شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
فکرشهر: شاید برای ما که در این سه دهه متوالی تعریفی خاص را از مفهوم 'عزت' به ذهن سپرده ایم، گنجاندن مفهومی تازه از این واژه در ذهن قدری دشوار باشد. ما در همه این سال ها آموخته ایم که عزت لزوما با مشت گره کرده و جواب دندان شکن همراه است. یادگرفته ایم که برای حفظ عزت تا سر حد جان و مال در مقابل دشمن بایستیم، یاد گرفته ایم که از خشم و خروشمان در برابر دشمن به هر قیمتی کوتاه نیاییم، یاد گرفته ایم که به قیمت از دست دادن عزیزترین سرمایه هایمان دشمن را سر جای خود بنشانیم و...
کد خبر: ۱۳۰۴۶
چهارشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۴ - ۰۵:۵۰

فکرشهر: شاید برای ما که در این سه دهه متوالی تعریفی خاص را از مفهوم 'عزت' به ذهن سپرده ایم، گنجاندن مفهومی تازه از این واژه در ذهن قدری دشوار باشد. ما در همه این سال ها آموخته ایم که عزت لزوما با مشت گره کرده و جواب دندان شکن همراه است. یادگرفته ایم که برای حفظ عزت تا سر حد جان و مال در مقابل دشمن بایستیم، یاد گرفته ایم که از خشم و خروشمان در برابر دشمن به هر قیمتی کوتاه نیاییم، یاد گرفته ایم که به قیمت از دست دادن عزیزترین سرمایه هایمان دشمن را سر جای خود بنشانیم و...

\n\n

نمی خواهم در باره هیچ کدام از این برداشت ها از مفهوم عزت چون و چرا کنم. شاید و حتما همه این برداشت ها و دریافت ها از عزت در جایگاه خود و در زمانه خود درست بوده اند. وقتی دشمن با همه قوا به سرزمینت یورش می آورد، همه معنی عزت آن است که با تمام توان حتی به قیمت جان و هستی ات در برابر تجاوز او به دفاع برخیزی و همه خشم و خروشت را بر سرش آوار کنی. وقتی دشمن پا به حریمت می گذارد و سعی در لگد کوب کردن حرمتت دارد، باید با همه توان بر او بتازی و به عقب نشستن وادارش کنی. یعنی همان کاری که فرزندان آرمان خواه و انقلابی این آب و خاک در هشت سال جنگ تحمیلی و در نبرد با سربازان صدام انجام دادند.

\n\n

اما آن چه که مهم است، این است که واژه عزت در زمانه مختلف و در جایگاه متفاوت می تواند مفهوم یا مفاهیم دیگر را به خود بپذیرد چنان که به اعتقاد صاحب این قلم در کشور ما هم این واژه در زمانه ما دارای مفاهیم تازه ای شده است یا این مفاهیم به ظاهر تازه امروز، در بطنش پنهان بوده اند و اکنون به اقتضای زمانه و درک و توجه تازه ما،امکان بروز یافته اند. اگر در دهه اول تاریخ پس از انقلاب، برخی مسئولان عالی رتبه این نظام که خیلی هایشان با موتورسیکلت بر سر کار می آمدند و در تک اتاق های اجاره ای زندگی می کردند، در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح و حامیان امپریالیسم اش خشم و خروش و فریاد را نماد عزت می دانستند، البته رفتارشان به دل ملت می نشست زیرا اولا آنان پیش قراولان ملت در دفاع از یک انقلاب و نظام نوپای مورد تجاوز واقع شده بودند و مردم که ساده زیستی و بی پیرایگی شان را می دیدند، مجذوب صداقت و سادگی شان می شدند.ثانیا درک آنان از عزت با شرایط آن روز جامعه کاملا متناسب بود.

\n\n

اما در دو دهه بعد که خبری از تجاوز مستقیم دشمن نبود و کشور در ریل سازندگی افتاده بود، بسیاری از همان مسئولان در پرتو رانت های اقتصادی و سیاسی، آب در پوستشان افتاد و خود یا فرزندان و بستگانشان صاحب کارتل های اقتصادی شدند. با این حال دل از آن مفهوم سابق از عزت نکندند زیرا ایستادگی بر این مفهوم تا حد زیادی برایشان کارکرد تجارت مآبانه پیدا کرده بود.

\n\n

آنان در حالی مانند دهه شصت حرف از عزت و ایستادگی در برابر دشمن می زدند و با همان شور و حرارت در تریبون ها خروش و فریاد بر می آوردند که از تک اتاق های اجاره ای به کاخ های خویش نقل مکان کرده بودند و فرزندانشان با ماشین های میلیاردی در خیابان ها مانور می دادند و خود و خانواده شان تعطیلاتشان را در هتل های گران قیمت سرزمین دشمن سپری می کردند.

\n\n

بسیاری از آنان واکنش دشمن به این همه تندی و تیزی را که در شکل و شمایل تحریم ها و تنگناها بروز می کرد، برای خود نعمتی می دانستند چون می توانستند با استفاده از رانت ها و نفوذهایشان، برای ورود کالاهای تحریم شده به صورت قاچاق ارز دولتی بگیرند و در سایه دلالی، کالاهای اساسی مردم حتی داروهای حیاتی را به چند برابر قیمت به ملت بفروشند. چنان که بسیاری از آنان در همین هشت سال گذشته به نام دور زدن تحریم ها، به گفته رئیس جمهور محترم، 'ملت را دور زدند' و سوء استفاده های هزار هزار میلیاردی کردند و دکل های چند ده میلیون دلاری را در روز روشن بلعیدند و البته در هر زمان که کسی حرف از مفاهمه با دول دیگر زد، فریاد برآوردند و همان مفهوم دهه شصتی عزت را یادآور شدند.

\n\n

آنان نخواستند یا به دلیل عوض شدن اوضاع زندگی شان نتوانستند مفهوم دیگری از عزت را بفهمند. نتوانستند بفهمند که فقر و نداری و بیکاری و تبعات اجتناب ناپذیر آن همچون اعتیاد وطلاق و .... آن هم در حالی که بسیاری از آنان با درک درست از شرایط و در سایه تعقل قابل پیشگیری بودند، چه بر سر عزت می آورد؛ نتوانستند بفهمند که وقتی در اوج استیصال ناشی از بیماری خود یا یکی از عزیزانت برای گرفتن دارویی حیاتی به داروخانه مراجعه می کنی و متصدی داروخانه بدون آن که به خودش زحمت دهد سرش را بلند کند، دفترچه ات را بر می گرداند و می گوید 'نداریم'، ممکن است عزتت خدشه دار شود؛ نتوانستند بفهمند که وقتی هر از چندگاه خبر سقوط یا فرود اضطراری هواپیمایی را به علت نقص فنی می شنوی و یا مجبوری در هواپیماهای دست چندم کشورهای همسایه که یک هزارم سرمایه و استعداد کشورت را ندارند، بنشینی، ممکن است به عزتت صدمه وارد شود؛نتوانستند بفهمند که وقتی به علت کیفیت بد ماشین ها و نقص فنی شان سالانه هزاران نفر یتیم و بیوه و بی سرپرست می شوند، برای خیلی ها چیزی از عزت باقی نمی ماند؛ نتوانستند بفهمند خروج یا فرار سالانه هزاران جوان با استعداد و تحصیل کرده از کشور به قصد یافتن شغل و در آمد و اسیر شدن در دام قاچاقچیان انسان و یا اقامت ذلت بار در اردوگاههای پناهندگی چگونه عزت را بر باد می دهد.

\n\n

آنان هرگز رنگ باختن مفهوم عزت را در این سال ها درک نمی کنند زیرا بازی با مفهوم سابق برایشان همه چیز آورده است و پافشاری بر آن مفهوم سابق ممکن است برایشان همچنان همه چیز در پی بیاورد. البته در این میان بسیاری انسان های صادق و آرمان گرا نیز بر همان مفهوم عزت و البته با اعتماد به کاسبان عزت ایستاده اند و هزینه اش را هم به جان می خرند و همچنان پشت سر بازی کنندگان با این مفهوم ایستاده اند و سنگ زیرین آسیایشان می شوند.

\n\n

با این حال در دو سال گذشته و پس از آن که حسن روحانی با وعده بازتعریفی دیگر از مفهوم عزت از ملت رای گرفت، مسئولیت این باز تعریف را به فرزندی از فرزندان این کشور سپرد و او برای آنان که می خواهند به درک تازه ای از مفهوم عزت برسند، این واژه را ظریفانه معنا کرد.

\n\n

او در این دو سال به همه ما -اگر بخواهیم یاد بگیریم- یاد داد که می توان در فرهنگی دیگر نیز در جست و جوی معنایی تازه برای این واژه بر آمد:فرهنگ گفت وگوی خردمندانه که شاهکارهای ادبی سرزمین ما سابقه چندهزار ساله اش را در این کشور شهادت می دهند.

\n\n

او در این دو سال نشان داد که می توان با احساس عزت تمام در مقابل سرسخت ترین و سمج ترین قدرتمداران بر سر یک میز نشست و البته با ایمان به خدا و اعتماد به درستی راه خود و تکیه بر حمایت مردم خویش در باره سخت ترین و پیچیده ترین مسائل به چانه زنی پرداخت و از حق مردم خویش دفاع کرد و در عین حال تحسین همگان حتی دشمنان را برانگیخت.

\n\n

او نشان داد که می توان در موقع لزوم حتی در میدان مفاهمه و گفت و گو به جا و به موقع خشم و خروش هم نشان داد و با اقتدار گفت:'هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید' و با ادای همین جمله کار صدها فریاد و خروش بی محل و هزینه دار را انجام داد و سخن خویش را تیتر همه رسانه های جهان کرد و حتی همان مخاطب این جمله را به ستایش و احترام واداشت.

\n\n

او در این دو سال نشان داد که می توان با گفت و گو و مفاهمه و زبان احترام هم از حق خویش دفاع کرد، هم حق خود را تثبیت نمود و هم تمامی یا دست کم بسیاری از حقوق به یغما رفته این کشور را از چنگال بزرگترین قدرتمنداران بازستاند.

\n\n

او در این دو سال نشان داد که عزت واقعی در این زمانه برای این ملت این است که همه جهان اذعان کنند که ایران توانست به تنهایی در مقابل چندین کشور صاحب اقتدار یک تنه بایستد و برای نخستین بار زبان دیپلماسی اش را به رخ جهانیان بکشد و به اقرار همه خبرگزاری های جهان طولانی ترین و دشوارترین مذاکره قرن را به سرانجام برساند به نحوی که هر ایرانی از ایرانی بودنش احساس غرور و افتخار کند.

\n\n

ظریف و تیمش در این دو سال همان کاری را کرد که فرزندان جهادگر این سرزمین در هشت سال دفاع از سرزمین خود انجام دادند. آنان به اقتضای زمانه درک درست خویش را از مفهوم عزت داشتند و ظریف با شناخت زمانه خود و تسلط بر همه زوایا و پیچ و خم های گفت و گو، مفهوم تازه ای از عزت را به نمایش گذاشت. 

\n\n

بر ماست که پاسدار این درک درست باشیم و فریب آنانی را که می خواهند با استفاده از سرمایه های برآمده از بازی کاسبکارانه شان با مفهوم دیروزی عزت، درک جدید از این مفهوم را به چالش بکشند، همصدا نشویم.

\n\n

منبع:پیغام

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر