جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
مدیرعامل منطقه ویژه انرژی پارس در گفت و گویی مفصل بیان داشت:
فکرشهر: اقداماتی چون، ایجاد «پنجره واحد»، کاهش دروازه های گمرکی، اصلاح رویه های سازمانی، تلاش برای تبدیل سازمان به نهادی مستقل و خودگردان گوشه ای از اقدامات جدی و اصلاحی مهندس یوسفی در این سمت تا...
کد خبر: ۷۸۶۰
سه‌شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹

فکرشهر:  مهدی یوسفی، 5 ماهیست که مدیرعاملی یکی از مهم ترین مناطق نقتی و گازی کشور را عهده دار شده است.

وی که از بدو ورودش به سازمان منطقه ویژه ی انرژی پارس، برنامه هایی را برای ساماندهی وضعیت منطقه و سازمان در دستور کار خود قرار داده بود، حالا در گفت و گویی مفصل با نشریه ی دانش نفت، وضعیت کنونی منطقه ویژه انرژی پارس را تشریح کرده و پیرامون برخی اهداف و برنامه های این سازمان توضیحاتی ارائه داده است.

اقداماتی چون، ایجاد «پنجره واحد» ، کاهش  دروازه های گمرکی، اصلاح رویه های سازمانی، تلاش برای تبدیل سازمان به نهادی مستقل و خودگردان  گوشه ای از اقدامات جدی و اصلاحی مهندس یوسفی در این سمت تا کنون می باشد.

به عنوان اولین سوال بفرمایید جنابعالی از چه زمانی در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس به عنوان مدیر  عامل مشغول به خدمت شدید و سابقه شما در این  منطقه چند سال است؟

اینجانب در مسوولیت مدیر عامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس از 20 خرداد 93 به صورت عملی شروع به کار کردم اما حضورم در منطقه گازي جنوب استان بوشهر  به سال 76 یعنی بیش از17 سال پیش بر می گردد و در تمام این سالها در همین منطقه و در شرکت های مختلف نفت و گاز کار کرده ام. اولین بار درسال ۸۷ به سازمان منطقه ویژه آمدم و در مسوولیت مدیریت توسعه اقتصادی و جذب سرمایه وپس از آن در  مدیریت  شهری که متولی زيرساختها بودبه مدت 3 سال فعالیت کردم. در سال 90 به شرکت نفت و گاز پارس  رفتم و به عنوان مدیر منطقه مشغول به کار شدم و حدود 3 سال هم در آنجا خدمت کردم. تا اینکه مقامات عالی وزارتخانه امر فرمودند و بنده در سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در مسوولیت مدیرعامل مشغول به خدمت شدم .

با توجه به شناخت شما از منطقه و آشنایی با چالش های آن، اقدامات جنابعالی در بدو ورود به سازمان در مقام مدیر عامل چه بود و چه تدابیری در در دستور کار خود قرار دادید؟

بنده برنامه هایم را بر اساس شناخت چندین ساله ای که  از منطقه ویژه داشتم در 29 بند تنظیم کردم، در همین حال،  عمده برنامه ها و رویکردم نشأت گرفته از منویات مقام عالی وزارت بود. ایشان دستورات و خط مشی کلی را تعیین فرمودند که بر آن اساس و همینطور دستورات مصرح در حکم انتصابی که از طرف آقای مهندس جوادی به بنده ابلاغ شده بود آنها را در قالب برنامه  جامعی تهیه و به استحضار هیات مدیره محترم شرکت ملی نفت رساندنم و از ماه دوم حضور پیگیر پیاده سازی برنامه بوده  و هستم.

آیا می توانید به برخی از رئوس برنامه های خویش اشاره کنید؟

ببینید! قبل از اینکه به برنامه هایم اشاره کنم بایستی بگویم اصلی ترین هدف تشکیل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس این بوده است که  این  سازمان بتواند به عنوان بازوی صنعت نفت و در بعضی موارد به نمایندگی از دولت برای توسعه اقتصادي در منطقه با محوریت  گاز اقدام نماید. بر همین اساس هم بخش قابل توجهی از وظایف مدیریتی، حاکمیتی و حتی امنیتی در دولت و وزارت نفت به صورت متمرکز به سازمان تفویض شده است. در همین حال، در تمام طول سالهای گذشته، این ماموریت مهم با فراز و نشیب و با افت و خیزهایی همراه بوده و زمینه سازی در سازمان برای کمک به ایجاد زیرساختها چه نرم افزاری و چه سخت افزاری برای ایجاد توسعه کم و بیش رخ داده است، اما از نظر بنده این ماموریت نسبت به نقشه راه و وظایفی که برای سازمان تعریف شده بود، در این سالها دچار انحراف هایی از مسيرشده بود و لازم بود که ماموریت سازمان روی خط سیر اصلی خویش بازگردد.این انحراف از ماموریت گاه در حدي بوده که تصور از سازمان به سازمانی خدمات دهنده در حوزه عام المنفعه تنزل پیدا کرده بود. بنابراین تلاش اصلی در این مدت این بود که سازمان را به ماهيت و ماموریت اصلي اش که به آن ابلاغ و تعیین شده است برگردانیم. لذا سعی کردیم در ابتدای کار فضای سازمان را به لحاظ اداری و مقرراتی به استانداردهای صنعت نفت نزدیک کنیم تا بدین طریق بتوانیم برای اصلاحات و حرکت های بعدی آماده شویم .

مهمترین رويکردتان چه بود؟

بنده مدتها بیرون از سازمان به عنوان مشتری و ذینفع سازمان کار کرده بودم و احساس میکردم سازمان برونگراييش کمرنگ شده است.رویکرد اصلی من در ابتدای ورود سازمان این بود که سازمان باید برای سرمایه گذاران و ذینفعانش  کار  کند و به آنها خدمت رسانی کند نه اینکه درگیر خودش باشد. معمولا هر سازمانی پس از مدتی و به تدریج درگیر خودش می شود و آن قدر بزرگ می شود که دیگر نمی تواند برای دیگران فرصت بگذارد و یا علاقمندی های درون سازمانی باعث می شود که بیشتر مسایل به درون سازمان گرایش پیدا کند و توجه به سایر ذینفعان کلیدی کم شود. شعار اول من در سازمان این بود که «ما ایجاد شده ایم برای حل مشکلات دیگران و ذینفعانمان نه حل مشکلات خودمان ».

این ذینفعان چه کسانی هستند؟

آن دیگران و ذینفعان در حقیقت سرمایه گذاران ما هستند چه در حوزه دولتی و چه در حوزه بخش خصوصی. فرقی نمی کند،  می تواند نفت و گاز پارس، مجتمع گاز پارس جنوبی و یا شرکت های پتروشیمی و یا شرکت های سرمایه گذاری بخش خصوصی باشند. مردم منطقه.نهادهای متولی در سایر ارکان حاکميت.خریداران داخلی و خارجي محصولات که مشتری زیرساخت ها هستند و ....  تلاش کردیم در این مدت این شعار را در عمل جا بیاندازیم که وقت سازمان را برای تسهیل امور ذینفعان و مشتریان خود قرار دهیم و در خدمت آنها باشیم .

آیا می توانید در این خصوص مثالی را ذکر نمایید؟

بله. به طور مثال عرض کنم که در طول سالهای گذشته حدود نود پرونده بازمانده در حوزه سرمایه گذاری در سازمان وجود دارد که عملا هر دو طرف از این بلاتکلیفی رنج می بینند.به عنوان اولین قدم در حوزه سرمایه گذاری، ایجاد «پنجره واحد» را پيگيري کردیم به این مفهوم که سرمایه گذار در فاصله بسیار کوتاهی به این پاسخ برسد که آیا می تواند در منطقه سرمایه گذاری کند یا نمی تواند؟ و معطل سازمان نماند و این موضوع را در سایر حوزه های خدماتی و زیر ساختی هم پیگیری کردیم. کار گروهی هم گذاشتیم که پرونده ها را تک تک به سرانجام برساند .

موضوع دیگری که در منطقه مطرح است بعد ویژه بودن آن است. این ویژه بودن شامل چه تسهیلاتی می شود؟

 به نکته خوبی اشاره کردید. بی تردید ویژه بودن منطقه به تسهیلات گمرکی آن است وگرنه تفاوتی با سرزمین اصلی نخواهد داشت. ما انرژی مان را روی این موضوع گذاشتیم که این ویژه بودن را یک مقداری ملموس تر نماییم. یکی از برنامه های اساسی ما در این خصوص، تکمیل حصارهای منطقه برای کاهش و در عین حال محدود کردن تعداد دروازه های گمرکی بوده است. این کار را از محدوده پتروشیمی ها شروع کردیم و برنامه بعديمان اصلاحات در منطقه شرقی پارس یک است. حسن این کار این بوده که هم اکنون سرعت تبادل کالا درون منطقه به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. البته در حال حاضر ما هنوز هم با مشکل تعدد دروازه های گمرکی مواجه هستیم. در بدو ورود اینجانب در مسوولیت اخير، تعداد دروازه های گمرکی  67 دروازه بود که قرار بود 18 دروازه دیگر هم به آن اضافه شود، یعنی 85 دروازه. ما نه تنها اجازه افزایش دروازه ها را ندادیم که در گام اول هم این 67 دروازه را به 35 دروازه کاهش داده ایم .

توجیه افزایش تعداد دروازه ها چه بوده است و آیا در نقشه راه سازمان هم این تعداد دروازه پیش بینی شده است؟

 در طرح اولیه منطقه مقرر بود که منطقه فقط 3 دروازه گمرکی داشته باشد و 3 دروازه هم برایش پیش بینی شده بود، اما در طول سالیان اخیر به دلیل اینکه هیچ وقت یک مدیریت واحدی در منطقه ایجاد نشده که بر اساس آن هم مردم و هم شرکت ها برای عبور از این 3 دروازه راضی باشند، عملا این 3 دروازه تبدیل به 67 دروازه شد! که تازه در حال افزایش هم بود. هر وقتی هم که صحبت می شد که چرا دروازه ها را کاهش نمی دهید می گفتند: چون همه راضی نمی شوند. ما آمدیم و واقع گرایانه عمل کردیم و گفتیم  شاید هیچ گاه نتوانیم همه را راضی کنیم اما این روند درست نیست و باید فکری اساسی کنیم، بیاییم دروازه ها را با تعدادی که فکر می کنیم می شود اقدام و کاهش دهیم. مثلا در اقدامی ویژه در حوزه پتروشیمی، پتروشیمی ها را به 3 گروه با عنایت به شکل و فیزیک قرارگیری شان تقسیم کردیم و برای هر کدام دروازه های گمرکي پیش بینی کردیم. ما تاکید داریم که اگر این 67 دروازه را به 20 دروازه گمرکی کاهش دهیم، در روند امور و سرعت و شفافیت کار بسیار بهتر از آن است که همان 67 دروازه بماند و یا افزایش یابد اگر چه نسبت به ایده آل خوب نيست. این تصمیم را گرفتیم و مقدمات آن هم خیلی سریع فراهم شد و اکنون در حوزه پتروشیمی در حال نهایی شدن است .

آقای مهندس! منطقه ویژه همواره در مقاطع زمانی مختلف در خصوص تزریق منابع دولتی در مضیقه بوده است. همین تنگناها اجرای بسیاری از پروژه ها را دچار رکود کرده است. راهکار جنابعالی برای رفع این چالش چه بوده است؟

این بحث در منطقه به عنوان یک درد قدیمی مطرح است. منابع دولتی محدود و اولویت ها هم متفاوت هستند. طبیعتا در وزارت نفت اگر منابع و پولی باشد، منطق حکم می کند که این مبلغ صرف توسعه میدان، نگه داشت تولید و امور عملیات شود، لذا از سالهای گذشته بسیاری از پروژه ها و زیر ساختهای منطقه به دلیل محدودیت های مالی دولت تعطیل و یا متوقف شده بود. به طور  مثال، متاسفانه برق منطقه هنوز تکمیل نشده، فرودگاه منطقه به صورت ناقص اجرا شده، جاده ها هنوز تکمیل نیست. در همین حال، شبکه آب نیز به طور ناقص اجرا شده و فضای سبز منطقه هم با استانداردهای زیست محیطی همخوانی ندارد و در سالهای گذشته حتی یک پنجم تعهد هم انجام نشده است.مدیریت پسماندها اجرایی نشده و زیرساختهای مورد نیاز سرمایه گذاری تکمیل نشده اند. بنابراین ما با چالش های متعددی از سالهای گذشته مواجه هستیم. ما آمدیم و فکر کردیم و گفتیم به جای اینکه برویم چانه زنی بکنیم و برای گرفتن اعتبارات از منابع دولتی - آن هم در شرایطی که محدودیت های مالی وجود دارد و مستحق تر برای دریافت این منابع هم وجود دارد- به این فکر افتادیم که مثل سازمان های خدماتی مترقی ترعمل کنیم و سازمان را به سمتی سوق دهیم که خودش بتواند خود گردان اداره شود. اگرچه این یک فرایند زمان بر است و ممکن است تا نقطه تحقق 100 درصدی هم چند سال به درازا بکشد، اما باید از یک جایی شروع می کردیم.سازمان خدمات دهنده در مقابل خدماتش تعرفه می گیرد و خدمات خوب ارائه می کند. چه کسانی مستحق تر از اینکه خود خدمات گيرندگان برای خدمات دریافتی خودشان اشتراکی هزینه کنند، لذا وقتی هم هزینه ها تقسیم شود، مبلغ آن عادلانه می شود و فشاری هم به شرکت خاصی نمی آید. بنابراین موضوع خودگردانی منطقه ویژه را پیگیری کردیم و خوشبختانه این طرح مورد تصویب هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران  قرار گرفت و به تبع آن دولت محترم هم آن را تصویب کرد و به امضای معاون اول محترم رییس جمهور به ما ابلاغ شد.همه این فکر کردن ها و اقدامات تا دریافت مصوبه جمعا دو ماه شد.یعنی بسیار سریع و استثنايي. بدین ترتیب و بر اساس این ابلاغیه، شرکت هایی که در منطقه ویژه کار می کنند، مبلغ مختصری را به عنوان هزینه خدمات در اختیار سازمان قرار می دهند و سازمان این هزینه را برای ایجاد زیر ساختهای جدید و توسعه زیر ساختهایی که از قبل بودند و نگه داشت زیر ساختها صرف می کند. با این روش، بی تردید ما می توانیم حتی تعهدات زیست محیطی مان را به طورکامل انجام دهیم. البته خیلی رویایی است اگر بگوییم که آلودگی منطقه را به صفر می رسانیم. این شعار غیر قابل تحققی است چرا که هر جا صنعت باشد قطعا عوارض زیست محیطی هم دارد. مهم این است که بتوانیم این اثرات و عوارض را جبران و یا کاهش دهیم. بنابراین از محل درآمدها می توانیم پروژه های زیست محیطی را برای کاهش اثرات آلودگی در منطقه اجرا نماییم. حتی به مناطق پیرامونی که تحت تاثیر این عوارض زیست محیطی هستند نیز می توانیم خدمات رفاهی و اجتماعی بدهیم و در حوزه زیرساختهای شهری هم ارایه خدمت نماییم. در واقع با این روش، سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس به یک سازمان «درآمد- هزینه ای» تبدیل می شود. بهره وری سازمان هم ارتقا می یابد.کارکنان خوب و خدوم سازمان به این ترتیب مشارکتشان در امور بیشتر و حضورشان مؤثرتر می شود. در  این باره هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران هم ما را تشویق کردند که این اتفاق حتما بیافتد. من فکر می کنم با این شرایط ما شاهد یک منطقه ویژه روان تر به لحاظ بروکراسي  و شیک تر به لحاظ زیرساخت خواهیم بود و در سالهای آتی خواهیم توانست بر بخشی از چالش هایمان غلبه نماییم .

در حوزه جذب سرمایه در منطقه ویژه چه تدابیری در دستور کار است؟

بحث مهم بعدی ما درسازمان همين جذب سرمایه است. واقعیت این است که در حوزه اشتغال و توسعه اقتصادی منطقه باید فکر جدیدی بکنیم. در حال حاضر با تلاش وزارت نفت فازهای پارس جنوبی تقریبا رو به اتمام هستند و همزمان 10 ترین در خشکی و 6 سکو در دریا کار پیش راه اندازی و راه اندازی را در حال انجام دارند و انشاءا... به نتیجه می رسند و گاز می دهند و البته به عنوان یک شاهد هفده ساله باید بگويم کاری بی نظیر است. نکته ای که بایستی مدنظر قرار دهیم این است که واحدها و فازهایی که به مرحله بهره برداری می رسند رابطه معکوسی با میزان اشتغال دارند و میزان اشتغال آنها پایین می آید .حتی در فازهای 35 ماهه هم که در اولویت بعدی فعالتر می شوند ونهايتا  2 سال دیگر به  پایان می رسند و لاجرم میزان اشتغال کاهش می یابد. لذا این روند منطقی و طبیعی است که شاخص اشتغال در منطقه رو به جلو  نباشد. بنابراین بایستی کاری کنیم که با جذب سرمایه بخش خصوصی این روند نزولی اشتغال را حتي الامکان کنترل نماييم.

چگونه این موضوع امکانپذیر است؟

تنها راه حل جذب سرمایه در حوزه صنایع پایین دستی و تکمیل زنجیره پتروشیمی و یا در سایر حوزه های جانبی جذب سرمایه مانند توریسم صنعتی و ... است. در حوزه صنعتی همانطور که در عسلویه مشاهده می کنید، اراضی قابل توجهی را از قبل برای تکمیل زنجیره پتروشیمی پیش بینی کرده اند که از خام فروشی و یا فروش محصولات میانی جلوگیری شود و ما بتوانیم ضمن پرهیز از خام فروشی، به محصول نهایی برسیم. این توسعه در منطقه کمتر افتاده است و بیشتر این اراضی بدون توسعه به حال خود رها شده اند. ما در بدو ورود انرژی قابل توجهی گذاشتیم و در حال مذاکره هستیم که بتوانیم صاحبان سرمایه را مجاب کنیم که در این حوزه سرمایه گذاری کنند. تاکید ما در حال حاضر بر روی صاحبان سرمایه داخلی است. چون در حال حاضر بیشتر در دسترس هستند مثل صندوق های سرمایه گذاری و ... . خوشبختانه این سرمایه گذاران  اعلام آمادگی کرده اند و برای پروژه ها یی که از قبل تعریف شده اند  در حال مذاکره و واگذاری هستیم و انشاءا... بتوانیم طلسم صنایع پایین دستی را که در 7- 8 سال گذشته  شکسته نشده است را بشکنیم و صنایع پایین دستی آغاز به کار کنند. اتفاق خوب دیگری که در حوزه اشتغال و جذب سرمایه افتاده که البته منطقه ویژه  فقط نقش کمک در واگذاری اراضی را ایفا کرده و اصل موضوع را مقام عالی وزارت  و تیمی در معاونت برنامه ریزی به نتیجه رسانده اند، پروژه مهم ومعروف فراگیر پالایشی سیراف است که با یک تیر چند نشان را می زند و به طور کامل مشکلات و چالش های مربوط به فروش میعانات گازی را برطرف می نماید. علاوه بر آن، در طرح ملی سیراف چند اتفاق خوب دیگر به طور همزمان می افتد؛ یکی اینکه بخش خصوصی به معنای واقعی خود درگیر این پروژه شده است. در این طرح 8 گروه از بخش خصوصی به معنای واقعی درگیر کار شده اند. بحث دوم این بود که میعانات گازی که به صورت خام فروخته می شد از این به بعد با عجله عرضه نخواهد شد و این ماده به محصول ثانویه و با ارزش افزوده بالاتر تبدیل می شود. مزیت بعدی این طرح  که به بحث ما هم مرتبط است کمک شایان توجهی است که به ایجاد اشتغال می کند، هم در دوران 4 ساله ساخت - چون این یک پروژه 480 هزار بشکه ای است- و هم در زمان بهره برداری که میزان اشتغال قابل توجهی ایجاد می نماید. در همین حال، در حوزه محیط زیست هم چند کار را با هم شروع کرده ایم. یکی بحث احیای انبار مکانیزه گوگرد بود که سالها این پروژه راکد مانده بود. ما این پروژه  را زمان گذاشتیم و پس از سه ماه  هم اکنون به مرحله پیش راه اندازی رسیده است و به تدریج زیر لود می رود. بدین ترتیب انبار رو باز کنونی گوگرد منطقه برچیده خواهد شد و اثرات زیست محیطی خوبی را برای منطقه به همراه خواهد داشت. چند پروژه موازی هم برای کاهش میزان فلرینگ در منطقه توسط شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی به عنوان بهره بردار و هم بخش دیگری که در شرکت ملی نفت موضوع را پیگیری می کند در حال پیگیری است که انشاءا ... در آینده نزدیک کاهش آلاینده های زیست محیطی را هم داشته باشیم .

در خصوص انجام مسوولیت های اجتماعی در منطقه توضیحی بدهید .

سازمان منطقه ویژه به تبع ذات خویش در استان بوشهر یک سری مسوولیت های اجتماعی بر عهده اش بوده است. با تاکید مقام عالی وزارت مبنی براين که باید به محیط پیرامون خصوصا شهرها و روستاهای لایه اول متناسب با گستردگی صنعت  رسیدگی شود، خوشبختانه توفیق داشتیم که  مانده مطالبات مصوبات پروژه های سفر مقام معظم رهبری به منطقه صددرصد پرداخت و محقق بشود ومي توان قول داد که طرح ها تا دهه فجر امسال تکمیل شوند. در حوزه مصوبات سفر دولت هم  به طرح های اولویت دار تزریق مالی شده است. همچنین در طول ماههای گذشته، شرکت ملی نفت ایران و شخص مدیرعامل محترم، آقای مهندس جوادی به طور ویژه بودجه ای را برای نیازهای فوری منطقه در شهرستان عسلویه و کنگان  که بلافصل در حوزه پیرامونی ما هستند اختصاص دادند و پروژه های آن مناطق  را پوشش مالی دادیم، لذا ما مسوولیتهای اجتماعی مان را هم در حوزه سازمان منطقه ویژه با دیدگاه جدیدی پیگیری می کنیم. در همین حال، ما سعی کرده ایم خدمات را به سمت خدمات عام المنفعه ببریم. ممکن است خیلی از خدمات در منطقه داده شده باشد که سودش فقط به یک  گروه خاصی رسیده باشد اما ما سعی کرده ایم که این نوع خدمات را کنترل کنیم و به سمت ارایه خدماتی برویم که زیر ساختی باشد و به همه مردم برسد.  برنامه انضباط هزینه ای را هم در منطقه اجرایی کرده ایم نه به مفهوم کاهش خدمات بلکه به مفهوم ساماندهی خدمات. چون ساماندهی مسایل درونی سازمان از جمله هزینه ها، قراردادهای بازمانده و تعیین تکلیف نشده چه در حوزه سرمایه گذاری و چه پیمانکاری مورد تاکید ویژه مدیرعامل محترم شرکت ملی نفت بوده است که روی آن به صورت مستمر کار می کنیم و سعی کردیم زواید سازمان را کم کنیم  تا چابک تر شویم .

آیا آماری از نیروهای شاغل در منطقه عسلویه و فازهای پارس جنوبی دارید؟  

آمارهای اشتغال همیشه متغیر بوده است و  به پروژه ها و کار در پروژه ها برمی گردد  اما  در طول سالهای گذشته بسته به نمودار پپیشرفت پروژه ها  بین 55 تا 90 هزار نفر در این منطقه در حال کار و فعالیت بوده و هستند .

در خصوص روابط کارگر و کارفرما در حال حاضر وضعیت چگونه است؟ آیا پرداختی ها در زمان مقرر صورت می پذیرد؟  

 همواره این بحث در منطقه و در همه فازها وجود داشته است. وقتی  شما این تعداد کارگر را دارید که در حال فعالیت در یک منطقه هستند و زحمت می کشند طبیعتا با کارفرمایان مختلف سر و کار دارید. در حال حاضر ده ها شرکت ریز و درشت کارگران منطقه را کارفرمایی می کنند. در خصوص پرداختی ها هم بایستی گفت: تا صورت وضعیت ها در فازها نقد می شوند و این مبالغ به رده های پایین تر و به شرکت های پایین دست منتقل می شود و تا آنها به کار گر ها پرداخت می کنند، زمانی را می برد. با روالی که طی شده، شرکت ملی نفت ایران به صورت ویژه به این موضوع ورود کرده و سازمان منطقه ویژه به عنوان بازوی اجرایی این مباحث را پیگیری و کنترل می کند تا  تعادل پرداخت ها در روابط کارگر و کارفرما به بهترین شکلی صورت پذیرد. خوشبختانه هم اکنون در منطقه شرکت های در حالت بحرانی را به آن مفهوم گذشته نداریم. گاه شرکت های در حالت غیر قابل قبول داریم اما  بحرانی نیستند. ضمن آنکه تعداد شرکت های غیر قابل قبول کم شده است اگرچه رضایت کاملی نداریم اما در قیاس با قبل بسیار بهتر شده است. خوشبختانه این حساسیت در بین پیمانکاران ایجاد شده که مطالبات کارگران باید در اسرع وقت پرداخت شود 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر