يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۴۴۳۲۴
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۰

فکرشهر ـ عبدالخالق عبدالهی: من در مطالبی که می نویسم گاهی عمدا کلمات و واژه های محلی را می گنجانم تا چالش ایجاد شود، بحث و گفت وگو درگیرد، تبادل اطلاعات شود و نهایتا چیزی یاد بگیرم. 

چند روز قبل در یکی از نوشته ها، واژه «خاسیره» به معنی پدر زن را به کار برده بودم. «خاسیره» را در بعضی مناطق «خِسیره»، «خِسو» یا «خِسی» هم می گویند. 

مطلب که منتشر شد، چند نفر از دوستانم تماس گرفتند و از ریشه و خواستگاه کلمه خاسیره صحبت  کردند. یک نفر گفت: «به نظر من صحیح آن، «خواسیره» است و از ریشه خواستن و خواستگاری می آید»؛ بعد توضیح داد که «خواسیره یعنی کسی که دخترش را خواستگاری می کنند». 

دوست دیگری زنگ زد و گفت: «خاسیره درست است نه خواسیره». بعد درباره معنی آن این طور استدلال کرد: «خاسیره یعنی کسی که خورده یا خارده و سیر شده، وجه تسمیه آن هم یعنی کسی که باید آن قدر شیربها به خوردش بدهی تا سیر بشه و دختر بهت بده». استدلال جالب اما نچسبی بود. 

من فکر می کردم «خاسیره» ریشه فارسی پهلوی دارد چرا که رودکی هزار سال قبل وقتی می خواسته شدت جنگ و دعوای دو نفر را توصیف کند، سروده بود: «به مانند خسوران و بیوگان»؛ یعنی مثل  خاسیره ها وعروسان. 

به دکتر «عبداله رضایی» زنگ زدم. دکتر صحبت هایم را که شنید، مکثی کرد و گفت: خاسیره ریشه عربی دارد از خسر به معنی خسارت می آید. به این معنی که شخصی که دخترش را شوهر می دهد، به نوعی دچار ضرر و نقصان و خسارت می شود؛ به عبارت ساده تر، خاسیره کسی است که تکه ای از وجودش که همان دختر است، از او جدا شده باشد. 

تلفن را که قطع کردم به این نتیجه رسیدم که انگار نظر یکی از دوستان از همه آنچه گفته شد به واقعیت نزدیک تر است. او همیشه می گوید «خاسیره آدم بدبختی است که یک بلای آسمانی  به اسم داماد از گرد را می رسه، تحت عنوان جهیزیه غارتش میکنه، دخترشم که میبره هیچ، شب ها میاد خونش شامشم که میخوره هیچ، تازه کُفِه هم وَش میکنه»!
 

نظرات بینندگان
ناشناس
|
-
|
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۳:۳۱
اما ما جنوبی ها به هردوطرف میگوییم خاسیره هم به پدر زن هم پدر شوهر. البته  به مادرزن و مادرشوهر هم میگوییم
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر