جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۰۲۰۵۸
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ - ۰۲:۰۲

فکرشهر: دولت ایران، حداقل تا چند دهه نخست عصر قاجار، افغانستان را بخشی از قلمرو خودش می‌دانست اما انگلیسی‌ها برای تضمین بقای خودشان در هند که مستعمره آنان و مهم‌ترین پایگاه تجاری‌شان در آسیا بود سیاستی در تضاد با سیاست دربار تهران در پیش گرفتند؛ سیاستی که در آن مرزهای هند به ایرانی ضعیف‌تر و افغانستانی مطیع‌تر می‌چسبید.

به گزارش فکرشهر، روزنامه اعتماد نوشت: «کوشش‌های محمدشاه برای تسلط بر هرات را با تهدید به جنگ بی‌اثر کردند و عملیات نظامی بعدی در زمان ناصرالدین‌شاه را با تجاوز به مرزهای جنوبی کشور ما پاسخ دادند. به قول مخبرالسلطنه هدایت «هرات یعنی رگ جان انگلیس» و از این‌ رو ابتدا به دربار تهران پیام دادند که دست از هرات بکش و در افغانستان مداخله نکن و چون پاسخی که دنبالش بودند، نگرفتند، ایران را به جنگ تهدید کردند و بعد این تهدید را به اجرا گذاشتند. کشتی‌های جنگی آنان به خلیج‌ فارس سرازیر شدند و در چنین روزهایی از دسامبر سال ۱۸۵۶ میلادی ابتدا خارک را گرفتند و بعد بوشهر را اشغال کردند (کشتی‌های جنگی‌شان بوشهر را از دریا به توپ بسته بود.) یک تیپ آنان در دل خوزستان پیش رفت و تیپ دیگرشان تصمیم به تسخیر شیراز گرفت. شماری از خان‌های جنوب - که نام و تبار و ایل‌شان هم ثبت شده است - خودشان را به انگلیسی‌ها فروختند و با آنان همراه شدند اما چند خان محلی مردانه به جنگ ایستادند و با متجاوزان جنگیدند. البته شکست خوردند اما حماسه تنگستانی‌ها به‌ویژه احمدخان، پسر باقرخان تنگستانی - که در جنگ با متجاوزان انگلیسی کشته شد - در تاریخ کشور ما به یادگار ماند. شعری هم درباره‌اش سرودند:

خبر آمد که دشتستان بهار آمد

زمین از خون احمد لاله‌زار است

الا ‌ای مادر پیرش کجایی؟

که احمد یک تن و دشمن هزار است

جالب این که باقرخان تنگستانی در جنگ با انگلیسی‌ها بیشتر از صد نفر از مردان طایفه‌اش را از دست داده بود اما همیشه می‌گفت که کفار ۷۲ نفر را از من گرفته‌اند (آنها در یکی از درگیری‌ها بیشتر از ۷۴۰ سرباز انگلیسی - در واقع مزدور هندی - را کشته بودند.) اما این حماسه‌های ستودنی، تغییری در روند و نتیجه جنگ ایجاد نکرد. پیشروی انگلیسی‌ها هم دربار تهران را به وحشت انداخت و هم برای روس‌ها و فرانسوی‌ها - که با انگلیس رقابت داشتند و برتری‌اش را خطرناک می‌دیدند - نگرانی‌هایی ایجاد کرد.

عبدالرضا هوشنگ مهدوی در کتاب تاریخ روابط خارجی ایران می‌نویسد: «دولت‌های روسیه و فرانسه که مایل به شکست و نابودی ایران نبودند، وقتی مشاهده کردند که ایران تاب مقاومت در برابر انگلیسی‌ها را ندارد به ناصرالدین‌شاه پیشنهاد میانجیگری کردند و مخصوصا به او توصیه نمودند که هر چه زودتر ارتش خود را از هرات فراخواند. ناصرالدین‌شاه هم که ملاحظه کرد قادر نیست با انگلستان به جنگ بپردازد و نمی‌تواند امیدی هم به مساعدت کشورهای دیگر داشته باشد، به نیروهای ایرانی دستور ترک مقاومت داد و تقاضای صلح کرد.»

ناصرالدین‌شاه در آغاز ماجرا، زمانی که انگلیسی‌ها فقط تهدید به حمله می‌کردند، می‌گفت آنان مصمم‌اند همه‌چیزمان را از ما بگیرند ولی ما نمی‌توانیم چنین خفتی را بپذیریم. اما بعد که اوضاع وخیم شد و تهدید انگلیسی‌ها به اجرا درآمد، او هم خواه‌ناخواه این «خفت» را پذیرفت. ناگفته نماند این ماجرا، همان ماجرایی است که به امضای معاهده صلح پاریس منتهی شد و افغانستان را برای همیشه از ایران جدا کرد.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر