فکرشهر: مراسم چهارمین دوره اعطای جایزه ملی علامه طباطبایی با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور برگزار شد.
«روزهای بعد از سال ۸۸ آن قدر برای سیاسیون چپگرا سخت آمده بود که خود دست به ابتکار عملی بزنند و سه نفر را راهی دیدار با رهبری کنند؛ دیداری برای خروج از انزوای سیاسی. حال ۴ سال بعد از آن روزها باز هم دیداری از همان جنس تکرار شده و این بار تنها یک نفر میانجی شده است: اسحاق جهانگیری.»
به گزارش فکرشهر، خبرآنلاین در ادامه نوشت: «هفت سال میگذرد. هفت سال از روزهای پر حادثه انتخابات سال ۸۸ و حالا خیلی چیزها تغییر کرده. مرد کاپشن بهاریپوش رفته و شیخ دیپلماتی جایش را گرفته که در آستانه بزنگاهی دیگر است. سیاسیون هم تغییر کردهاند. خیلیهایشان دیگر نمیخواهند همانی باشند که در گذشته بودهاند، اصولگرا و اصلاحطلب هم ندارد. برای این دسته زمانه، زمانه تغییر کردن و همراه شدن با تحولات سیاسی است. برای برخی هم در سیاست بر همان پاشنه میچرخد. بعضی هم به فکر ترمیم هستند، ترمیم روابط با یکدیگر از یک سو و با کلیت نظام از سویی دیگر. هدف یک چیز است: پیشبرد منافع ملی. این را خودشان میگویند و یک سال قبل از آن که دولت اعتدالی پا به عرصه سیاستورزی کشور بگذارد، این «ترمیمسازی» را شروع کردهاند.
از بعضی چهرههای اصلاحطلب سخن میگوییم که «اسحاق جهانگیری» یکی از آنهاست. مرد کرمانی اصلاحطلب که سال ۹۱ اسمش در کنار موسوی لاری و مجید انصاری به عنوان حلقههای واسط اصلاحطلبان با رهبری مطرح بود، چند سال بعد از آن روزها، حالا او آن قدر معتمد و مورد اعتماد است که بار دیگر همان مسیر را برای همطیفان سیاسیاش طی کند و حتی یکهتاز این میدان شود. او میخواهد مُصلح جمع باشد و در روزهای فقدان آیتالله هاشمی که روزی مراد او و دوستان کارگزارانیاش بود، رابطه اصلاحطلبان با کلیت نظام را سروسامان بدهد.
او درخواستهای اصلاحطلبان را به رهبری رسانده و آن طور که خودش گفته، نتیجه هم گرفته است. دیگر دوستان چپگرایش هم از ادامه ارتباط بیشترِ این اردوگاه با رهبری استقبال کردهاند و همین هم دلِ جهانگیری را بیشتر گرم کرده است.
از کوهشاه به تهران
شمال شرق استان هرمزگان زادگاه او است؛ منطقهای به نام کوهشاه. گر چه چند سالی نگذشت که موطن اصلیاش سیرجان و بعد کرمان شد تا مانند بسیاری از چهرههای نظام پاگرفته از این شهر کویری باشد.
سال جدید که از راه برسد اسحاق جهانگیری ۶۰ ساله میشود. او که تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در سیرجان گذرانده بود، به کرمان رفته و مدرک کارشناسی فیزیک را از دانشگاه کرمان میگیرد و برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع به دانشگاه صنعتی شریف میرود. او دکترای مدیریت صنعتی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد علوم و تحقیقات را هم در ادامه مسیر دریافت میکند.
جهانگیری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ به عنوان مسئول جهاد سازندگی شهرستان جیرفت مشغول به کار شد و سال ۱۳۶۳ در جهاد کشاورزی فعالیت کرد تا این که در دومین و سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی توانست به نمایندگی از مردم جیرفت وارد مجلس شود.
او اما در سال ۱۳۷۱ در دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی به اصفهان رفت و به جای غلامحسین کرباسچی بر صندلی استانداری اصفهان تکیه زد. دولت اصلاحات محفلی دیگر برای ادامه سیاستورزی او بود که ابتدا به عنوان وزیر معادن و فلزات به مجلس پنجم معرفی شد و پس ازادغام وزراتخانهها نیز مسئولیت وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت.
او در حالی از سال ۹۲ تا به حال معاون اول دولت یازدهم است که خیلیها قبل یا حتی بعد از دادن این سمت به او، جهانگیری را بیشتر با چهره حزبیاش می شناسند. او از موسسان و چهرههای شاخص حزب کارگزان سازندگی است.
ادامه راهِ چهار ساله
گر چه نقش جدید اسحاق جهانگیری در این روزها بیشتر بر سر زبانهاست، اما او این مسیر را چند سال پیش هم رفته بود. او سال ۹۱ سعی کرد به همراه دیگر چهرههای اصلاحطلب پیشگام ارتباط بیشتر این طیف با رهبری باشد. او بعد از آن که در آن سال به همراه مجید انصاری و موسوی لاری به دیدار رهبری رفت، از تعریف نکردن رابطه احزاب با رهبری به ویژه جریان اصلاحات گفت: «احزاب نتوانستند رابطه خود را با ولایت فقیه تعریف بکنند. یک حزبی مانند موتلفه میگوید من اگر وارد رقابت و فضای حزبی میشوم به این دلیل است که خودم را بازوی ولی فقیه میدانم ولی احزاب دیگر این نوع تفکر و رابطه را با رهبری ندارند.»
او بعد از دیدار با رهبری در سال ۹۱ در خصوص جزئیات این دیدار هم گفته بود: «به انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ نزدیک میشویم و ما کسی را نداریم جز رهبری که دغدغههایمان را مطرح کنیم. ما برای دیدار با رهبری درخواست کردیم و ایشان با بزرگواری قبول کردند و ما رفتیم و صحبت کردیم.»
جهانگیری از توصیههای رهبری به جریان متبوعش هم روایت کرد: «ایشان راجع به مطالبی که ما عنوان کردیم، نظراتی داشتند. تأکید ویژهای که ایشان داشتند این بود که کسانی را که جمهوری اسلامی را قبول ندارند، از خودتان دور کنید.»
حالا چهار سال از این اظهارات او میگذرد و او توانسته به عنوان نماینده جریان اصلاحات باز هم به دیدار رهبری برود و باز هم نتیجه را رضایتآمیز میداند. حدود یک ماه پیش بود که خبر دیدار او با رهبری منتشر شد. خودش درباره این دیدار میگوید:«اصل ملاقات انجام شده است. ما با دوستان و بزرگان اصلاحطلب مذاکرهای داشتیم. آنها تأکید کردند که این کار انجام شود. من هم با آقای رئیسجمهور مشورت کردم و نهایتاً به این نتیجه رسیدم که این ملاقات انجام شود که انجام هم شد. هم درباره شرایطی که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی داشت، صحبت شد و هم شرایط اصلاحطلبان. جمعبندیهایی بود. در واقع شرایطی بود که من ترسیم کردم. من معتقدم اصلاحطلبان یک جریان قدرتمند و پر نفوذ در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و علاقهمند به نظام هستند. آنها سابقه مدیریتی در نظام دارند و در این مجموعه جانباز، خانواده شهید و انقلابی وجود دارد. در آنها هم طیف وسیعی از افراد عادی اصلاحطلب با جهتگیریهای معتدلانه وجود دارد و ممکن است تا حدودی گرایشهای تندتر هم داشته باشند. این مجموعه ممکن است نتوانند با رهبری در رأس نظام ارتباط و تعامل داشته باشند. نظرات مقام معظم رهبری، نظرات بسیار روشنی راجع به افراد و جریان اصلاحطلب است و استقبال خیلی خوبی انجام شد.»
اما آن چه در میان اظهارات جهانگیری درباره دیدارش با رهبری بیشتر از هر چیز دیگری خودنمایی میکرد، تاکید او بر نقش «خودش» در پیوند این ارتباط بود. او روایت میکند که رهبری در آن دیدار با بیان این که از نظر ایشان مشکلی برای اصلاحطلبان وجود نداشته و الان هم دوست دارند رابطه مستقیمی با ما داشته باشند، نقل میکند که رهبری از او خواستهاند تا نقش ارتباط مستقیم اصلاحطلبان با ایشان را بر عهده بگیرد. جهانگیری حالا در صورتی نقش مصالحهگری را بر عهده گرفته است که از قرار گرفتن ردای میانجیگری بر دوشش استقبال کرده و گفته است: «به سهم خودم سعی میکنم تا آنجا که امکان دارد، در ایجاد و برقراری این کانال ارتباطی تلاش کنم.»
او جایگزین آیتالله هاشمی میشود؟
علاوه بر این بعد از درگذشت آیتالله هاشمی احساس خلاء در میان نیروهای اصلاحطلب برای جایگزینی رابط این طیف با رهبری و اصولگرایان شدت گرفت و گمانههایی درباره برخی از شخصیتها مانند علیاکبر ناطق نوری٬ سیدحسن خمینی٬ علیاکبر ولایتی، خرازی و عارف به عنوان رابطهای احتمالی میان اصلاحطلبان و رهبری مطرح شد اما هنوز زمان زیادی از درگذشت آیتالله هاشمی نگذشته بود که خبر دیدار جهانگیری با رهبر انقلاب منتشر شد و همین موضوع نشان داد که او جدای از اسامی مطرح شده، توانسته جایگاه میانجیگری را کسب کند.
گر چه به نظر خیلیها جهانگیری نمیتواند به صورت کامل جای خالی هاشمی رفسنجانی را پر کند اما با استقبالی که رهبری از نقش میانجیگری او کردهاند، شاید بتواند یکی از نقشهای متعدد آیتالله هاشمی که همان واسطهگری است و نه همه آنها را بازسازی کند و باعث ایجاد دریچهای تازه برای نزدیکی اصلاحطلبان با رهبری باشد.
او از همین حالا در قالب نقش جدیدش، به دوستان اصلاحطلبش توصیه هم کرده است: «من فکر میکنم اصلاحطلبان باید اصولی را برای همکاری در داخل نظام رعایت کنند. روی این اصول هم همه از جمله مقام معظم رهبری و خود اصلاحطلبان هم حساسیت دارند. یکی از این اصول معیارهای امامخمینی(ره) است. ایشان به عنوان معمار و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی معیارهایی داشتند که باید همه آن را در نظر بگیرند. در بین معیارهای امامخمینی(ره) چند معیار وجود دارد که ثابت بوده است که یکی از آنها مبارزه با استکبار بوده و در رأس آن هم مبارزه با آمریکاست. این کشور تا به حال هیچوقت روی خوش به ما نشان نداده است. دوم، مبارزه با اشرافیگری بوده است و دیگری هم مبارزه با فساد بود. من فکر میکنم اینها معیارهای خوب همکاری است. برداشت من این است که اینها نه تنها مورد قبول اصلاحطلبان بلکه مورد قبول هر فردی است که میخواهد کار سیاسی انجام دهد. ما در روشهای اجرایی اختلاف نظر داریم اما در اصل قضیه اختلافی وجود ندارد.»
واکنشها به یک دیدار خاص
پس از اعلام خبر دیدار جهانگیری چهرههای مختلف اصلاحطلب واکنشهای متفاوتی به این موضوع نشان دادند. محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب تهران از این موضوع استقبال کرد. غلامحسین کرباسچی مذاکره جهانگیری را عامل مهم در جلوگیری از جوسازی برای حذف اصلاحطلبان دانست. صادق زیباکلام، تحلیلگر اصلاحطلب هم گفت رابط اصلاحطلبان باید منظم در گفتوگو باشد و نقطه نظرات را تشریح کند.
عباس عبدی هم در گفتوگویی که با خبرآنلاین داشت، گفت که اصلاحطلبان باید پیشفرض خود درباره عدم استقبال رهبری از دیدار با آنها را تغییر بدهند.
علی مطهری هم گفت بحث رابط اصلاحطلبان و رهبری جدید نیست: «هاشمی واسطه بود ولی نماینده اصلاحطلبان نبود بلکه تا حدودی حرفهای اصلاحطلبان را به اطلاع رهبری میرساند.»
محسن صفایی فراهانی هم در گفتوگو با خبرآنلاین از برقراری این ارتباط با رهبری استقبال کرد و گفت که همه گروههای سیاسی باید بتوانند با رهبری ارتباط قانونی و منطقی داشته باشند: «من میگویم مشی اصلاحطلبان حرکت در مسیر منافع ملی است. بنابراین ما باید مدافع این منافع در چارچوب این مشی باشیم و به خاطر همین هم باید یک ارتباط منطقی با سران قوا و دیگر ارکان نظام داشته باشیم.»
جهانگیری و یک مسوولیت سنگین
مرد تکنوکراتِ امروز حالا در صورتی بر صندلی معاون اولی دولت اعتدالی تکیه زده که برخاسته از حزب کارگزاران اسلامی است. حزبی پاگرفته در دهه ۷۰ به واسطه پدر معنویشان یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی. گر چه حالا این حزب در جرگه اصلاحطلبان میگنجد اما از همان زمان شکلگیری این حزب و بعد از پا گرفتن جبهه دوم خرداد و اصلاحطلبان، کارگزارانیها خودشان را در جایگاهی بالاتر در اردوگاه چپگراها قرار دادهاند. با این وجود در طول سالهای گذشته عملا شکافی میان کارگزارانیها و اصلاحطلبان، در اقتصاد، مسائل سیاسی و حتی تاکتیکهای انتخاباتی به وجود آمد اما با تمام این اختلافات این دو جریان دیگر در هم تنیده شدهاند. شاید به همین خاطر باشد که حالا اسحاق جهانگیری به عنوان یکی از کلیدیترین چهرههای کارگزاران، به عنوان حلقه واسط بین اردوگاه چپ و رهبری برگزیده شده تا دلخوریها را از میان بردارد. خاصه این روزها که برخی تشکلهای اصلی این جریان منحل هم شدهاند.
اما او بارِ سنگینی را بلند کرده. حالا گر چه شاید بعضی طیفهای اصلاحطلب از نقش واسطهای او راضی باشند اما هستند کسانی که چندان هم از این نقش جدید او استقبال نمیکنند و ترجیح میدهند واسطشان با رهبری کسی بیشتر از جنس خودشان باشد تا یک تکنوکراتِ کارگزارانی.
به نظر میرسد محمدرضا عارف یکی از این چهرههای ناراضی باشد. او چندی پیش در پاسخ به این سوال که گفته میشود جریان اصلاحطلب نامهای به رهبری نوشتهاند، آیا این مساله را تایید میکنید، گفت که از این مساله اطلاعاتی ندارد و حتی گفت که اصلاحطلبان همیشه با مقام معظم رهبری ارتباط داشتهاند و ایشان رهبر و پدر همه جریانات داخل نظام هستند و ما هم با همین نگاه با ایشان در ارتباط بودهایم.
عارف گویا با این اظهارات نشان داد که چندان خوشحال نیست که نقش رابط اصلاحطلبان با رهبری را به جهانگیری دادهاند. انگار او به دلیل رایی که در تهران در انتخابات مجلس دهم آورد و به خاطر نقشی که در فراکسیون امید دارد و همچنین ریاستش بر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، خود را محقتر از اسحاق جهانگیری میداند.
علاوه بر او عبدالواحد موسوی لاری، عضو مجمع روحانیون مبارز هم که خودش از جمله کاندیداهای ایفای این نقش بود، دو روز پس از انتشار گفتوگوی جهانگیری گفت: «ارتباط اصلاحطلبان با رهبری همیشه بوده و هست.»