فکرشهر ـ آذر حسینی: دشتستان و به خصوص برازجان هنوز آب ندارد و با این که مسوولین وعده داده بودند که به زودی برنامه آبرسانی به شهر برازجان یک روز در میان می شود، اما این وعده نه تنها محقق نشده بلکه به جز برخی شهرک ها از جمله پردیس که بیش از دو ماه است آب ندارد و مردم مجبورند آب را تانکری خریداری کنند، برخی محلات هم هستند که امروز، وارد چهارمین، پنجمین و ششمین روز بی آبی می شوند.
به گزارش فکرشهر، در این وضعیت نابسامان، خبر رسیده که کیقباد یاکیده ـ مدیرعامل آب و فاضلاب شهری استان بوشهر ـ که این منصب را از ابتدای سال 93 تاکنون عهده دار بوده، استعفا داده است؛ هر چند خبرهایی هم بود که یاکیده قصد داشته به سفر حج برود و به همین دلیل فعلا اجازه داده دیگری سرپرست شرکت آب و فاضلاب شهری استان بوشهر شود؛ اما این خبر با تایید اتمام قرارداد وی تکذیب شد.
ابتدا در خبرها آمد که یاکیده استعفا داده و جانباز ـ معاون وزير و مديرعامل آب و فاضلاب كشور ـ نیز استعفای وی را پذیرفته ولی بعدا مشخص شد که مدت قرارداد وی در آب و فاضلاب استان بوشهر پایان یافته و پایان این قرارداد، یاکیده از این سمت کنار رفته یا کنار گذاشته شده است و محمد پوریوسفی ـ معاون بهره برداری شرکت آب و فاضلاب استان بوشهر که اهل استان فارس است ـ با حکم جانباز، این سمت را عهده دار شده است.
به گزارش فکرشهر، با این که یاکیده، از روز چهارشنبه ـ 27 تیرماه ـ از سمت مدیرعاملی آبفای استان بوشهر رفته، ولی بخش اعظمی از آن چه هم اکنون با عنوان «بحران آب» در استان بوشهر مشاهده می شود، بدون شک به عملکرد وی نیز مربوط می شود؛ عملکردی که از سال 93 تا 97، به مدت 4 سال تمام در استان بوشهر اعمال شده است؛ روزی که یاکیده آمد، مشکلات آبی داشتیم و اکنون، بحران آبی؛ و شاید کیقباد یاکیده باید می ماند و پاسخگوی عملکرد 4 ساله خود می بود؛ عملکردهایی که نه تنها به حل مشکلات آب و فاضلاب استان بوشهر کمک نکرده که در کنار ناکارآمدی مدیران دیگر حوزه های آبی و مسوولین اجرایی استان، به نوعی مشکلات آبی را به بحران هم تبدیل کرده است؛ بحرانی که دودش تنها به چشم مردم این استان نمی رود و در صورت عدم ارائه راهکارهای عاجل و مناسب، می تواند برای کل نظام تبعات ناخوشایندی در پی داشته باشد.
ده ها قرن در اشتباه بودند و از جهل تاریخی خود بی خبر؛ و کسی پیدا نشد که بگوید در اشتباهید! اگر عادت های کهنه فکری خود را کنار میگذاشتند و بجای اینکه کورانه همرنگ جماعت عوام شوند، چشم و گوش خود را باز میکردند و خود مستقل و آزادانه و خلاف آمد عادت، مشاهده علمی میکردند و همه چیز را از نو خود تجربه و مشاهده میکردند میکردند و پا جای گذشتگان نادان و جاهل و مقلد و طوطی صفت خود نمیگذاشتند، پی به خطا های چاهلانه خود پی میبردند.و مثلا نمگفتند: پروانه سوخت شمع فرو ریخت شب گذشت! ..... ، شاعران وطنی را میگویم. از کی پروانه گرد شمع پلکیده؟ آنچه این شاعران پروانه اش نامند ، حشره ای است دیگر که به انگلیسی moth گویند. پروانه یا باترفلای buttefrly حشره ای است زیبا با بال های رنگین که در روز پرواز میکند و شهد گل ها را میمکد و کاری به شمع و چراغ و هر منبع نوری دیگر و یا حشرات دور و بر آنها ندارد.