*عبدالخالق عبداللهی
\n\n
فکرشهر: معروف است شاه سلطان حسین صفوی پادشاهی راحت طلب ، دهن بین ، به حد افراط خرافاتی و به شدت تنبل و بیحال بود بطوری که در زندگی تنها به لذت هایش می اندیشید . معروف است پدرش شاه سلیمان به اطرافیان وصیت کرده بود اگر خواهان تعالی و پیشرفت کشور هستید، مرتضی میرزا را به سلطنت برسانید و اگر خواهان آسایش هستید سلطان حسین را . او مطلقا اهل جنگ و رزم نبود ، زندگی اش شبانه روز در حرمسرا و لای دست و پای زن ها سپری می شد ، از بس مذهبی و خشکه مقدس بود در جوانی " ملا حسین " صدایش می زدند اما اواخر کارش به جایی رسید که به جای آب شراب می نوشید ؛ او اعتقاد زیادی به جادو جنبل داشت بطوری که کشور بدست منجمان ، رمالان و ساحران افتاده و همه امور مملکت با سحر و جادو اداره می شد . با اینکه عاشق زن و شراب بود اما از اسب می ترسید و هیچگاه حتی روز تاجگزاری اش سوار اسب نشد . او به اندازه ای بیخیال و خنثی بود که به هیچکس جواب رد نمی داد، اصلا در قاموس شاه سلطان حسین کلمه " نه " وجود نداشت و در جواب همه به غیر از کلمه " یَخشی دُر"چیزی نمی گفت ( "یَخشی دُر" در زبان ترکی به معنی " بسیار خوب" است ) شاید بهمین دلیل شاعری در وصف او گفته بود:
\n\n
آن ز دانش تهی ، ز غفلت پُر
\nشاه سلطان حسینِ یَخشی دُر
\n\n
\n\n
این شاه نادان و نالایق هر چه اجدادش شاه اسماعیل و شاه طهماسب رشته بودند، پنبه کرد و کشور را به باد داد . فساد اخلاقی خصوصا باده نوشی و بچه بازی در دوران او کاملا جامعه را فرا گرفته و اصلا جزو رسومات مردم شده بود بطوری که «شاردن» ـ جهانگرد اروپایی ـ یکی از دلایل رشد منفی جمعیت در این دوارن را همین اَمرَدبازی ( بچه بازی ) می داند . در جریان شورش محمود افغان این مردک نادان تنها کاری که برای مقابله با دشمن انجام داد پختن آبگوشت بود . او دستور پخت آبگوشتی سحرآمیز را داد و چنین به او گفته بودند که پس از اطعام سپاهیان، آنان به صورت نامرئی مبدل خواهند شد و در نتیجه مزیتی عظیم بر دشمن خواهند یافت ، آبگوشت باید در ظرفی تهیه می شد که در هر یک از آن ها دو پاچه بز نر با 325 غلاف سبز نخود و تلاوت 325 تشهد توسط دوشیزه ای بر سر آن بود و این سفارش هایی بود که به شاه برای پخت این آبگوشت سحرآمیز داده بودند. او هنگام محاصره و تصرف اصفهان توسط افغان ها نه تنها کاری برای نجات مردم و لااقل حفظ تاج و تخت خود نکرد، بلکه مراسمی تشکیل داد و به دست خود تاج شاهی بر سر محمود افغان نهاد . مخلص کلام اینکه دوران سلطنت شاه سلطان حسین از ادوار سیاه تاریخ ایران است . بالاخره پس از مدتی که در زندان بود توسط افغان ها گردن زده شد . سر او در همدان دفن شده، اما کسی از تنش سراغی ندارد.
\n\n
*ماهنامه « فکر شهر »
\n
