شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
کد خبر: ۹۹۴۹۶
دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۱

۱-اصولا هر اداره،سازمان یا دولت در برهه ای از زمان،ملزم به یکسری انتصابات از میان گزینه های مختلف می باشد و آنچه مشاهده گردیده است همواره و برای هرپستی در کشور ما، گزینه های زیادی جهت تصدی در دسترس می باشد و چالش بر کثرت و قلّت گزینه ها نیست بلکه چالش اصلی همواره بر *معیار و مبنای انتخاب گزینه اصلی* انتصاب یک پست می باشد.

۲-چالش مهم دیگری نیز قابل رویت است اما ممکن است گاها نادیده گرفته شود و آن، یافتن افرادی است که شایستگیهای عالی و مناسبی دارند اما یا تمایلی به کاندیدشدن ندارند و یا به دلایل مختلف(همچون ضعف در خودرسانی و شبکه سازی)در میان گزینه های تحت بررسی،قرار نمی گیرند.

۳-آنچه مسلم است روش های مختلفی برای محدودنمودن گزینه های انتصاب و رسیدن به گزینه اصلی وجوددارد همچون انتخاب، صرفا از میان هم حزبیها یا انتصاب بر مبنای پیشنهادچندنفرخاص قابل اعتماد یا انتصاب صرفا از میان افرادی که آشنایی قبلی با صاحب تصدی دارند و این سبک روشها را نه می توان به طور کلی رد نمود و نه به طور قطعی،تایید کرد لیکن روش و مِتُدِ اجرا در شرایط حساس کنونی کشور، توسعه فضای مجازی و نظارت عمومی و نیز افزایش تخصص ها و پیچیده تر شدن مشکلات پیش روی، بسیار اساسی و اثرگذار است زیرا حافظه سازمانی که بر مبنای انباشت اطلاعات و تجربیات اقدامات پیشین بوده و با بهبود تدریجی نواقص و تزریق علوم جدید،تقویت می گردد ممکن است با تغییرآهنگ حاکمیت و انتصابات،گاها کاملا پاکسازی شود!

۴-هرچند آنچه دغدغه نگارش این مطلب است ارائه روشی خاص جهت بهترین انتصاب نمی باشد زیرا کاملا مبرهن است که شایسته ترین فرد منجر به بیشترین بهبود و بهره وری می گردد و در این راستا، جداسازی سیاست و انتصاب،یک طرح ابتکاری فوق العاده بود که حتی منجر به نهضت اصلاحی در اروپا نیز گردید( با تلاش دانشمندانی همچون ویلسون،۱۹۱۲؛تیلور،۱۹۴۶؛وبر،۲۰۰۳)  ولی سمت و سوی محتوایی این مطلب باافرادیست که یا کاندید انتصاب گردیده اند یا متمایل اند کاندید انتخابی در اخذ یک سمت باشند یا توسط اطرافیان شخص، به عنوان کاندید،پیشنهاد یا حمایت می گردند!

۵-در واقع گاهی حسب تحلیل شرایط پیشین،این تصور در تعدادی از افراد ایجاد می گردد که شایسته اند یا می توانند صاحب تصدی یک یا چند پست در یک اداره، سازمان،شهر،استان یا کشور باشند حتی این ادعا می تواند برای سمت و پست هایی متعدد که گاها شرایط احراز کاملا متفاوتی دارند متصور گردد! لذا این احساس منجر به تلاش هایی در اینخصوص می گردد همچون تیم سازی و شبکه سازی، تلاش های رسانه ای، هزینه کرد مالی و حتی سکوت و عدم تلاش توام با نارضایتی باشد که به دلیل انتخاب تنها یک گزینه از جمع انبوه مشتاقان،می تواند شرایطی را منجر گردد که افرادغیرمنتخب، به افراد ناراضی مبدل گردیده یا این تصور ایجاد گردد که وی مظلوم واقع شده است.

۶-ولی چگونه می توان یک انتصاب را به سمت و سوی صحیح و نیز عدم ایجادنارضایتی پس از آن، هدایت نمود؟! *یکی از روش ها، مشخص نمودن و اعلام عمومی معیارها و شاخص ها به صورت چک لیست دقیق و از پیش تعیین شده است*. به عنوان مثال،برای تصدی یک سمت فرضی با عنوان اداره خدمات، (الف)دارابودن فوق لیسانس خدمات از دانشگاه دولتی، (ب)حداقل ۷سال سابقه کارمرتبط در حوزه خدمات،(ج) عدم دارابودن پرونده فساداداری،(د) دارابودن الزاما سه عدد طرح بهبوددهنده ثبت شده در دوران خدمت و (ن) دارابودن ارزیابی شایستگی سطح A یا B باشد و حتی همه افراد دارای این شرایط ذکرشده،کاندیدگردند سپس از میان دارندگان شرایط احراز پیش گفته، با اخذ آزمون کتبی مرتبط با وظایف سمت موردنظر و اخذ طرح پیشنهادی(پرپزال) در خصوص بهبود فعالیت های مدنظر،موضوع انتصاب نهایی گردد!بدین ترتیب، عملا تنها افراد دارای شرایط احراز ورود نموده و مدعی خواهندبود و در این شرایط(مشخص نمودن دقیق معیارها) بعیدست یک فرد،همزمان برای چندین گزینه، پیشنهادگردیده یا مدعی باشد و هم اینکه احتمال لابیگری در تصدی کاهش می یابد و هم  اینکه کمتر محتمل است  فردانتخاب نشده به سمت اپوزیسیون یا احساس مظلومیت یا نارضایتی جهت گیری نماید.

۷-حال از بعد فردی،بهترین روش اخذپست چیست؟ *یک دیدگاه خاص پیشنهادی* در این راستا بیان می دارد که شایسته ترین و مناسب ترین انتصاب برای فردیست که طی کوشش فرآوان،بیشترین شایستگیها را به نسبت سابقه، در کار خود کسب نموده است اما هیچ تلاشی جهت اخذ پست نمی نماید بلکه به مرحله ای برسد که سیستم، ناچار به اصرار از وی جهت تصدی آن پست خاص،گردد و در آن زمان،فرد حسب وظیفه،الزاما پست را اخذ نموده و بهترینِ خود را جهت بهبود شرایط آن مجموعه و مردم، به کار ببندد.

۸-شاید به نظر می رسد احتمال ناچیزیست که دیدگاه خاص اخیرُالذکر، منجر به انتصاب گردد اما این یقین و اعتقاد وجوددارد که این دیدگاه،بهترین روش برای افرادیست که به سطحی از عرفان و شناخت از خود و آفریننده و ارزش های اخلاقی دست یافته اند که اگر سیستم و کشور(فرای هر حزب و جریانی) آنها را انتخاب ننماید هرگز اندوهگین نگردند اما این کشور باشد که از نبودشان متضرر گردد!مصداق بارز چنین عرفانی،حضرت علی(ع) بوده است که شایستگی را در ابعادمختلف خود پروراند تا جاییکه خودِ مردم به وَی، اصرار بر تصدی نمودند و وقتی پذیرفت تمامیّتِ خویش را در این مسیر گذارد و باشد که الگوی ما نیز جهت انتصاب،چنین سبکی و دیدگاهی( *افزایش شایستگی بدون توقع انتصاب*) باشد که تصور کمتر و غیر از این، خروج از مسیر تکامل حقیقی است.

نظرات بینندگان
زهیر غلامی
|
-
|
سه‌شنبه ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۷
بسیار عالی بود .
زهیر غلامی
|
-
|
سه‌شنبه ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۹
و همینطور باید بر روی عقیدتی سیاسی و اعتقادی و پایبندی به دین و انقلاب نیز در انتصابات شخص توجه ویژه نمود.

 
نگارنده
|
-
|
سه‌شنبه ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۴
درود۔معیارها به عنوان مثال و البته علمی بود لیکن با همین معیارها نیز اگر فردی،بدون پرونده فساد و دارای طرحهای بهبوددهنده و نیز شایستگی علمی در جهت خدمت رسانی به خلق الله بوده باشد قطعا معیارپایبندی به دین و عقیده و انقلابی بودن را پاس نموده است
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر