سه‌شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
فکرشهر/ از لیان تا لیانا(1)/ علی عمرانی:
فکرشهر: این روزها گروه لیان هوای بهاری جنوب را ترک کرده و برای اجرا به پایتخت رفته است. اجرایی که با ماه تولد خواننده و آهنگساز این گروه ـ محسن شریفیان و آکا صفوی ـ همراه شده است. گروه لیان با دم گرم موسیقی شان به قلب سرد پایتخت رفته تا با ارائه کار جدیدشان یخ پایتخت نشینان را آب کنند. هفته نامه «فکرشهر» در ویژه نامه ی بهار 95 خود پرونده ی ویژه و مفصلی را درباره گروه لیان، مشکلات، دیدگاه ها و برنامه هایشان منتشر کرده بود که به مناسبت اجرا و بازسازی یک واقعه تاریخی توسط گروه لیان در تهران، بازنشر می شود.
کد خبر: ۳۰۵۹۳
دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۲:۲۸

فکرشهر ـ علی عمرانی: من در دو آلبوم بندری و سیراف با دوست نازنینم محسن شریفیان، همکاری داشته ام و در این ایام همکاری، وی را آهنگسازی با ذوق و توانا و نوازنده ای خوش انگشت و خوش نفس یافته ام. اجتماع این دو صفت ناب در نهاد زلال و روح پرغوغای او، برای موسیقی ما نعمت بزرگی است، البته پیش از این در یکی دو جشنواره ی داوری نیز با هم بوده ایم و در این فرصت ها نیز همدمی وی با شعر را بسیار خاص و دیگرگون دیده ام. هرسه ی این موارد: آهنگ سازی، نوازندگی و شعرشناسی، از وی  هنرمندی خاص، ساخته است؛ بماند که این وجود عزیز در حوزه ی تحقیق و پژوهش نیز آثار قابل ستایش و تاملی دارد که در تثبیت جایگاه علمی موسیقی این منطقه نقش مهمی ایفا کرده است. من با دیگر گروه های موسیقی استان نیز همکاری داشته ام که در هیچ یک اجتماع این سه ویژگی ناب،  آن گونه که در محسن شریفیان فراهم آمده است؛ ندیده ام.

وی در فرهنگ شفاهی منطقه، درشروه ها و بیت خوانی ها و آرزوها و حسرت های مردم مختلف،  نواهای فراموشی را می جوید تا از ترکیب و تلفیق آنان، هویت فرهنگی و اجتماعی مردمان منطقه را باز یابد او این نوای فراموش را با وسواسی خاص در کنار ترانه ای می گذارد تا به آنچه در نظر دارد، عینیت ببخشد و تا شکل نهایی اثر صورت نبندد، دم فرو نمی بندد و سرانگشتانش را آرام رها نمی سازد. دقت و وسواس هنری وی در انتخاب ترانه قابل ستایش است از این جهت، ترانه های آلبوم های وی، رنگ و بویی متفاوت دارند؛ حرکت دهی، طبیعت گرایی، جزیی نگری، تمرکززدایی، گوش نوازی ، فرهنگ مداری و مردم ستایی و ...، از خصلت های گویش سروده هایی است که در آلبوم های محسن شریفیان به کار بسته شده اند.

محسن شریفیان با اهمیت دادن به مخاطب، در انتخاب ترانه، در حوزه ی مخاطب پذیری، موفق عمل کرده است؛ به گونه ای که در تمام آلبوم های وی، ترانه هایی انتخاب شده اند که از تمام نواحی متفاوت استان برخاسته اند  و هر یک در جای خود و بنا به تشخیص آهنگساز، یا در قالب گویش سروده ارائه شده اند و یا در هیات تلفیقی از گویش و زبان معیار عرضه شده اند؛ در آلبوم های وی از گویش های  مناطق: دشتی، دشتستان و گناوه  به نحو شایسته ای استفاده شده و در کنار این موارد از آثار تلفیقی لهجه ی بوشهر و زبان معیار نیز به شیوه ای دلپذیر استفاده گردیده است. از طرف دیگر تنوع مضامین در ترانه های آلبوم های شریفیان، بسیار چشمگیر است و این نشان دهنده ی گستردگی حوزه ی موسیقی منطقه ی جنوب می باشد که شریفیان به خوبی از آن آگاه است و با خلق نواهای تازه به جستجوی مضامینی تازه و در نتیجه یافتن شعر و ترانه ی جدید متناسب با آن نوا بر می خیزد.

 پیش از این به برخی خصلت های ترانه های آلبوم شریفیان، اشاره کردم؛ در اینجا فشرده و کوتاه به نمونه های از آن ها می پردازم.

 حرکت و تکاپو و برپایی نوعی تصمیم لازم در راستای گریز از سرنوشتی شوم و یا دستیابی به فرجامی محتوم که به نوعی به سرنوشت قومی پیوند خورده است، از خصلت های ترانه های کله و جستجو و طیفون عقرب از زنده یاد محمد بیابانی است:  دیگه ناشم به کله/ نه ناشم به کله/ کله دیگه جی مو نبو/ ای ره دیگه ری مو نبو/ هرکی دیگه شی مو نبو/ دیگه ناشم به کله (کله/آلبوم شپ ) قافیه های درونی زیبا هر یک از این پاره مصراع ها را به طرزی گوشنواز رو به جلو حرکت می دهد و این حرکت با روح حماسی موجود در مضمون ترانه نیز پیوند می یابد. این همآوایی ها و به رفتار درآوردن هجاهای پایانی، حرکتی همگانی را تداعی می کند: سرخی افتو/مسیله بی او/ پشت سرم کو/ مسیله پیش رو/ سحر زنم ره و بچینم گل کو/ پشت سرم کوه/ گله ی آهو... (جستجو/ آلبوم شپ) یا: دریا واری واوی/ هله هله مالی/ طیفون عقربن و لیمر اوسالی/ مو چو خار کنگرم/ که ری او بی لنگرم / هله هله مالی... (طیفون عقرب/ آلبوم بندری). از سویی دیگر طبیعت و جلوه های متنوع آن نیز نقش پر رنگی در ترانه های آلبوم های شریفیان دارد؛ شعر نغمه ی چوبان و عیده بیو از زنده یاد شمسی زاده عزیز و بهار، سروده ی زنده یاد آتشی از نمونه های آن به شمار می رود:  قاچ برنجوکی خشن وقتی که چاله پر تشن/ دیه دلم وش نیکشه بسکه فراوونه بیو (عیده بیو/ آلبوم بندری ) یا: باد بهار می وزه/ رو شاخ گل می خزه/ برگ انار می گزه/ بهار بهار بهارن/ سال از بهار دیارن (بهار/ آلبوم شپ ). این نوع برخورد توصیفی با نگاهی جزیی نگرانه توام شده است که در پیوند با نوای زیبای هریک، شنونده را به دل طبیعت فرو می برد و او را با خاطراتی و حسرت هایی شاعرانه، همراه می سازد. استفاده از فرهنگ شفاهی و آداب و باورها و نیز آرمان های مقدس و درونی مردم نیز در ترانه های آلبوم های شریفیان دیده و شنیده می شود؛ گاه روی آوری به این فرهنگ درونی به شکل پرداختن به یک الگوی حماسی منطقه ای است و گاه به شکل ارج نهادن به برخی باورها و گزاره های بومی است که کارکردهای جد و طنز را در قالبی پسندیده ارائه می دهد؛ دو شعر علی سمیل  و چغول  از شاعر ارجمند فرج اله کمالی و ماهی فروش  از شاعرعزیز علی هوشمند از چنین خصلتی برخوردارند: علی کر سمیلن / جنگ کردنش سی سیلن/ دشمن او چریکن/ با اجنبی شریکن/....(علی سمیل / آلبوم شپ) یا: چغول میگه مو زن می خوام / تری نی نی نی/ دخترپنبه زن می خوام/ تری نی نی نی/ اوول می گو خدا خدا/ تری نی نی نی/ مو نم یکی دلم می خواد/ تری نی نی نی ( چغول/ آلبوم بندری ) و:  موی فروشم همه تو جنب و جوش/ ای کیچه او کیچه زنبیلم به دوش/ توی هر محله هی بنگ می زنم/ بدو هی موی ...( ماهی فروش/ آلبوم سیراف ). در هریک از این کارها رویدادی ساده و یا الگویی موجود در متن زندگی مردم را می بینیم و این امر به شنونده کمک می کند تا بهتر خود را با حس به کار رفته در تن ترانه همدل و همراه ببیند. مردم ستایی و حس پرستش وطن و یاد حسرت آلود دلاوری های مردم منطقه که گاه با نگاهی فرا منطقه ای و ملی همراه می شود در ترانه های زیبایی چون ایران سرفراز و یاد بندر و خاک خورشید از شاعرعزیز و ارجمند امید غضنفر و نیز ترانه ی زیبا و دلنشین سیراف از دکترحمیدی می توان دید: بوشهر نهنگ پیرن/ خاک پاک مرد دریان/ سی خومون ای خاک خورشیداول و آخر دنیان...(خاک خورشید/ آلبوم سیراف) یا: به قربون همون شرجی و هم گرمای بندر/ بنازم منظره ی غروب تو دریای بندر...(یادبندر/ آلبوم شپ).

از طرف دیگر حضور حس نوستالوژی و یادکرد خاطرات و عشق ها و رنج ها و سوزها نیز مضمونی است که در اغلب ترانه های آلبوم های شریفیان به کار رفته که گاه فردیت گرایی شاعرانه را در خود بیشتر نمایان می سازد، مثل ترانه ی خواب و خیال و نیز ترانه ی سی تو از علیرضا عمرانی  و سی دلبر از آقای علی هوشمند که گاه حوزه فردیت به کار رفته،  به نوعی عرصه ی جمعی پیوند می خورد: شو تاریکن و راهم نه پیدان/ تو سینه ی عاشقم آهم نه پیدان/گل اوری تو دشت آسمون نی/ خداوندا سی چه ماهم نه پیدان (خواب و خیال/ آلبوم بندری)؛ یا شعر تش باد از خانم روجا چمنکار که در ترانه ی خود، با  نفس نفس زدن های موسیقی وار گروه هم خوان، به زیبایی هر چه تمام تر، گرما و شرجی خاص منطقه را بر تن شنونده می چسباند. 

در پایان باید گفت که در آلبوم محله خومونی هر چند ترانه هایی ذکر شده که دوباره بازخوانی شده اند، اما ترانه های شاد طلبه بونی و ورار و نیز دلشوره های شاعرانه و زیبای شاعر عزیز، فرشید تربیت، قابل ستایش و گوشنواز می باشند.

 در این فرصت اندک، اگرچه مجال آن فراهم نشد تا به تمام زوایای ترانه های موجود در آلبوم های شریفیان پرداخته شود؛ اما، ذکر این نکته ضروری است که وسواس تحسن برانگیز شریفیان باعث شده است که اگرچه در برخی آلبوم ها به چند ترانه از یک شاعر برخوردکنیم، اما، هنرمندی وی باعث شده تا در کنار  تنوع موسیقیایی و تکثرمضمونی موجود در تن این ترانه ها هرگز، گوش زده و ملول نشویم؛ محسن شریفیان در هر آلبومی در پی دستیابی به نوایی تازه است، این نوای تازه می تواند خاطره ای فراموش، حسی مغفول، باوری گوشه گیر، عاطفه ای شرم زده  و غروری خفته را در من و تو بیدار نماید. 
سرپنجه هایش روان و نفس هایش گرم و جاودان باد.

 

 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر