فکرشهر
نوروز امسال گذشت و همچون سالهای گذشته در شهر ما و حتی شهرهای اطراف کمبود توالت عمومی از معضلات مهم استانی بود که هیچ بزرگواری به آن توجه نداشت.
نمیدانم حرفم را به طنز میگیرید یا جدی میپندارید، اما از آن جایی که موضوع شیرین و ارزشمند توالت عمومی ماهیتش غیر از ایام نوروز، نیاز مبرم جامعهی ماست، ای کاش در چارت سازمانی شهرداری ها، یک معاونت بزرگ در حد معاون فنی و عمرانی شهرداری را معاونت توالت، تو پرانتز غیر فرنگی، میآوردند تا با یک کار بزرگ و بدون وقفه در نوروز سال آینده، همچین مشکلی نداشته باشیم.
مثلا اگر نشود این معاونت ارزشمند را در شهرداریها جانمایی کرد، در اقدام پسندیدهای دیگر میشود به دستگاههای اجرایی دستور داد در ایام نوروز و حتی غیر نوروز، درب اداره را باز نگه داشته تا هرکس قضای حاجتی دارد به صورت اورژانسی و بدون فشار به مثانه و ماهیچههای منتهی الیه دستگاه گوارش به راحتی هنرنمایی کند. بی شک تمام استفاده کنندگان این طرح دعایتان میکنند و ممکن است اندکی به آرزوی دیرینه شان هم برسند؛ آرزویی که گاهی اگر کارشان در آن اداره انجام نمیشد چه به صورت واضح یا زیرزبانی، آن هم از روی اعصاب خوردی جاری میکردن.
معمولا توالتهای عمومی، مثل بستههای اینترنتی هستند که هنگام ورود به بازمانده توالتی از قبل روی آن نوشته بسته! (بستهی شما رو به پایان است).
البته این مهم برای مدیران اجرایی و شهرداری قابل هضم نیست که در مسافرت وقتی تحت فشار گنبدهای آهنین هستی و تمام توالتهای جهان با هماهنگی کامل به رویت بسته است و در انتهای چادر مسافرتی تلاشت را میکنی که فشارها از رویت برداشته شود، پشهای آن طرفتر دستانش را به هم میمالد و منتظر خرابکاری تو میماند! این همان صحنهای است که دوباره فشار را یادت میآورد و زیرزبانیها شروع میشود.
نکنید برادران؛ نکنید...
احداث پنجاه چشمه توالت در یک شهر از یک لیوان آب خوردن برایتان راحتتر است. در کشورهای پیشرفته برای توالت دانشگاه میسازند و شما....