پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
فکرشهر:
فکرشهر: ماهنامه ی «فکر شهر» در شماره ی اخیر خود پرونده ای را بررسی کرده است با عنوان «مهمانی چهل ساله» که در ان به وضعیت اتباع خارجی خصوصا افاغنه در استان بوشهر پرداخته است.بخش هایی از این پرونده در این پایگاه خبری تحلیلی بازنشر می شود...
کد خبر: ۱۷۸۶۰
يکشنبه ۰۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۴

*حیدر کاشف

\n\n

فکرشهر: سال های پس از پنجاه و هفت، برای ایران و فرزند جدا مانده اش، پر بود از حوادث تلخ و جنگ و مهاجرت. ایران که خود تازه بنای یک انقلاب را پی ریزی کرده بود و درگیر مسایل داخلی و زد و خورد های خیابانی بود، به ناگاه با جنگی ناخواسته روبرو شد.

\n\n

در بحبوحه ی انقلاب بود که ارتش شوروی سابق به حمایت از دولت موسوم به جمهوری دموکراتیک افغانستان، این کشور را اشغال کرد. مجاهدین افغان دست به مقابله زدند و آتش جنگ چنان گسترده شد که مجالی برای زندگی غيرنظاميان نگذاشت. چاره ای نبود جز روی آوردن به همسایگان. عده ای که ثروتی و تحصیلاتی داشتند، راه اروپا را در پیش گرفتند، اما بسیاری چنین توانی نداشتند. پاکستان و ایران به دلیل قرابت های فرهنگی و زبانی و دینی، مقصد مهاجرین بود. ایران که به لحاظ سیاسی مخالف حکومت کمونیست افغانستان بود، حمایت همه جانبه ای را از مجاهدین و در نتیجه مهاجرین به عمل آورد. به دستور امام خمینی (ره)، بدون هیچگونه تشریفات اداری، مرزها به روی قریب به دو میلیون مهاجر افغان باز شد؛ رفته رفته آوارگان در سراسر ایران ساکن شدند و برای معیشت خود، اغلب به کارهای سخت و دشوار ساختمانی و کشاورزی روی آوردند.

\n\n

در همه ی این سال ها، برداشت های چند گانه ای از حضور افاغنه در ایران وجود داشته است. در بین دو طرف، همواره اعتراضاتی از حضور طرف مقابل یا قوانین مهاجرتی ایران بلند می شده است؛ عده ای از وضعیت بد سکونت در اردوگاه ها شکایت داشتند و عده ای از نداشتن حق تحصیل رایگان؛ در مقابل، ایرانی ها نیز علت چنین کاستی هایی را ورود بی رویه و غیر قانونی به ایران عنوان می کردند و این که ایران برای دو میلیون مهاجر غیر منتظره، توان بذل تسهیلات خاصی را ندارد.
\nدولت های مختلف در ایران اما هیچگاه قایل به یک روند و ظابطه ی مدونی نبودند، گاهی جنگ زده ها مورد تفقد قرار مي گرفتند و در بدترین شرایط هم در دولت قبل مجبور به ترک ایران.

\n\n

قوانین سخت گیرانه ی دولت احمدی نژاد باعث شد بسیاری از مهاجرین که به صورت قاچاق وارد کشور شده بودند، یا دستگیر و زندانی شده یا به کشور خود برگردند. کار چنان بر مهاجرین سخت شد که در مواردی منجر به کشته شدن چندین افغان در مبادی ورودی ایران شد؛ اما اقامت و زندگی روزمره ی افاغنه خود حکایتی است دیگر.

\n\n

شمار زیادی که از سواد و هوش بالاتری برخوردار بودند توانستند با کار و تحصیل به ثروت و جایگاه اجتماعی مناسبی دست پیدا کنند. این عده اغلب هیچ گاه به فکر بازگشت به افغانستان نبوده اند؛ اما درصد بالایی از مهاجرین به دلیل کم سوادی و بی سوادی  عمومی در بین مردم افغانستان راهی جز کارهای بدنی طاقت فرسا نداشتند. زندگی در زاغه های اطراف شهر، در مزارع دور افتاده و به دور از چشم مامورین و در فقر امکانات اولیه زندگی، یقینا خاطرات خوشی را برای جنگ زده ها رقم نزده است. در این میان برخی عادات و روحیات افاغنه که با فرهنگ عمومی جامعه ما ناساز بود، همواره دلیلی بود برای برخوردهای گاهی نامناسب با مهاجرین، رفتارهایی که در مواردی کار را به قتل و تجاوز هم کشاند.

\n\n

در طول سال های پس از جنگ با شوروی، چندین بار به دلایل مختلف، مهاجرین مشتاق به بازگشت شدند که دوباره با روی کار آمدن طالبان و سپس اشغال مجدد افغانستان توسط ارتش آمریکا، این روند متوقف شد. رفته رفته بسیاری از خانواده ها تصمیمشان را برای اقامت دایمی در ایران گرفتند. انتخاب چندان سختی نبود، تسهیلاتی همچون اجازه تحصیل فرزندان، خدمات رایگان اجتماعی و درمانی و... از اولویت های دست چندمی مهاجرین بود که می توانستند از آن چشم پوشی کنند.

\n\n

در اولویت نخست، این ماوا و سکونت در کشوری امن و آرام با زبان و دین مشترک بود که افغان ها را تشویق به ماندن در ایران می کرد. به مرور زمان، نسل های بعد که در ایران به دنیا آمدند، به دلیل جاذبه های فرهنگی و ظاهری شهرهای ایران نسبت به موطن خود و همچنین نداشتن حس تعلق به سرزمین مادریشان، برای همیشه فکر این که روزی به کشور خود برگردند را از سر بیرون کردند.

\n\n

 دولت ایران هم در این بین همواره با سوال های جدی روبرو بود. از سویی گلایه ی ایرانی ها از اشغال فرصت های شغلی و بزه های اجتماعی توسط افاغنه و از سویی شکایت فعالین مدنی و مهاجرین بخاطر تبعیضات اجتماعی. شاید هیچکدام از طرفین مقصر چنین شرایطی نباشند، ایران به رسم همسایگی و هم کیشی وظیفه ی اخلاقی خود می دانست از پناهندگان پذیرایی کند و از طرفی هم خود که سال ها جنگ و تحریم را از سر گذرانده بود، توان عملی پذیرفتن دو تا سه میلیون مهاجر را یک شبه نداشت. هیچ کشوری چنین قابلیتی ندارد. همین ماه های اخیر شاهدیم که کل اتحادیه اروپای متمدن توان پذیرش صدهزار آواره ی سوری را ندارد، آنهم مهاجرینی که وضعیتشان به کلی  از مهاجرین سال ها پیش افغان متفاوت است.

\n\n

به هر روی با تمام مشکلات و تعارضات و صد البته دوستی ها و خاطرات خوب و بد این سال ها، ایران نزدیک به چهار دهه میزبان یکی از بزرگ ترین کلونی های مهاجر در دنیا بوده است. چنین وضعی ایجاب می کند دولت ایران قانون مدون و یکپارچه ای را در مواجهه با افاغنه در پیش بگیرد و یکبار برای همیشه تکلیف و وضعیت زندگی این مهمانان چهل ساله را مشخص کند.

\n\n

*فعال اجتماعی

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر