فکرشهر: «تحریمها را گاهی و یا کمی تا قسمتی میتوان دور زد اما جامعه را نمیتوان دور زد و راه حلی اقتصادی یا سیاسی منهای جامعه و مردم ابداع کرد. خیلی صریح باید گفت که پس از آبان دیگر نمیتوان انتخابات را به شیوه سابق برگزار و تکرار کرد. باید با الهام از الگوی مجلس نخست و با نگاه به ایران قرن نوین ۱۴۰۰، تکاملی نوین در شیوه اجرایی کردن اصل انقلابی «ملت - دولت آن هم به رأی ملت» به عمل آورد و دوباره همان ایران شد که نسل جدید رؤیای جهانی شدن آن را در سر میپروراند.»
به گزارش فکرشهر، علی ربیعی، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت، در یادداشت هفتگیاش در روزنامه ایران نوشت: «آذرماه، ماه قانون اساسی است و حقوق شهروندی. زخمی که در آبان بر پیکره ملی ما وارد شد جز به نوشداروی حقوق اساسی ملت و جاری شدن حقوق شهروندی در حیات هرروزه شهروندان ترمیم نخواهد شد.
سال گذشته ما چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب را برگزار کردیم. امسال اما با یک چهلمین سالگرد متفاوت مواجه هستیم: چهلمین سالگرد تأسیس حاکمیت قانون.
«عارفان در دمی دو عید کنند.» یک عید برای به گور سپرده شدن نظم کهن و ناسازگار با حق تعیین سرنوشت و آزادی و استقلال و حقوق شهروندی. عید دیگر برای آمدن نظم نوین. سال پیش ما چهلمین سالگرد به گور سپردن نظام دیکتاتوری را پشت سر گذاشتیم و امسال باید به استقبال چهلمین سالگرد آمدن آزادی و قانون و حقوق شهروندی برویم. باید سعی کنیم با الهام از الگوی درخشان «همه با هم» که منجر به تولد قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی شد، یک بار دیگر همه با هم شویم و همه سلایق و گرایشهای ملت را در همه مراحل انتخاباتی لحاظ کنیم. هر چه زخمها و مصائبی که در آبان دچار آن شدیم عمیق باشد باید جمهوریتمان را عمق تازهای ببخشیم و پلی از حقوق شهروندی بزنیم بر فراز همه دردهایی که ناخواسته در آبان ایجاد شد و شکافهایی که تحریمگران و ایادی رسانهای تحریمها ظالمانه سعی در حفاری آن دارند. سخن گفتن از عید آن هم در معنای مضاعف آن، این روزها دشوار مینماید. در همان اوان زخم آبان، از جنگ و جدال روایتی سخن گفتم که میتواند در پیامد نسنجیده خود این زخم را تازه نگه دارد و شکافها وگسل را هم تعمیق کند. متأسفانه هر چه از زخمهای التیام نیافته آبان عبور میکنیم، میبینم که چگونه آنان که در کسب مجلس و ۱۴۰۰ بهانه یافتهاند، نه در دل غمی دارند و نه رنج و درد مردم. سرمستانه نه تنها به نقد بلکه با تحریف و توهین در پی کسب قدرت شادمانه پای میکوبند. باید مصیبت قربانیان و بازماندگان و داغداران را به رسمیت شناخت و غم آنها را یک غم همگانی و ملی دانست.
بیسبب نیست که رهبری بخشی از قربانیان را شهید دانستند و بخشی دیگر را که از سر هیجانات جوانی در یک آشوب جمعی ذوب شده بودند مخاطب خود قرار دادند و بر ضرورت دلجویی ملی تأکید کردند. رسانههای مروج جنگ و تحریم میخواهند آن خونها را خرج عبور از اصل انتخابات و جریانی در داخل آن خونها را خرج کسب قدرت کنند. باید از این روایت خونین عبور کرد که زخمی تازه میزند بر زخمهای در حال بهبودی. چهرههای اپوزیسیوننما در رسانههای طراحی شده توسط لابیهای اسرائیلی جنگ و تحریم یکی پس از دیگری ظاهر شده و گفتمان مرگ و خون را به بیانهای گوناگون ترویج میکنند. باید گفتمان زندگی را در کار آورد که آن کید صهیونیستی به کنار رود. باید از زندگی سخن گفت و انتخابات مجلس را چنان در معرض ظرفیتسازی نوین قرار داد که ظرفی وسیع شود برای تجلی اراده ملی همه ایرانیان با همه رنگهای ملی این سرزمین.
ما میتوانیم بر تحریمها که مشخصاً و صریحاً بهمنظور تحریک ملت به شورشگری طراحی شدهاند غلبه کنیم و توانمند شویم؛ به شرط آن که واقعاً همه توان خود را به میدان آوریم و فضایی برای شکوفایی و تحقق استعدادهای همه شهروندان با همه سلایق و علایق فکری و سیاسی و زیستی خود فراهم نماییم. مجریان تحریمهای ضد ایرانی مدام ظرفیتهای کشف ناشده تحریم را به رخ میکشند و هر بار خبر از تحریمی تازه میدهند. آیا ما نیز به ظرفیتهای مقاومت اجتماعی و دموکراتیک خود آگاهی داریم و میدانیم که اگر نیروی زندگیخواهی و مسالمتجویی و صلحطلبی یک ملت تجمیع شود، چه انرژی عظیمی آزاد خواهد شد؟ میگویم «تجمیع» نیروهای اجتماعی، اما درستتر آن است که به جای جمع و تجمیع نیروها، از ضرب و همافزایی دموکراتیک و عاطفی نیروها سخن بگوییم که فرآورده نهایی آن بسی بیش از حاصل جمع تکتک نیروها و جریانهای سیاسی و اجتماعی جامعه است.
ما باید بهرغم همه فراز و نشیبها کماکان توازن شایسته میان چرخه سانتریفیوژها و چرخیدن زندگی شهروندان استوار را استوار سازیم. هر جا این توازن طلایی برهم بخورد جامعه ما دچار آشوب و ناامنی خواهد شد.
انتخابات در مفهوم آزاد و قانون اساسی بنیاد خود میتواند تبدیل به جشنواره عبور از رنجها و زخمها باشد و بخصوص زخم آبان را به خاطرهای حزنآلود اما قابل تحمل تبدیل کند. چهل سال قبل در چنین روزهایی رفراندوم قانون اساسی با شکوه تمام خود برگزار شد و راه را بر تولد نخستین انتخابات آزاد تاریخ پارلمانی این کشور گشود. هنوز پدران قانون اساسی زنده بودند که مجلس اول به دور از هر نوع نگاه تنگنظرانه و در زیر نظارت مردمی برگزارشد. ما باید فهم خودمان از قانون اساسی را به فهم آن بزرگان و پدران قانون اساسی چندان نزدیک کنیم که حضور آزادانه نامزدهای همه احزاب و همه جناحها و همه سلایق ملی و مذهبی و وفاداران قانون اساسی و ایران در انتخابات و در کرسیهای مجلس را نه فقط تحمل کنیم بلکه تنها راه نجات کشور در مقابل تحریمها وتهدیدهای نوین بدانیم. آیا راه دیگری به جز بسیج حداکثری همه شهروندان ایران با همه گرایشهای سیاسی و سبکهای زیستی وجود دارد که بتواند از پس تحریمها و فشارهای حداکثری و چالشهای جدید اقتصادی و جمعیتی و زیستمحیطی و ... برآید؟ آیا میتوان بدون بازگشت به نقطه تأسیس قانون اساسی و مجلس و بدون احیای اراده معطوف به تأسیس نهادهای مردمسالاری، مردم را برای حل مشکلات خود بسیج نمود؟ تحریمها را گاهی و یا کمی تا قسمتی میتوان دور زد اما جامعه را نمیتوان دور زد و راه حلی اقتصادی یا سیاسی منهای جامعه و مردم ابداع کرد. خیلی صریح باید گفت که پس از آبان دیگر نمیتوان انتخابات را به شیوه سابق برگزار و تکرار کرد. باید با الهام از الگوی مجلس نخست و با نگاه به ایران قرن نوین ۱۴۰۰، تکاملی نوین در شیوه اجرایی کردن اصل انقلابی «ملت - دولت آن هم به رأی ملت» به عمل آورد و دوباره همان ایران شد که نسل جدید رؤیای جهانی شدن آن را در سر میپروراند. تحریمگران میخواهند ایران را تبدیل به جزیرهای محصور و جدا از جهان کنند. ایران اما از بدو ظهور خود در پهنه تاریخ جهانی بوده و امروز جهانیت خود را از خلال حضور و نمایش دموکراسی بزرگ اعاده خواهد کرد و تحریمگران را به عقب خواهد راند.»