دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۷۳۰۶
يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۳

\n\n

فکرشهر: هميشه با همكاران رسانه ايم ،سر اين موضوع كه يك عكس تاثير گذارتر از يك متن طولاني هست بحث مي كرديم  تا اينكه الان اين رو اعتراف  ميكنم كه هرچقدر ارشيو عكسم رو بالا پايين كردم نتونستم يك عكس مرتبط با موضوعي كه ميخوام عنوان كنم پيدا كنم .بگذريم .

\n\n

همه ي ما خوب ميدونيم كه انتهاي اين زندگي پر پيچ و خم ،مرگه و همه ي ما خيلي خوب ميدونيم كه هممون قراره تو ١متر جا بخوابيم و اون يه مترم نه ميتونيم با خودمون آي پاد ببريم نه گوشي اپل و نه ماشين هاي آنچنانيمون و نه ميز و صندلي .ما ميريم.همه ي وسايل يا بخشيده ميشن يا چندين سال به يادگار ميمونه و بعد از چند سال خاك خوردن يا دور انداخته ميشه  يا اگه آدم مهمي باشي ميره تو دكوري يا موزه.فقط اون اسم آدميه كه به جا ميمونه كه معمولا اگه آدم بدي باشي كمتر كسي حرفتو ميزنه اما اگه آدم خوبي باشي و خوبي كرده باشي تا ساليان سال فراموش نميشي.

\n\n

چند روزيه كه ذهنم درگير يه موضوع شده .چند روز پيش شاهد يه برخورد بسيار زننده از يكي از مديران اداره ي دولتي بودم.به طور اتفاقي پشت در اتاق رييس منتظر دوستم موندم ايشون از هنرمندان زحمتكش اين شهر هست و همه نام او را به نيكي ميارن .كاملا در جريان مشكلش بودم.

\n\n

چند دقيقه اي گذشت صداي ناهنجار و بلندي از سمت اتاق رييس بيرون آمد كه استانداري كيه كه به من دستور بده .تو اصلا باورت نميشه  تو اتاق بنشيني  و برايت وقت بگذارم و برو ديگه اينجا پيدات نشه ، هيچوقت هم اجازه نداري به اداره ي ما بيايي!!!و اگر اينجا پيدايت شود تورا بيرون ميكنم .

\n\n

ميدونستم كه طلب حقش آمده بود. بسيار متاسف شدم براي اين هنرمند كه اخيرا متوجه حقايقي شده بود اما دستش به جايي بند نبود .ما در دولتي هستيم كه آن را تدبير و اميد ناميدند و هميشه از جوانان آينده ساز سخن مي گويند اما اكنون حق او را خورده اند و او حتي براي طلبش نمي تواند به اداره اي كه ملك شخصي اون آقا ي رئيس نيست برود.  هميشه شاهد پايمال شدن حق و حقوق هنرمندان بوديم و هميشه هم سكوت كردند اما بدانيد كه ميز و صندلي تاريخ انقضا دارد اما هنر....

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر