دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۰۸۱۶۱
يکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۱:۵۰

فکرشهر: یک فعال حوزه کتاب گفت: کتاب در جامعه بوشهر منزوی است؛ چون فرهنگ حاکم بر مردم این منطقه شفاهی است. بنابراین آنها بیشتر تمایل به شنیدن و دیدن دارند تا خواندن. طبیعتا کتاب‌خوان کردن چنین جامعه‌ای کار ساده‌ای نیست.

به گزارش فکرشهر به نقل از ایسنا، بوشهر روزگاری مهمترین بندر تجاری کشور بود و در عصری که ارتباطات سخت و برای برخی رویا بود این بندر به واسطه موقعیت جغرافیایی و مراودات اقتصادی از زیرساخت‌های فرهنگی ویژه برخودار شد. به طوری که بوشهر از اولین مراکزی بود که صاحب صنعت چاپ سنگی، مدرسه دخترانه در آن و  نشریات و مجلات مختلف شد.

وجود ادیبان و شاعران به‌نامی چون فایز دشتی، مفتون بردخونی، صادق چوبک، نجف دریابندری، منیرو روانی پور، محسن شریف، منوچهر آتشی، خلیل عمرانی، سید جعفر حمیدی و ... گواه آن است ادبیات جایگاه ویژه‌ای برای مردم این بندر تاریخی که در زمان تمدن عیلامی «لیان» نام داشته است، دارد. به‌طوری که در اذهان پدربزرگ و مادربزرگ‌های این دیار که که شاید خواندن و نوشتن ندانند پُر است از ابیات، داستان و افسانه‌هایی که خود گنجینه‌هایی غنی محسوب می‌شوند، گنجینه‌ای که سینه به سینه نقل می‌شود و زنجیره‌ای ناگسستنی را شکل داده است.

درست است که امروزه ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوشهر تحت تاثیر تجارت قرار ندارد و از ساختار اداری، سیاسی و نظامی تاثیر می‌پذیرد اما گویا برخی فرهنگ‌ها چنان در مردم سرزمین لیان ریشه‌دوانده که تغییر آن سخت به‌نظر می‌آید؛ یکی از مهمترین آنها همانطور که اشاره شد علاقه مردم بوشهر به فرهنگ شفاهی است که اگرچه بسیار ارزشمند اما کافی نیست.

فرهنگ حاکم بر جامعه بوشهر، شفاهی است

یک فعال حوزه کتاب در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: کتاب در جامعه بوشهر منزوی است؛ چون فرهنگ حاکم بر جامعه بوشهر، شفاهی است. بنابراین مردم این منطقه بیشتر تمایل به شنیدن و دیدن دارند تا خواندن. طبیعتا کتاب‌خوان کردن چنین جامعه‌ای کار ساده‌ای نیست؛ چون کتاب در همه لایه‌های آن رسوخ نکرده و در این زمینه هم تلاشی صورت نگرفته است. البته بوشهر زمانی که به‌عنوان پایتخت کتاب ایران معرفی شد؛ خیلی از افراد از جمله خود من، امیدوارم بودم که با اجرای طرح‌هایی، کتاب در سطوح مختلف این جامعه کتاب‌گریز نفوذ پیدا کند اما چون این طرح‌ها اغلب فصلی بودند، کارایی چندانی در این زمینه نداشتند و بیشتر جنبه تبلیغاتی و ویترینی به خود گرفتند.

الهام بهروزی اضافه کرد: این در حالی است که زمانی می‌توان کتاب‌خوانی را در جامعه به یک عادت تبدیل کرد که کتاب در خانه‌ها و خانواده‌ها و محافل دوستانه و اجتماعی نمود و حضور پررنگی داشته باشد. شما ببینید به اندازه‌ای که لباس و خوراکی در معاشرت‌ها و گفت‌وگوهای بوشهری‌ها مطرح می‌شود، کتاب حضور خارجی ندارد! طبیعی است با طرح‌های سفارشی و فخر فروختن به پیشینه فرهنگی بوشهر نمی‌توان این جامعه را کتاب‌خوان کرد. نمی‌توان امید به توسعه در این جامعه کتاب‌گریز داشت! این‌ها واقعیت‌های تلخی است که باید با آن‌ها روبه‌رو شویم.

به‌یقین مسائل فرهنگی درپایین بودن میزان مطالعه نقش اساسی ایفا می‌کنند اما باید قبول کرد که تنها علت نیست، شرایط اقتصادی جامعه‌ی ایران با افزایش تورم و گسترش فقر و بیکاری در بی‌رغبتی مردم به کتاب و دیگر کالاهای فرهنگی بی‌تاثیر نبوده‌است. 

با کوچک‌ترین فشار مالی کتاب جای خود را به اقلام اساسی می‌دهد

وی در خصوص عوامل دیگر پایین بودن سرانه مطالعه تصریح کرد: فقر، تورم، گرانی، شرایط سخت اقتصادی و معیشتی و گرانی کاغذ و کتاب و خلأ برنامه‌های مدون و کتاب‌محور در سیستم فرهنگی همه دست به دست هم داده‌اند که کتاب غریب‌تر از هر زمانی در قفسه‌های کتابفروشی‌های شهر یا کتابخانه‌ها خاک بخورد. شما ببینید در سبد خرید ماهانه خانواده‌های پیرامونی‌تان کتاب چقدر جا دارد! قطعا یا اصلا جا ندارد یا اگر هم دارد جای منفعلی است که ممکن است با کوچک‌ترین فشار مالی جای خود را به دیگر اقلام اساسی و ضروری بدهند. البته کتاب یک کالای فرهنگی ضروری است اما آنقدر نادیده گرفته شده که دیگر ضرورت دانسته نمی‌شود.

این روزنامه‌نگار حوزه فرهنگ ادامه داد: شاید این سوال برای‌تان پیش بیاید که چرا می‌گویم کتاب، کالای ضروری است؟! در پاسخ باید بگویم که از این جهت کالای ضروری است؛ چون روح را تغذیه می‌کند، فکر را توسعه و دایره واژگان ذهنی را گسترش می‌دهد، افق دید را بسط می‌دهد و قدرت تحلیل و شناخت را تقویت می‌کند. طبیعی است همه این‌ها موجب خردمندی و اندیشه‌ورزی فرد می‌شود. او را به کنش‌های به‌جا و منطقی ترغیب می‌کند و در نتیجه کتاب به‌عنوان یک نهاد اجتماعی به توسعه فرهنگی جامعه کمک می‌کند.

به گزارش ایسنا، بر اساس آخرین داده‌های مرکز آمار ایران، استان‌های یزد با ۱۵ ساعت و ۱۶ دقیقه، قم با ۱۵ ساعت و ۱۲ دقیقه، قزوین با ۱۲ ساعت و ۵۸ دقیقه در ماه بیشترین و استان‌های کرمانشاه با سه ساعت و ۴۰ دقیقه، کهگیلویه و بویراحمد با سه ساعت و بوشهر با ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه در ماه کمترین سرانه مطالعه را در سال ۹۹ داشته‌اند.

شاخص «رفتار فرهنگی» بوشهری‌ها در وضعیت هشدار است

بهروزی در خصوص قعرنشینی بوشهر در آمار مطالعه گفت: این نتیجه بیانگر این است که شاخص «رفتار فرهنگی» مردم بوشهر در وضعیت هشدار قرار گرفته است. البته در این میان، برخی از جامعه‌شناسان بر این باورند که وضعیت کتابخوانی بوشهر با توجه با بافتار فرهنگی آن مایوس‌کننده نیست و نباید با روبه‌رو شدن با چنین آمارهایی نگران شد، چون فرهنگ این منطقه متکی بر فرهنگ شفاهی است. در این شهر کتابخوان‌های حرفه‌ای هم وجود دارند که حتی در سخت‌ترین شرایط باز هم کتاب در سبد خرید ماهانه آن‌ها جای دارد.

وی خاطر نشان کرد: اما باید چه کار کرد که کتاب به ضرورت در جامعه امروز تبدیل شود؟! باید طرح‌هایی به‌دور از شعار و رفتارهای کلیشه‌ای و شوآف‌ها اجرا شود؛ این طرح‌ها بایستی بر اساس نیازسنجی و متناسب با ذائقه مخاطبان طرح‌ریزی و اجرایی شوند. اساسی‌ترین ساختاری که می‌تواند نقش موثری در ذائقه‌سازی و ذائقه‌سنجی مخاطب داشته باشد، ناشران هستند اما آن‌ها چنان درگیر آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های بازار کتاب هستند که از کارکرد اصلی خود باز مانده‌اند!.

اجرای طرح‌های فصلی و جزیره‌ای در حوزه کتاب معجزه نمی‌کند

این فعال حوزه کتاب در پاسخ به‌اینکه در چنین شرایطی چگونه می‌توانیم سرانه مطالعه استان را ارتقا بدهیم؟، عنوان کرد: بدون‌تردید تبدیل کتابخوانی به گفتمان رسمی استان نیاز به مدیریت فرهنگی و تدبیر سیاست‌های کارشناسی‌شده و مبتنی بر روحیه و ذائقه مخاطب بوشهری دارد.

بهروزی افزود: بدیهی است با تبیین فلسفه و اهمیت کتابخوانی در قالب برنامه‌های هدفمند، مدون و کارشناسی‌شده می‌توان شانس زیادی برای محبوبیت کتاب میان مردم بوشهر که مردمی هنرمند و فرهنگ‌دوست هستند، ایجاد کرد. خوشبختانه در این استان، افراد باسواد، فرهیخته و دغدغه‌مندی وجود دارد که با توجه جدی و ایجاد بسترهای مناسب سعی در آسیب‌زدایی از حوزه کتاب و شناسایی فرصت‌های تازه برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در استان بوشهر به‌ویژه نقاط دورافتاده و محروم و کمتر برخوردار این استان دارند.

وی تاکید کرد:‌ با استفاده از این ظرفیت و ترویج و معرفی کتاب‌های باکیفیت و مفید در شبکه‌های اجتماعی می‌توان کم‌کم کتاب را به یکی از موتیف‌های اصلی زندگی مردمان بوشهر تبدیل کرد. همچنین با تقویت‌ ساختارهای کتاب و راه‌اندازی سندیکای (اتحادیه) ناشران استان خلائی که در زمینه نشر و توزیع کتاب وجود دارد، برطرف کرد. به‌هر حال، فرهنگ چیزی نیست که ساخته شود، بلکه بر اساس کنش‌ها و شرایط اجتماعی و خردجمعی شکل می‌گیرد. بنابراین باید برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی شرایط لازم و ساختارهای استاندارد با تکیه بر کنش و رفتارهای فرهنگی بخردانه ایجاد شود و عزمی همگانی شکل بگیرد؛ زیرا با اجرای چند طرح فصلی و جزیره‌ای عمل کردن دستگاه‌های متولی حوزه کتاب نمی‌توان انتظار معجزه داشت و مردمی که در تامین نان شب خود مانده‌اند به کتاب جذب کرد!.

کلام آخر اینکه در سال‌های اخیر با گسترش شبکه‌های اجتماعی مراکز عرضه مطبوعات در استان بوشهر به تبع سایر نقاط کشور یکی پس از دیگری به سمت تعطیلی رفته‌اند، به‌طوری‌که اکنون در شهرستان‌های دهگانه استان بوشهر تنها در سه شهرستان دکه فعال مطبوعاتی وجود دارد که چهار دکه در شهرستان بوشهر،سه دکه در دشتستان و یک کیوسک در گناوه فعال است، از این رو می‌توان گفت نفس مطبوعات در استان بوشهر به‌ شماره افتاده است و وقتی شهروندان به مجلات و نشریات روز کشور دسترسی نداشته باشند نمی‌توان امیدوارم به افزایش سرانه مطالعه بود.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر