يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
کد خبر: ۱۴۲۳۸۴
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۵

فکرشهر ـ محسن صدیق: «کریس بارکر»، پژوهشگر نامدار اعتقاد داشت تلویزیون موقعیت های زندگی واقعی را عمدتا به این دلیل شبیه سازی می کند که جهان خود را تحقق بخشد، نه اینکه دنیای واقعی را بازنمایی کند! تمام اخبار گفتمانی است و اساسا خبر محض وجود ندارد.

در قضایای فسخ قراراداد یک بازیکن یعنی «علیرضا بیرانوند»، همین تلویزیون و همین برنامه های بی محتوای فوتبال چنان فضایی در جامعه ایجاد کردند که طی چهل و هشت ساعت تمام افکار عمومی جامعه درگیر فسخ قرارداد یک گلر شد؛ به گونه ای که بالاترین مقامات رسمی اظهار نظر و دخالت کردند و حتی سخنگوی قوه قضاییه ورود کرد که «چرا این بازیکن باید با نود میلیارد جذب دیگر تیمی شود»؟ 

ورود و شفاف سازی در راستای پاکسازی بسیار ارزشمند است، اما وقتی این بازیکن ناراضی مجدد با قراردادی جدید جذب همان تیم‌ می شود! آیا کمتر از نود میلیارد گرفته است؟ و سکوت آنها پس پایان ماجرا و این سوژه شاید همان کلید اصلی داستانی باشد که طی یک دهه اخیر دیگر هواداران یک طیف، اعتقاد به تبعیض و نگاه رنگی رنگی دارند.

هواداران این تیم، زمین و آسمان را به هم دوختند! اما هیچ گاه کسی نفهمید «کریم باقری» کجاست؟ اصلا «کریم» با آن شخصیت متین و آن ویژگی کجا و «بیرانوند» کجا!؟!

چیزی که دردآور است در این بلبشو و ریخت و پاش میلیاردها میلیارد، کارگری است که از کسب درآمد نان شب خود شرمنده خانواده اش می شود و آن هم نه کسی می‌بیند نه کسی می شنود!

بدون شک رسانه ها و تلویزیون تحت عنوان رسانه اگر ملی محسوب شود، در ایجاد این همه هیاهو نقش اصلی داستان را ایفا می نمایند.

خوراک رسانه های احاطه بر فوتبال ما سالهاست مغرضانه و در راستای منافع افراد است.

خاطرمان نرفته رییس پیشین فدراسیون، «محمد دادکان» قسم جلاله یاد می نمود بسیاری از مجریان برنامه های ورزشی دلال هستند و در بستن تیم ها نقش دارند.

گرچه نوشتن از این فوتبال و درافتادن با این متولیان فوتبال شاید مصداق «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من...» باشد، اما یک اصل وجود دارد که انسان تا وقتی مشکلات خودش را درک می نماید زنده است! وقتی مشکلات دیگران را درک نماید انسان است، و این باور دلیل محکمی بر چالش های امروز میان زندگان و انسانهاست.

پس چندان هم پر بیراه نیست اگر از تلویزیونی که یک روز روایت فتح و شهید آوینی تولید می نمود، امروز رسیده ایم‌ به امثال میساقی ها، احمدی، مهران رجبی ها و مهمانانی که همه چیز آنها به هم می آید، گر این خوراک نباشند، اتفاقا باید تعجب نمود! همان طور که این مبلغان لمپنیسم همواره عاملان تفرقه و نفاق هواداران فوتبال شده اند.

تا آنجا که مجری یک برنامه فوتبالی چون میساقی برای رونق و اعتبار بخشیدن به این برنامه دو سال تمام به عالم و آدم آویزان می شود تا امثال «فرهاد مجیدی» و یا «علی دایی» در قاب آنها ظاهر شوند، اما زهی خیال باطل...؛ پس اگر آقای مجیدی دوربین فوتبال برتر را به تمرین تیم خود راه نمی دهد نه فقط بر او باید خرده گرفت بلکه باید گفت ای کاش چندتا فرهاد مجیدی یا علی دایی داشتیم.

در بیش تر کشورها مردم هر شهری طرفدار تیم شهر خود هستند ولی در ایران از دور افتاده ترین نقطه شمال تا جنوب، شرق تا غرب طرفدار دو تیم پایتخت هستند که در نوع خود مدلی خاص و عجیب به شمار می رود که در شکل گیری این الگو تا ادامه پیدا کردن آن، حاکمان و صدا و سیما نقش اساسی داشته اند؛ چرا که هم برند جذابی برای استفاده تبلیغات دولت های مختلف هستند و هم زمینه ایجاد رانت را فراهم می نماید و هم عاملی می شود تا برخی از دوستان بازنشسته شده در سازمان های مختلف، شغلی جذاب و درآمدزا مانند مدیرعاملی تا اعضای هیات مدیر در دو تیم استقلال و پرسپولیس جستجو نمایند.

 فوتبال ایران شاید تنها فوتبالی باشد که بر خلاف همه دنیا هزینه آن از جیب مردم پرداخت می شود. 

امروزه فوتبال به یک صنعت مهم در دنیا تبدیل شده است و بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ به سمت فوتبال جذب شده اند. باشگاه هایی مانند رئال مادرید، بارسلونا و بایرن مونیخ و... تمام هزینه های خود را از راه درآمدزایی از قبیل فروش پیراهن، حق پخش تلویزیونی، بلیط فروشی و امثالهم کسب می کنند و نه تنها پولی از بودجه عمومی دریافت نکرده بلکه ملزم به پرداخت مالیات نیز هستند. 

امروزه حتی تصور این که یک باشگاه حتی غیر حرفه ای از دولت تغذیه کند تصوری غیرقابل باور است. بر خلاف همه دنیا موفقیت یا عدم موفقیت تیم های باشگاهی نه به کارایی مدیران و درآمد زایی آنها بلکه به میزان بودجه ای است که از دولت گرفته و هزینه می کنند.

هدف عمده این مدیران تجارت و درآمدزایی از طریق فوتبال نیست چرا که نه علم و تبحر آن را دارند و نه شناخت و درک صحیحی از درآمد زایی ورزشی دارند. آنها صرفا از طریق یک رانت یا معرفی نهاد غیرفوتبالی به چنین موقعیتی و مقامی نائل شده اند.

مدیران ورزشی ایران سعی می کنند با پرداخت مبالغ نجومی و غیر واقعی بازیکنان را جذب کنند و در عرض چند ساعت قیمت کاذب برای فوتبالیست های دست چندم ایجاد کنند یا بازار دلالان و کاسبان فوتبال را رونق ببخشند.

نظرات بینندگان
سهیل
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۲:۵۰
چون باید اینطور بخوانید می ساقی
یاسمن علیپور
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۲:۵۱
چند سالی است از طرفداران قلم این مرد شریف و انسان بزرگ آقای صدیق هستم ومی دانم چون همیشه دلسوزانه و در جهت بهبود شرایط نقد می کنند... در پناه خداوند محفوظ باشند
رضا مولایی
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۳:۰۷
با سلام من همیشه تحلیل های جناب صدیق را دوست دارم و بنظر بند جای ایشان در باشگاه ‌استقلال باید باشد و توانایی ایشان بسیار بالاست
قجر
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۳:۱۱
درود بر جناب صدیق عزیز

ترسم نه این است که بستند پرم را

ترسم که به گلشن نرسانند خبرم را

از حسرت مرغی که جدا مانده ز گلشن 

آگه نشدم تا نشستند پرم را

 
نورعلی شیخ . باغملک
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۳:۲۸
درود  اقای صدیق صادق . مرد باشرف و دلسوز مردم. تمام انچه را باید بگوییم  گفتی. زنده باشی و سالم مردبزرگ
نورعلی شیخ
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۳:۳۰
چون  ممدحسین ساقی خیلی خوبیه
ناشناس
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۳:۳۹
ممنون از قلم زیبا و شجاعانه استاد صدیق حقیقت ورزش ما این است و لاغیر
Reza Dashti
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۴:۵۸
بسیار زیبا ودرخور تفکر دستمریزاد

 
شاهین/ در اصل او مشهور به میساکی هست حالا که برداشته
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۵:۵۶
میساکی
ملا نقطه گیر
|
-
|
يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۰
چرا میثاقی رو به سین نوشتید؟
کیقباد مجاهد
|
-
|
دوشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۷
ظلم عریان

سخن گوی قوه قضاییه صحبتی ندارند؟
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر