نه تنها اهالی رسانه استان بوشهر که کل مردم به ویژه دشتستانی ها و برازجانی ها را اندوهگین کرد. خبر درگذشت مردی که از همه چیز برای همه گذشته بود، حتی خودش و زندگی اش.
«علی پیرمرادی» رفت. آرام و بی صدا این دنیا را وداع گفت، همان طور که در تمام 70 سال عمرش زندگی کرده بود. او شامگاه یک شنبه ـ 28 فروردین ماه 1401 ـ درگذشت و عصر روز سه شنبه ـ 30 فروردین ماه ـ پس از تشییع در برازجان، در آرامگاه ابدی اش در روستای «زیارت» شهرستان دشتستان و در کنار مزار مادرش که سال گذشته ـ 1400 ـ به دیار باقی شتافته بود، آرام گرفت. شاهدان می گویند برای جلسه مقابله قرآن از خانه خارج شده و در منزلش، قلبش گرفته، بر زمین افتاده، همسایگان بلافاصله با اورژانس تماس گرفته اند و به بیمرستان منتقل شده ولی عمرش به دنیا نبوده است.
از همان زمان که «فکرشهر» پا به عرصه رسانه ای کشور و استان گذاشت، نخستین تصمیمان این شد که با «مرد مطبوعات دشتستان» به گفت و گو بنشینیم ولی وی، زیر بار چنین نشستی نمی رفت تا مردادماه سال 1393 که بالاخره «علی پیرمرادی» پذیرفت تا از خودش بگوید. این نخستین باری بود که این «همیشه خبرنگار»، که تمام عمرش از مردم گفته بود و دردها و رنج ها و مشکلاتشان، می خواست از خودش بگوید و گفت و گو کند؛ گفت و گویی که در شماره 18 هفته نامه در مردادماه 1395 نیز بازنشر شد. او در این گفت و گو، از زمانی گفت که مغازه اش را با جایش بردند و وقتی در حالی که مادر و خواهرش در خانه بودند، خانه اش را به رگبار بستند و آتش زدند و وقتی همکارانش حرمتش را شکستند و وقتی مسوولین برازجان و دشتستان نبودند و سهم و حق این شهرستان پایمال شد و...؛ مانند همیشه مهربان و با ملاحظه و بخشنده حرف می زد حتی وقتی از غم ها، ظلم هایی که بر او رفته بود و خاطرات ناگوارش می گفت. علی پیرمرادی نماد تمام قد یک انسان وارسته بود، از خبرنگار ویژه شاه شدن و به دانشگاه هاروارد امریکا رفتن گذشت تا تمام زندگی اش را برای مردم دشتستان و برازجان صرف کند.
«علی پیرمرادی»، بدون شک باسابقه ترین و کهن ترین خبرنگار و روزنامه نگار فعال این دیار بود. در همه اتفاقات 6 ـ 5 دهه اخیر برازجان و دشتستان حضور داشت. با مادرش زندگی می کرد و می گفت دارد خاطراتش را در قالب یک کتاب گرد هم می آورد، اتاقی داشت پر از آرشیو روزنامه ها و کتاب های قدیمی و کاپ های قهرمانی فوتبال؛ مدرسه ساخته بود و یک روستا را آبرسانی کرده، تیم فوتبال «هما» را سر و سامان داده، مشکلات شهرستان را کشوری و رسانه ای کرده، مجیز گوی قدرت و دولتی نبوده و همیشه صدایش برای اعتراض و دفاع از دیگران بلند بود و همواره برای حق خودش سکوت کرده بود تا در 70 سالگی هنوز با مشکلات خبرنگاری و حقوق و بیمه و امثالهم، گریبانگیر باشد؛ بدون این که به 900 هزارتومانی اشاره کند که در سال 1356 ـ 1355 در بلیط بخت آزمایی یا همان اعانه ملی برنده شد و همه را صرف امور خیر کرد؛ از جمله آبرسانی به روستای زیارت، ساخت مدرسه در محله حسین آباد برازجان، کمک به مستمندان و فقرا و... .
این پیر عرصه خبر و رسانه استان بوشهر، متولد 20 فروردین ماه 1331 در آبادان و با پدر و مادری زاده همان مناطق بود و به گفته خودش در گفت و گو با «فکرشهر»، نوزاد بود که در آغوش مادر و با یک وانت «پیکاب» به روستای «زیارت» دشتستان رفته و پس از فوت پدر در 5 سالگی، به محله «قلعه» برازجان نقل مکان کرده بود. {متن کامل این گفت و گو در پایگاه خبری تحلیلی «فکرشهر» در دسترس است}.
هر چند وی دیگر در میان ما نیست ولی خاطرات تلخی هایی که چشیده باقی است و آن چه از او به یادگار مانده، نامی نیک است و وعده هایی که قرار است برای ماندگاری نامش عملی شود، از جمله برگرداندن نام مدرسه ای که ساخته بود و بعدها به نام دیگری تغییرش داده بودند و نامگذاری یکی از تاسیسات آبی دشتستان به نام «علی پیرمرادی» به پاس خدماتی که در این راستا داشت و چاپ کتاب خاطرات و زندگی نامه اش و مواردی دیگر؛ هر چند دیر، ولی شاید مرهمی باشد بر روح زجرکشیده و درد دیده او.
 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر