يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار جامعه
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۰۹۲۴۸
يکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۷:۵۵

فکرشهر: « بهار پاداش درختان ایستاده در گوشه‌های سرد زمستان است. پاداش گل‌هایی است که انتظارش را کشیده‌اند، حتی اعدادی که دیگر تحمل سرمای زبر زمستان را ندارند. همچون نُه و هفت ...»

به گزارش فکرشهر، محمد صالح‌علاء در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «از فردا زمستان می‌رود نزد دیروز، بهار با همه گل‌ها، نسیم‌ها و باران‌ها می‌آید تا که تأسیس اصل کند، زیبایی‌های به‌غارت‌رفته در زمستان را، به یاری کوه‌ها، برفاب‌ها، شقایق‌های کوهی و علف‌های خودروی زیبا، دوباره تأسیس کند که ما همه، دستیاران بهاریم. بهار پاداش درختان ایستاده در گوشه‌های سرد زمستان است. پاداش گل‌هایی است که انتظارش را کشیده‌اند، حتی اعدادی که دیگر تحمل سرمای زبر زمستان را ندارند. همچون نُه و هفت:

یک نُه گردن‌فراز و چند هفت یقه‌باز

منتظر تا کی سرآید این زمستان دراز

از بهار دیگرها خبری ندارم. اما بهار ما از راه آینه وارد می‌شود؛ همین که رسید دست دراز می‌کند با ما دست می‌دهد. دست‌های ما هم مانند شکوفه‌های بهارنارنج می‌شکفند؛ چنان‌ که هر که با دریا دست داده، دستش خیس شده. دیگرها تعجب می‌کنند که چرا بهار ما به‌موقع اتفاق می‌افتد. در حالی که اتفاق ساعت مچی ندارد. اتفاق هر وقت خودش بخواهد می‌افتد؛ چرا که بهار ما اتفاقی بهنگام است و ما همه از هنگام آمدنش باخبریم. زیرا بهار ما تنها بهاری است که از رواق نوروز می‌گذرد، مثل مسافری که همپای جاده به مقصد رسیده است. مانند گل داوودی که در شکفتنش تأخیر نیست. بهنگام می‌آید تا ما را شبیه خود کند. هم ما و هم اعدادی مانند نُه گردن‌فراز و هفت یقه‌باز، که بهار حصه‌ای عادلانه و بی‌واسطه برای همه است. هیچکس نمی‌تواند بهار ما را تا بزند و در جیب خود بگذارد، بعدتر آن را با پیک موتوری برای کسانی که خود می‌پسندد، ارسال کند، زیرا بالعکس زمستان، پنجره‌های بهار رو به بیرون باز می‌شوند. مهم‌تر این که هرگز کسی از بهار بدی ندیده است، پس این نوروز که دست‌درگردن قرنی تازه می‌آید بر هر که در کنار بهار است خنشان (فرخنده) باد.»

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر