فکرشهر ـ داوود دانشی: امروزه اگر نگوییم ارتباطات اولین و اساسی ترین نیاز بشر است، اما به جرات می توان گفت یکی از بنیادی ترین دانش ها و مهم ترین عامل پیشرفت انسان امروزی و زیربنای سایر علوم است. در عصر کنونی به سبب پیچیدگی و تغییرات فزاینده در دنیای پیرامون، ارتباطات اهمیت بیشتری پیدا کرده است و باعث شده تا شاهد تلاش و سرمایه گذاری بیش از پیش افراد و شرکت ها برای ایجاد ارتباط بهتر و موثرتر با مخاطبان باشیم. اهمیت ارتباطات باعث شده تا رشته ای تخصصی به نام علوم ارتباطات و جایگاهی تخصصی و حرفه ای به نام روابط عمومی به وجود آید که نقش غیر قابل انکاری در ایجاد ارتباطی دوسویه و سازنده بین سازمان و افراد و مخاطب دارد.
روابط عمومی را علم، هنر و فن ایجاد ارتباط بین سازمان و افکار عمومی و مخاطبان خاص و عام که دارای نگرش ها و سلایق متفاوت هستند، تعریف کرده اند. هر فرد یا سازمانی که با افکار عمومی سر و کار دارد نیازمند ارائه تصویری روشن از عملکرد خود در جامعه است.
در این یک سال و نیمی که از شروع به کار مجلس شورای اسلامی در دور دهم می گذرد، تقریبا عیار نمایندگان استان در حال مشخص شدن است. هر روز خبرهایی از فعالیت نمایندگان استان به گوش می رسد، از بازدید از اماکن مختلف در نقاط مختلف کشور تا ملاقات با وزیران و مسئولان کشوری و...؛ امور مهمی که از طریق روابط عمومی حرفه ای نمایندگان استان و البته مشاورین رسانه ای ایشان محقق شده و اطلاع رسانی می گردد.
اما این وضعیت برای نماینده ی دشتستان صدق نمی کند!
خود محمدباقر سعادت و افرادی که در دفتر وی مشغول هستند، از دیدارها و رایزنی های روزانه ی او با وزرا، مدیران ارشد کشور و مسوولین بلند پایه در راستای پیگیری مطالبات مردم دشتستان سخن می گویند و لیست بلند بالایی از این دیدارها و نتایج مثبت آن ارائه می کنند؛ اما اگر شما اهل دشتستان باشید یا با مردم دشتستان ارتباطی داشته باشید قطعا این سوالات و صحبت ها را شنیده اید که «مگر ما نماینده هم داریم؟»؛ «نماینده دشتستان که معلوم نیست در تهران چه می کند؟»؛ «والا ما که ندیدیدم این بنده خدا تا حالا کسی را دیده یا کاری کرده باشد!»؛ «بقیه نماینده ها هر روز جلسه دارند و از حق مردم دفاع می کنند اما نماینده ما خواب است!» و...
پس اگر آن چه که سعادت و اطرافیانش می گویند، در عمل هم اجرا می شود، چرا مردم اعتقاد دیگری دارند و از هیچ یک از این فعالیت ها مطلع نیستند؟ چرا از فعالیت های آقای سعادت در مجلس و از پیگیری های ایشان در تهران خبری در جامعه و رسانه ها منعکس نمی شود؟ این کمرنگ بودن واقعا ناشی از کم کاری نماینده است یا ناشی از ضعف عملکرد رییس دفتر، روابط عمومی و مشاور رسانه ای ایشان؟ واقعا نماینده مردم دشتستان در مجلس شورای اسلامی، روزها و ساعاتی که در مجلس نیست، چه می کند؟ چرا گاهی اوقات گفت و گوها و مصاحبه های وی باعث تنش در استان و ایجاد دلخوری ها و بعضا دشمنی هایی برایش شود؟ مشکلاتی که نه فقط دامن خود آقای نماینده را می گیرد، بلکه گاهی، منافع شهرستان دشتستان را نیز به خطر می اندازد و این سوال را مطرح می کند که چرا سایر نمایندگان استان چنین مشکلاتی ندارند و در صورت بروز چنین مباحثی نیز به سرعت به مسایل رخ داده، واکنش نشان می دهند؟ ولی این مهم برای نماینده ی دشتستان به وقوع نمی پیوندد؟
همه ی اهالی دشتستان و استان بوشهر، محمدباقر سعادت را می شناسند و همه هم می دانند که وظیفه ی اطلاع رسانی عملکرد نماینده مردم در مجلس، به عهده ی روابط عمومی است که خط مشی اصلی اش را مشاور رسانه ای تعیین می کند و تبیین رفتار و گفتار یک نماینده در محافل مختلف نیز بر عهده ی مشاور رسانه ای نماینده است که باید به وی بگوید کدام حرف را کجا بگوید و یا انعکاس فلان خبر، رفتار و گفتارش در اذهان عمومی چگونه است؛ پس می توان این مهم را ضعف اساسی نماینده محترم شهرستان دشتستان در مجلس شورای اسلامی دانشت.
در دنیای امروز ما که اخبار و اطلاعات در کسری از ثانیه از این سوی دنیا به سوی دیگر انتقال داده می شود و جهان به مثابه ای دهکده ای کوچک درآمده؛ به نظر می رسد نماینده دشتستان از سایر اهالی این دهکده ی کوچک جهانی جا مانده و کسی را ندارد که اخبار عملکرد و فعالیت هایش را به گوش مردم برساند.
دفتر نماینده در دشتستان دارای روابط عمومی که فقط خبر دیدارهای مردمی وی را در قالب چند عکس منتشر می کند؛ این اخبار هم که شنیدن ندارد چه رسد به دیدن! دیدار با مردم و پیگیری پول قبوض مختلف و کمک های کمیته امداد و بهزیستی که نشد خبر! آن هم خبری که مردم مشتاق خواندنش باشند، ضمن این که باید از دفتر نماینده پرسید خود آن ها چنین اخباری را مطالعه می کنند و اصلا برایشان مهم است؟
از سوی دیگر، شنیده می شود که جناب سعادت فردی را نیز در تهران با عنوان مشاور رسانه ای دارند؛ شاید مشاور رسانه ای است که می گوید که هیچ خبری از دیدارهای او با دولتی ها و غیردولتی ها به خارج از اتاق ملاقات نرود و شاید هم توان کار را ندارد و تنها اسمی و سمتی را یدک می کشد.
ضعف اطلاع رسانی و مشاور رسانه ای نماینده دشتستان واقعیتی است که باید برطرف شود. وقتی که نماینده محترم جلسات متعدد با مسئولین و وزرا در تهران می گیرد و به دنبال دغدغه های مردم دشتستان اعم از کشاورزی، بیمارستان، سد دالکی و غیره است ـ طبق گفته ی خود نماینده و اطرافیانش ـ ولی این زحمات شبانه روزی به سمع و نظر مردم دشتستان به خوبی نمی رسد، باعث ریزش محبوبیت جناب سعادت در شهرستان می شود. مشاور رسانه ای شخصیتی است که باید در شناخت مسائل اجتماعی، رسانه و مطبوعات و افکار عمومی، باتجربه باشد و عضویتش در تیم یک نماینده، باید کاملا مشهود باشد و تاثیر نماینده از راهنمایی های وی در رفتارها، عملکردها و گفت و گوهای وی در رسانه های مختلف دیده شود. یک مشاوره رسانه ای باید به خوبی جامعه شناسی بداند و فرهنگ حاکم بر حوزه ی انتخابیه نماینده را کاملا با پوست و گوشت خود لمس و درک کرده باشد و توانایی و ضعف های نماینده را بداند و بر ظرفیت های بالقوه و بالفعل نماینده تسلط کافی داشته باشد.
در صورت وجود یک مشاور رسانه ای با ویژگی های فوق و متخصص و حرفه ای مسلط به اصول ارتباطات اجتماعی در کنار سعادت در مرکز کشور، عملکرد ایشان به طور بهتری پوشش داده خواهد شد و موجب تغییر فضای کنونی جامعه به سود وی خواهد شد.
اگر آقای سعادت و مشاوران ایشان می خواهند تصویری مثبت از وی در اذهان باقی بماند و همیشه از دوره نمایندگی اش به نیکی یاد شود، باید فکری به حال وضعیت انعکاس تلاش های وی در پایتخت کنند؛ کاری که تیم رسانه ای و روابط عمومی دیگر نمایندگان، به خوبی انجام می دهند و نتایج آن را هم دیده اند.
به هر حال به نظر می رسد در دوره ای که برخی نمایندگان حتی وقتی در هتل یا رستوران از کنار مسئولی رد می شوند، عکس گرفته و با حرکات پوپولیستی به مردم حوزه انتخابیه خود وعده و وعید می دهند که با فلانی دیدار داشته ایم، نماینده دشتستان باید در امور رسانه ای خود تجدید نظر کند و اگر در تهران کاری می کند و آستین را بالا زده و مطالبات را پیگیری می نماید و یا اگر دیدارهایی انجام می دهد، آن را اطلاع رسانی کند تا همه در جریان امور قرار گیرند.
امیدوارم در این چهار سال هم مثل گذشته این چهره مردمی را حفظ کند.
من که چیزی نشنیدم