جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
کد خبر: ۳۶۰۰۳
يکشنبه ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۸

درهفته اول مرداد ماه جاری شاهد تحولی نوین در تعاملات مردم و مسئولان در بخش آبپخش شهرستان دشتستان ازاستان بوشهر بودیم، که در نوع خود نه تنها کم نظیر بلکه بی نظیر بود. قبل از هرچیز باید این نوع تعامل را که نشانه بلوغ دموکراتیک سیاسی است، هم به مردم وهم به مسئولان کشوری و استانی تبریک گفت. هر چند از دولت تدبیر و منتخب اکثریت ملت ایران انتظاری غیر از این نمی رفت. زیبایی این نوع تعامل یا چالش دراین بود که هردو سوی این گفتگو پیروز میدان بودند و بقول امروزی ها یک تعامل و گفتگوی برد برد را تجربه نمودند که می تواند چراغی فراراه آینده باشد. پیروزی مردم دراین بود که با یک حرکت دموکراتیک و کاملا مدنی مانع از اجرای یک پروژه عمرانی و تولیدی صنعتی در جغرافیای سیاسی این بخش شدند. و پیروزی مسئولان نیزازاین حیث است که به رغم دراختیار داشتن انواع قوه قهریه، بدون توصل به اعمال غیر دموکراتیک، با احترام به رای و نظر بخشی از جامعه( بدون نظرداشت تعداد معترضین) از کلنگ زنی پروژه صرف نظر کرده و مردم را به تأمل بیشتر در تصمیم خود دعوت نمودند. بنده دراینجا مطلقا قصد قضاوت بر صحت یا خطای تصمیم مردم دشتستان ندارم. زیرا به دفترچه محاسباتی، دیتایل اجرائی، نوع خوراک، نوع تولیدات و میزان تولید آلایندگی احداث این واحد پتروشیمی و حتی ابعاد احداث آن دسترسی نداشته تا بتوانم قضاوتی درست ارائه نمایم.

اما با عنایت به تخصص خود در حوزه محیط زیست، لازم دیدم به مواردی چند در این زمینه اشاره کنم که شاید برای مخاطبین این مطلب که بیشتر مردم فهیم دشتستان هستند خالی از لطف نباشد.

بحث آلودگی محیط زیست توسط مصنوعات دست بشر، با صرف نظراز آلاینده های ناشی از فعل و انفعالات طبیعی مثل فوران آتشفشان ها، طوفان های شن و ...، شاید به اعماق تاریخ و دوران کشف آتش برگردد. انسان اول بار که موفق به کشف آتش شد سرمست از مواهب آن از قبیل روشنایی و گرما و ...، هرگز به آلایندگی ناشی از سوختن سوخت های با منشأ گیاهی نمی اندیشید. انسان از همان ابتدا با سوختن چوب و تولید منو اکسید کربن اقدام به آلوده سازی محیط زیست نمود، هر چند ساختار طبیعت تا حد زیادی قادربه ایجاد تعادل و توازن در محیط با هضم بخش قابل توجهی از آلاینده های طبیعی و مصنوه دست بشراست. اما در گذر زمان و ورود انسان به عصر صنعت، تولید آلاینده های مصنوع دست بشر با منشأ های مختلف از قبیل سوخت های فسیلی و سنگواره ای، هسته ای، گیاهی و ...، آلاینده های تولید شده از توان پالایش طبیعی طبیعت فراتر رفت و متولیان تولید چنین آلاینده هایی را به تأمل واداشت تا فکر چاره ای کنند و اینجا بود که استانداردهایی توسط علمای رشته های علمی مختلف تدوین ودراختیار طراحان طرح های آلاینده زا قرار گرفت. که تأسیسات پتروشیمی ها از آن جمله اند.

حال با عبور از این مقدمه به ذکر چند نکته می پردازم:

1- انسان از دیرباز بر این باور بود که مواهب طبیعت لایتناهی است و پایان ناپذیر، روشن ترین مثال برای این باور، آب بود. او هرگز گمان نمی کرد که آب موجود در زمین حجمی محدود و قابل اندازه گیری داشته باشد. و این حجم هم قابل آلوده شدن است و هم پایان پذیرباشد. و شاید به همین علت هم بود که در استان ما به شکل بی رویه ای اقدام به حفر چاه نمودند و با بهره گیری از صنعت و تکنولوژی های نوین به شکل فاجعه باری به تخلیه آبهای زیرزمینی پرداختند. از سوی دیگر وقتی با کمبود آب مواجه شدند با تکرار اشتباهات گذشته، با احداث سد، چرخه طبیعی آب را دچار اخلال نموده و تغییرات حاد اقلیمی از قبیل گرمایش زمین، خشکسالی های پیاپی، طوفان های ریزگرد و ... را باعث شدند. هرچند در ایجاد فجایع زیست محیطی پیش گفته تنها سد باعث بانی آن نیست و عوامل دیگر نیز دخیلند.

اما آنچه باید در کمال تأثر خدمت مردم استان بوشهر بویژه دشتستان بزرگ و سرسبز با نخلستان های زیبایش عرض کنم این است که باید کم کم با باغداری و زراعت در استان بوشهر خداحافظی کرد. شاید این سخن برای خیلی ها گران، غیر قابل باور و غیر قابل تحمل باشد، اما شوربختانه باید گفت که خودکرده را تدبیر نیست.

بگذارید این موضوع را بیشتر بشکافم ودر حد مقدور ساده و عام فهم بیان کنم  شاید هضم و پذیرش این مصیبت عظما قدری راحت تر شود. وقتی سخن از چرخه آب به میان می آید، یعنی بر اثر تابش خورشید بر سطح آقیانوس ها و دریاها بخشی از این آبها تبخیر شده روانه جو زمین می گردد. این بخار آب به سطوح بالای جو صعود کرده و به جایی می رسد که با لایه های سرد جوی برخورد می کند. و تداوم تبخیر و صعود بخار آب باعث افزایش تراکم بخارآب زیر لایه های سرد جو می شود و این افزایش تراکم تا جایی پیش می رود که دیگر قادر به شناور ماندن توده های ابر تولیدی در جو زمین نیست و با دخالت عوامل دیگر به پایین سقوط کرده تولید باران، برف و بعضا تگرگ می نماید. بارانی که به سطح زمین می رسد در مناطق گرم و خشکی مثل استان بوشهر بالغ برهفتاد درصد آن تبخیر مجدد شده به جو زمین برمی گردد. بیست درصد آن به شکل رواناب سطحی با تبعیت از شیب زمین راهی دریا می گردد که نیاز دریا جهت تعادل بخشی زیست دریایی است. الباقی می ماند ده درصد که باید به سفره های آب زیر زمینی نفوذ کرده تا ایجاد تعادل و توازن بین برداشت از این سفره ها توسط ما نماید. یعنی ما حق نداریم بیش از این ده درصد که ذکرش آمد از سفره های آب زیر زمینی برداشت نماییم. اما طی چهار دهه اخیر به دلیل سوء مدیریت در دستگاه های متولی آب کشور و عدم نظارت درست، برداشت ها به چند برابر توان جایگزینی طبیعت رسیده و به روایتی کفگیر آب ما به ته دیگ سفره های آب زیرزمینی خورده است. در صورتی که در گذشته ای نه چندان دور به دلیل برداشت های اندک از سفره های آب زیرزمینی این سفره ها مازاد خود را از طریق چشمه ها به طبیعت پس می دادند. لاکن امروزه در استان بوشهر نه تنها چشمه ها بکلی خشکیده اند بلکه تراز آب چاه ها به حدی پایین رفته که دیگر چاه های نیمه عمیق نیز خشکیده و مردم به حفر چاه های عمیق روی آورده اند. که اگر به این مسیر اشتباه تخلیه سفره های آب زیرزمینی ادامه دهند، چاه های عمیق نیز به زودی خشک شده مردم استان بوشهر مجبور به کوچ دسته جمعی اجباری خواهند شد.

2- پس باعنایت به نکته قبل، مردم استان بوشهر چاره ای جز حرکت به سمت جایگزینی زندگی صنعتی بجای زندگی زیبای کشاورزی از نوع باغداری و زراعت ندارند. اما آیا صنعت تنها منحصر به صنایع آلاینده ای مانند نفت، گاز و پتروشیمی است.؟ قطعا خیر، ما صنایع متعددی در زیر مجموعه کشاورزی داریم که حتی از صنایع پتروشیمی نیز نیاز آبی کمتری دارند. از جمله پرورش دام و طیور در حوزه آب شیرین و آبزیان در حوزه آب شور که با همجواری با خلیج فارس کمترین مشکلی بابت آب نداریم.

3- آیا با توجه به روند رو به رشد صنعتی شدن کشور و وجود منابع عظیم سوخت های فسیلی در استان، مردم استان بوشهر باید به دلیل آلاینده زا بودن صنایع پایین دستی این منابع خدادادی برای همیشه خود را از مواهب آن محروم سازند.؟ آیا صنایع پتروشیمی سراپا زیان است و هیچ راه حل بینابینی وجود ندارد که مردم استان هم از مواهب متعدد چنین صنایعی بهره من شوند و هم متحمل کمترین زیان ممکن از جانب چنین صنایعی گردند.؟ آیا تنها صنعت آلاینده محیط زیست صنعت پتروشیمی است.؟ براستی انسان با سایر صنایع آلاینده چگونه کنارآمده است.؟ برای مثال آیا صنعت خودرو که تا امروز حیات خود را از سوزاندن سوخت های فسیلی حفظ کرده، و بیشترین استفاده و خدمات را به جامعه انسانی ارزانی داشته است را نیز به جرم ایجاد آلایندگی از زندگی خود حذف نموده شبیه صنعت پتروشیمی با آن برخورد کرد.؟ و سوال آخر اینکه آیا با ممانعت از احداث صنایع اشتغال زایی مثل صنعت پتروشیمی که بلاشک صنایع پایین دستی اشتغالزای متعددی را به همراه خود به ارمغان خواهد آورد، مردم شریف بخش آبپخش دشتستان قادر به ادامه حیات با کشاورزی از نوع باغداری و زراعت خواهند بود.؟ آنچه مسلم است مطابق آنچه پیرامون وضعیت آب در استان در بالا آمد، امکان تداوم حیات کشاورزی با وضع موجود غیر ممکن است. پس راه چاره چیست و مردم سایر ملل جهان و مردم سایر مناطق کشور با چنین صنایعی چگونه کنار آمده اند که بیشترین سود از مواهب آن برده و کمترین زیان از مضرات آن را متحمل شده اند. با مروری بر پیشینه صنایع آلاینده در جهان و در کشور می بینیم که کارشناسان حفظ محیط زیست با تدوین استانداردهایی که در صورت رعایت آنها کمترین صدمه به محیط زیست وارد می شود مشکل را تا حد زیادی حل نموده اند که نمونه ای از آن را جهت اطلاع بیشتر از کم و کیف ماجرا تقدیم می دارم.

" تصویبنامه در خصوص تعیین حد مجاز استانداردهای خروجی از کارخانجات و کارگاههای صنعتی

سازمان حفاظت محیط زیست

هیأت وزیران در جلسه ۱۳۹۵/۱/۲۲ به پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست و به استناد ماده (۱۵ قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا ـ مصوب ۱۳۷۴ـ تصویب کرد:

۱ـ حد مجاز استانداردهای خروجی از کارخانجات و کارگاههای صنعتی به شرح جداول پیوست که تأیید شده به مهر دفتر هیأت دولت است٬ تعیین میشود.

۲ـ این تصویبنامه جایگزین تصویبنامه شماره۳۵۸۰۶/ت۲۳۷۱۴ک مورخ۱۳۷۹/۸/۳۰ میشود.

معاون اول رئیسجمهور ـ اسحاق جهانگیری"

این تصویب نامه، استاندارد های صنایع مختلف را به پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست تصویب و در قالب جداولی ارائه نموده که جدول پیش رو، مختص صنعت پتروشیمی است. 
 
پس با عنایت به رعایت استاندارد فوق بی شک احداث چنین واحد هایی دارای کمترین زیان و بیشترین سود برای ساکنین منطقه خواهند بود.

4- آنچه نگارنده را بیش از صنایع آلاینده محیط زیست نگران می کند، غلبه نگاه غیر کارشناسی و غیرعلمی و بعضا سیاسی به مقولات کارشناسی و علمی است. خوب بخاطر می آورم که در اوج رونق پارس جنوبی در سال 84 در سرمقاله هفته نامه سلام جنوب مطلبی نوشتم تحت عنوان " پارس جنوبی نعمت یا نقمت" که در آن دوران باعث برآشفته شدن مسئولان وقت استان در اواخر دولت اصلاحات شد و جوابیه ای غیر کارشناسی و صرفا سیاسی و احساسی در چند صفحه از سوی استانداری به سلام ارسال شد. و متاسفانه کمترین توجهی به این هشدار کارشناسی نشد. تا اینکه به دولت راستگویان رسیدیم و آن شد که اکنون شاهد آنیم. اما بر خود فرض می دانم که برای بار دوم و شاید هم جهت ثبت در تاریخ همان موضوع را تکرار کنم و آن اینکه " پتروشیمی دشتستان نعمت یا نقمت" اما آنچه از ظواهر امر بر می آید گویای این مهم است که سردمداران استان امروزه عنایت بیشتری به خواست مردم نسبت به دوران نگارش آن سرمقاله نشان می دهند و شاهد آن هم عدم کلنگ زنی پتروشیمی دشتستان در روز مقرر به احترام اعتراض مردم است. پس تاکید می کنم که در صورت رعایت استاندارد های زیست محیطی در این پروژه ما شاهد نعمات متعددی خواهیم بود که از قبل اجرای چنین طرح هایی در سطح استان و بویژه دشتستان عاید مردم خواهد شد. همانگونه که عدم رعایت استاندارد های لازم می تواند خسارات جبران ناپذیری را بر مردم تحمیل نماید.

5- و نکته آخر، اینکه آنچه انسان را سعادتمند می کند نه کشاورزی و نه صنعت است بلکه خرد و خردمندی است. شاهد این مدعا را جدول زیر می گیریم تا بیشتر روشن شود.

کشور جمعیت(میلیون نفر) درامد سالانه(دلار آمریکا) سرانه آب مصرف آب(صنعت) مصرف آب(کشاورزی)
استونی 35/1 16720 9484 97%   0
اتیوپی 95 454 1365 0 94%
ایران 80 6816 1704  1%   92%

 

همانگونه که در جدول بالا مشاهده می کنید، کشور استونی با جمعیتی کمتر از یک و نیم میلیون نفر نود و هفت درصد آب خود را در امر صنعت به مصرف می رساند و آلایندگی صنایع را نیز به کنترل در آورده و درآمد سرانه ای معادل 37 برابر اتیوپی که حتی یک لیتر آب هم در صنعت مصرف ننموده است را دارا می باشد. و یکی از کشورهای مرفه جهان بحساب می آید. از طرفی اتیوپی که تمام آب خود را صرف کشاورزی می نماید از فقیرترین کشورهای جهان بحساب می آید. پس اگر عقل حاکم باشد صنعت مفید می گردد و در صورت عدم حاکمیت عقل در هر جامعه ای کشاورزی هم خود می تواند فلاکت بار باشد. از جمله ایراداتی که در فضای مجازی دیدم که بر این طرح گرفته شده است بحث تامین آب طرح بود. در اینجا لازم از است خدمت مردم فهیم دشتستان عرض نمایم که آب های پشت سد رئیسعلی دلواری بعلت اینکه حوضه آبریز آن در استان فارس قرار دارد و با عبور از سازندهای نمکی هنگام رسیدن به پشت سد به آب لب شور تبدیل می شود، قابلیت کشاورزی برای درازمدت را نخواهد داشت و در صورت تداوم این نوع آبیاری در درازمدت تمامی اراضی کشاورزی پایین دست سد و حتی نخلستان ها را به شوره زاری لم یزرع بدل خواهد کرد. پس زیاد نباید نگران عدم امکان تداوم کشاورزی با آب سد رئیسعلی دلواری بود.

*کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر