فکرشهر: در بخش آغازین کتاب تقدس عدد ۴۰ به قلم عبدالحسین احمدی ریشهری میخوانیم: «خداوند گل آدم را در ۴۰ روز بیافرید و… .» یکی از تازهترین کتابهای این نویسندۀ گرانقدر بوشهری کتاب «تقدس ۴۰ »است که وارد بازار شده است. ازاینرو فرصت را غنیمت دانسته، گفتگویی با وی انجام دادیم. وی از کتابهای پیشین خود، کتابهای در دست چاپ، کتاب «تقدس ۴۰» و از روزگار مدرسه و دانشگاه و … گفت.
تأثیرگذاری کتاب «نیرنگستان» صادق هدایت
عشق و علاقه به فرهنگ بومی و ایران باستان و بیشتر از همه تأثیری که کتاب «نیرنگستان» صادق هدایت، «خارستان» حکیم قاسمی کرمانی که تمامی لغات و واژگان را به صورت شعر آورده بر روی من گذاشت، مرا راغب به نوشتن کرد.
کتابهای منتشرشده و در دست چاپ
همیشه عشق و علاقه به فرهنگ، آدابورسوم، اصطلاحات و لغات مردم شهر و کشورم همدم و همراه من بوده و هست ازاینرو شروع به نوشتن کردم. در آغاز راه نویسندگی تجربیات مرحوم مادرم چون چراغی پیش راهم بود. و کتاب «سنگستان» جلد اول را بیشتر بر همین اساس نگاشتم. در چاپ اول این کتاب، حدود ۱۰۰ صفحه اجازه چاپ نیافت اما بعداً در چاپ دوم این کتاب اصلاحیهای انجام شد و حذفیات آن، به کتاب اضافه شد. در این کتاب تلاش کردم شرحی از فرهنگ و رسوم، آداب و سنن و باورهای مردم بوشهر از زمانهای بسیار قدیم، تا سال ۱۳۵۷ش به دست دهم. جلد اول این مجموعه از سه بخش موضوعی و هفده فصل تشکیل شده است. پانزده فصل نخست در بخش اول آمده که شامل آداب و سنن و فرهنگ عامیانه است. در بخش دوم واژهها و ترکیبات بوشهری با آوانگاری لاتین و شرح و معنی، به ترتیب الفبایی فراهم آمده است .در بخش سوم مجموعهای از امثالوحکم و اصطلاحات و عبارات رایج بوشهری با آوانگاری لاتین و شرح و معنی، به ترتیب الفبایی درج شده است. سنگستان (جلد دوم): بوشهر قدیم و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی آن و سنگستان (جلد سوم) در مورد تقدس عدد ۳ در جهان، ایران و بوشهر است که از سال ۸۹ تاکنون در دست چاپ است. کتاب «پژوهش در آثار و افکار و عقاید مفتون بردخونی» یکی دیگر از آثارم است. در کتاب «دمی با فایز»، ابتدا ذکری از احوال شاعر خطه جنوب «محمدعلی »متخلص به «فایز» فراهم شده ;سپس به پارهای از سرودههای او که متضمن عشق فایز است اشارتی میشود; آنگاه مقایسهای میان شعر «فایز» و متقدمان صورت میگیرد و در این راه از تأثیرپذیری فایز از شعرای پیشین نکاتی مطرح میگردد؛ ازجمله این شاعران عبارتاند از : باباطاهر، نظامی و فردوسی . کتاب دیگرم «سنگلاخ» است؛ شامل ۴۰ مقاله که در سال ۱۳۹۴ توسط حوزه هنری استان بوشهر منتشر شد با موضوع فرهنگ عامه بوشهر –ادبیات شفاهی در «فولکلور» بوشهریها است. در واقع مجموعه مقالاتی است که از سال ۷۶ تا زمان انتشار کتاب گردآوری و در ۲۷۲ صفحه توسط انتشاراتی صحیفه خرد در تیراژ ۱۰۰۰ تدوین و منتشر گردید.
دکتر حمیدی کتابی به نام «سی بوشر» دارد که در آن اشعاری از بنده (با نام مستعارگرگو قناعتپیشه) نیز به چاپ رسیده است. که مطالب زیر از کتاب «سی بوشر» در شرح احوال بنده نوشته شده است:
«پسازآنکه شعر سی بوشهر اینجانب در تاریخ یکشنبه ۷۶/۱۲/۲۴ در نشریه آینه جنوب، چاپ بوشهر درج شد، در تاریخ ۷۷/۰۲/۱۳ آقای گرگو قناعتپیشه در همان نشریه طی یادداشتی نوشت که: تنها دلت سی بوشهر نسوزه، سی مو بوسوزه، که:
لحافم آسمون فرشم زمینن…..دسم خالی، دلم مشکال خینن
بنده نیز در شماره شنبه ۷۷/۰۹/۱۴ پس از حدود ۷ ماه جستجوی یافتن و شناختن گرگو در پاسخ به ایشان در آیینه جنوب نوشتم:
صد بار دلم از درد بیدرمون تو سخته…..از بیکسی و آن دل حیرون تو سخته
و گرگو مجدداً این شعر را پاسخ گفت:
بسان غرقهای در خون که در چاهی دچار اندن…..بهحق شعرت برایم همچو کمبالی به کار اندن
و دوباره بنده در جواب گرگو نوشتم:
هر شو که دلم میتپد از زاری گرگو….. دل خین میشه از درد گرفتاری گرگو
و گرگو در جواب نوشت:
ای آنکه دلت چون دل گرگو پر خینن…..وای آنکه کلامت مثل وهم شکرینن
و این پاسخ به پاسخ ادامه یافت و اینجانب هنوز گرگو قناعتپیشه را نمیشناختم. ناگفته نماند که در اولین پاسخ به گرگو در شماره ۱۸۰ نشریه آیینه جنوب نوشته بودم که: اینجانب آقای گرگو قناعتپیشه را که قطعاً اسم مستعار میباشد و درباره شعر سی بوشر نظری و سخنی داشتند نمیشناسم و نمیدانم جواناند یا سالدار، درویشند یا مالدار، بوشهری هستند یا غیر بوشهری. ولی بههرحال از توجه ایشان به شعر سی بوشر سپاسگزارم و پاسخ ایشان را نوشتم و پاسخها چنانکه گفته شد تداوم یافت. تا اینکه کنگره بزرگداشت یکصدمین سال تأسیس مدرسه سعادت بوشهر در تاریخ ۱۹ و ۲۰ آبان ماه در بوشهر بر پا شد. در شب نوزدهم آبان ماه، افتخار اجرای شب شعر مدرسه سعادت در معیت دوست عزیزم آقای شاهرخ سروری در فضای باز مدرسه به عهده بنده واگذار شد. در آن شب که جمعیت فراوانی در مدرسه سعادت حضور یافته و به مجلس شعرخوانی جلوه و جلایی بخشیده بود، ضمن اجرای برنامه و قرائت اشعار و خاطرات توسط شاعران و حاضران مجلس، تقاضا نمودم که آقای گرگو قناعتپیشه هر که هست تشریف بیاورد در صحنه و پشت میکروفون خودش را معرفی نماید. اما از جمعیت صدایی بلند نشد و کسی از جا برنخاست. مجدداً از جمعیت خواهش کردم که اگر آقای گرگو قناعتپیشه در جمع حضور دارد خود را معرفی نماید. در این هنگام از میان انبوه جمعیت حاضر، بزرگواری برخاست و آهسته و باوقار پیش آمد.»
و جدیدترین کتابی که به چاپ رسیده، کتاب «تقدس عدد ۴۰» است که «سخن؛ در باب خاستگاه چهل است و چهل گرایی، و ذهنیت نویسندگان و مورخان در نگارش آن، و باور عوام در اعتقاد به آن، و ژرفاندیشی پژوهنده در نگاه به آن» است. در این کتاب به باورها درباره تقدس این عدد در اسلام و ایران پرداختهشده است. از زمانی که در تدارک نوشتن کتاب سنگستان جلد سوم (تقدس عدد ۳) بودم مطالب مربوط به این کتاب را نیز جمعآوری میکردم.
کتاب دیگری در دست چاپ دارم تحت عنوان «گنجینه اسناد بوشهر» (اسناد ملکی، طلاق و ازدواج، دعوانامه، صلحنامه، وصیتنامه) که اسنادی از دوره صفویه تا پایان حکومت احمدشاه قاجار جمع آوری کرده ام اما به دلیل مشکل مالی هنوز موفق به چاپ آن نشدهام ولی دوست دارم هرچه زودتر چاپ شود زیرا بسیار ارزشمند است.
بودجه و اعتبار ناکافی برای نشرکتابها
یکی از مشکلات اصلی اینجانب در چاپ کتابهایم نبود بودجه و اعتبار مالی است بهطوریکه برای چاپ کتاب گنجینه اسناد با کمبود پشتیبانی مالی روبرو شدهام و از هر جا هم کمک طلبیدهام با بنبست مواجه شدهام ازجمله با ارشاد اسلامی، بنیاد بوشهرشناسی، اسناد و کتابخانه ملی تماس داشتهام اما پاسخی دریافت نکردهام. و بخش اعظم هزینههای چاپ کتابهایم از سرمایه شخصی بوده است. بطوریکه برای چاپ کتاب سنگستان ۳ کتابخانهی شخصیام را فروختم (حدود ۱۰۰۰ جلد کتاب) که پیشپرداخت به انتشارات نوید شیراز دادم اما چاپ نشد و پس از ۳ سال با کسر مبلغ ۵۰۰ هزار تومان پول به من برگشت داده شد.
جا دارد از همت و مردانگی زندهیاد سید محمدحسن نبوی رئیس وقت بوشهرشناسی که در چاپ اول جلد اول سنگستان مرا یاری رساندند و همت و پایمردی سید نورالدین ابطحی مدیرکل وقت ارشاد اسلامی که در چاپ جلد دوم سنگستان به من یاری رساندند نیز تشکر و قدردانی کنم.
او درباره خود می گوید:
در سال ۱۳۲۷ در ریشهر چشم به جهان گشودم، دوره ابتدایی را در دبستان پورسینای امامزاده گذراندم که جا دارد از آموزگاران آن دوران که همگی به رحمت خدا رفتهاند نیز یادی کنم. معلم کلاس اول دبستان مرحوم سیدخلیل افتخار، دوم دبستان مرحوم سیداحمد فرهی، سوم دبستان سلمان فرزانه، چهارم دبستان حسین تنگکیان (حسین رستمی)، پنجم دبستان سیدعبدالحسین امامزادهای و برای ۴۰ ماهه اول سال ششم سیدخلیل مهیمنیان و جاوید جهرمی ۴ ماهه دوم همان سال، آموزش بنده را بر عهده داشتند.
دوران دبیرستان (سیکل اول: هفتم تا نهم) را در مدرسه «اخوت» واقع در بهمنی گذراندم و سیکل دوم را در رشته ادبی دبیرستان «سعادت» سپری کردم. درواقع چهارم ادبی(۴۳-۱۳۴۲) در دبیرستان سعادت بودم، پنجم ادبی(۴۴-۱۳۴۳) در دبیرستان «بوذرجمهر» و کلاس ششم ادبی(۴۵-۱۳۴۴) را در مدرسه «داریوش کبیر» که اولین سال تأسیس آن نیز بود، گذراندم.
در مهرماه سال ۱۳۵۰ وارد دانشسرای عالی تهران شدم و در رشته تاریخ مشغول به تحصیل شدم. از محضر استادان گرانقدری چون مرحوم دکتر جواد مشکور، مرحوم دکتر محمدجعفر محجوب، مرحوم دکتر ورقا، دکتر عباس فاروقی، دکتر پرویز ورجاوند، دکتر کلاهی، خانم دکتر اکرم بهرامی، خانم دکتر یحیوی و دکتر سید محمد غروی استفاده کردم. در سال ۱۳۵۴ فارغالتحصیل شدم و همان سال نیز به استخدام آموزشوپرورش درآمدم. و آموزگاری را پیشۀ خود ساختم.
گفتگو: معصومه هوشمند/ یارا