يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
فکرشهر/ مهمانی چهل ساله (5)؛ گفت و گو با مدیران مدارس؛
فکرشهر: جالب اینجاست که با وجود سال ها همزیستی با مردم این سرزمین، اغلب، فرهنگ های خود را نیز متعصبانه حفظ کرده اند و همین یکی از دلایل پذیرفته نشدن از سوی مردم این سرزمین اند. مردی به همراه همسران و...
کد خبر: ۱۸۰۰۷
جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۰

فکرشهر: بخواهیم یا نخواهیم سال های سال است که میزبان میهمانانی ناخوانده و از دیار خود رانده هستیم به نام افغانستانی ها؛ میهمانانی که برخی در این سرزمین و همسایگی منازل ما، متولد شده، ازدواج کرده، بچه دار و نوه دار شده اند و حتی برخی از آنان، از هر ایرانی، ایرانی تر می نمایند و در بعضی مواقع قابل تفکیک نیستند.

\n\n

پای دردلشان که می نشینی، حرف های بسیار دارند؛ از توهین و با القاب نامناسب صدا زدنشان تا مباحث مربوط به اقامت و کار و مدرسه و سایر آزار و اذیت ها... .

\n\n

جالب اینجاست که با وجود سال ها همزیستی با مردم این سرزمین، اغلب، فرهنگ های خود را نیز متعصبانه حفظ کرده اند و همین یکی از دلایل پذیرفته نشدن از سوی مردم این سرزمین اند. مردی به همراه همسران و عروس های خود در یک حیاط سکنی دارد؛ زنانشان با هم زندگی می کنند و تنها وظیفه ی خود را فرزندآوری می دانند، بچه هایشان از کودکی به بازار کار روانه می شوند، دخترانشان در کودکی ازدواج می کنند و برای حفظ موقعیت های خود در مکان های مختلف و به خصوص مشاغل، مجبور هستند مخفیانه زندگی کنند. ـ منظور از مخفیانه، عدم ارایه ی اطلاعات شان به سایر افراد و برخی ادارت مربوطه است ـ.

\n\n

در هر حال، این میهمانان که در برخی نقاط میزبان هم شده اند، با جامعه ی ما در هم آمیخته اند و برون راندن تمامی آنان نیز نه ممکن است و نه عملی؛ چرا که برخی که حداقل دو نسل است در ایران سکنی دارند، حتی خود را افغان هم ندانسته و می گویند ایرانی هستیم؛ حتی طبق اخرین آمار رسمی، که مهرماه 93 منتشر شد، اعلام گردید نزدیک به ۳۰ هزار زن ایرانی با مردان افغان ازدواج کرده‌اند در حالی که آمار غیر رسمی بسیار بیشتر از این است.

\n\n

در کنار تمام مشکلاتی که حضور افغان ها برای ایران ایجاد کرده و برنامه های متفرقه ای که در این سال ها برای ساماندهی آنان صورت گرفته، از جمله ایجاد 22 اردوگاه برای اسکان افغان ها، موفقیت چندانی برای حذف کامل این گروه در کشور حاصل نشده و افغان ها در ایران، شریک زندگی مردم شده اند، با آنان درس می خوانند، بیمارستان می روند، نماز می خوانند، کار می کنند و در یک قبرستان به خاک سپرده می شوند. 

\n\n

\n\n

طبق آمار رسمی، هم اکنون ۳۵۰ هزار دانش آموز و ۱۱ هزار دانشجوی افغان در دانشگاه های ایران مشغول تحصیل هستند و ۱۷ هزار نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه های ما هم از اتباع افغانستان هستند.

\n\n

در ٢٧ ارديبهشت ١٣٩٤ نیز، رهبری به صورت مشخص فرمودند كه:
\n«هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که به ‌صورت غیرقانونی و بی‌ مدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آن ها باید در مدارس ایرانی ثبت‌نام شوند».
\nبا این تفاصیل، شاید بهتر باشد فرهنگ ایرانی را به این گروه از ساکنین ایران، بشناسانیم و به جای این که خودمان را از آنان دور نگه داریم و همواره، به چشم اتباع بیگانه نگاهشان کنیم، در فرهنگ ایرانی و شیعی غوطه ورشان نماییم تا کم کم از مشکلات ناشی از تفاوت های فرهنگی و مذهبی حضور این مهاجران نیز رهایی یابیم؛ و بدین منظور چه جایی بهتر از مدرسه!

\n\n

به نظر می رسد، دانش آموزان افغانستانی، برای ادامه تحصیل تا دیپلم مشکلی ندارند و فقط در مدارس خاص مثل تیزهوشان و نمونه نمی توانند ادامه تحصیل بدهند و در مدارس عادی، تحصیلشان بلا مانع است؛ هر چند برای دانشگاه باید مجوز رسمی بگیرند.

\n\n

در کل استان بوشهر، افغانی های ساکن دشتستان و به خصوص برازجان، بیشترین تعداد را در آمارها دارند؛ به طور مثال، تنها در یک مدرسه ی 260 دانش آموزی در برازجان، 132 دانش آموز، افغانی هستند؛ آماری که قطعا در کل استان، بیش ترین است و با توجه به تفاوت های فرهنگی و مذهبی این دانش آموزان، تنها یک تیم مدیریتی باتجربه می تواند آن ها را در کنار هم نگه داشته و مدرسه را مدیریت کند.

\n\n

مدرسه ای که در حاشیه ی شهر برازجان است و در کنار دانش آموزان افغانی، دانش آموزان ایرانی را نیز با مشکلات خاص محل زندگیشان پذیرفته است.

\n\n

گلایه ی معلمان مدارس اتباع

\n\n

محمد شیروانی برازجانی، مدیر مدرسه ی خضر برازجان است. وی 30 سال خدمت و 25 سال است که مدیر مدرسه می باشد. می گوید خودم هم دانش آموز مدرسه ی خضر بوده ام و امسال هم، هشتمین سالی است که مدیر خضر می باشم.

\n\n

آقای شیروانی، مدیر مدرسه ای است که از حدود نصفی از 260 دانش آموزش (132 دانش آموز)، افغانی هستند.

\n\n

\n\n

درباره ی مجوز داشتن یا نداشتن دانش آموزان افغانش می گوید:
\nدانش آموزان یا پاسپورت دارند و یا کارت کار و کارگری دارند که سالانه برایشان تمدید می شود. البته از آن جایی که تمدید کارت ها زمان بر است، برای ثبت نام و ادامه تحصیل دانش آموزان مشکل داریم. در ابتدای سال تحصیلی تعهدی از اولیا گرفته می شود که حتما مجوز را برای ما بیاورند، ولی بهرحال و با توجه به مساعدتی که آموزش و پرورش با ما دارد، سخت گیری آن چنانی برای ادامه تحصیل دانش آموزان به کار نمی بریم.

\n\n

وی، در پاسخ به این سوال ما که دانش آموزانی هم هستند که کارتشان را نیاورند نیز می گوید: بله. هستند. کسانی که مشکلی در امور اتباع خارجه برایشان پیش می آید و یا کارت والدین را تایید می کنند و به بچه ها کارت نمی دهند و ... .

\n\n

شیروانی ادامه می دهد: دانش آموزان افغانی، هر ساله از طریق آموزش و پرورش آمارگیری و سرشماری می شوند و هر دانش آموز، کدی دارد که در سامانه ی متمرکز ثبت است. اگر کد دانش آموزی از ما را در سیستم سناد بزنند، مشخص می شود که این دانش آموز در مدرسه ی خضر شهرستان دشتستان تحصیل می کند. وقتی سیستم متمرکز وزارت خانه، دانش آموز را ثبت کرده، انتظار داریم که صدور کارت آنان را نیز تسهیل نمایند. 

\n\n

این مدیر مدرسه ادامه می دهد که: کسانی که کارت ندارند هم ثبت نام می کنند چون برنامه این است که دانش آموزان از درس خواندن عقب نمانند و ما هم سخت گیری نمی کنیم.
\nوقتی از آقای شیروانی پیرامون مشکلات خاص بهداشتی و تحصیلی و فرهنگی دانش اموزان خارجی مدرسه اش پرسیدم هم اینگونه پاسخ داد:
\nدر این 30 سالی که کار می کنم، 14 یا 15 سالش را با دانش آموزان افغانی سر و کار داشته ام، چه در مدرسه ی مقداد و چه اینجا که تعدادشان زیاد است، کم ترین مشکل را داشته ایم. هم با خود دانش آموزان و هم با اولیاءشان. البته ما سعی کرده ایم با همکاری معاونت آموزشی و معاونت پرورشی و معلمانمان، جوی را در مدرسه ایجاد کنیم که هیچ دانش آموز افغانی یا ولی آن ها اظهار نارضایتی نکنند و این تصور ایجاد نشود که فرقی بین دانش آموز ایرانی و افغانی وجود دارد.

\n\n

هر چند حدود 99 درصد دانش آموزان افغانی مان، اهل تسنن هستند، ولی جو مدرسه را طوری هماهنگ کرده ایم که این ذهنیت حتی برای دانش آموزان ابتدایی که دیدگاه مذهبی ندارند هم پیش نیاید که در مدرسه ی شیعه درس می خوانند و خدا را شکر تا حالا مشکل خاصی نداشته ایم.

\n\n

از لحاظ بهداشتی هم  که مقداری ضعف هست ولی چون به شدت کنترل می کنیم، تا کنون مشکل خاصی نداشته ایم.

\n\n

\n\n

از نظر انضباطی و درسی و همکاری در کارهای فرهنگی و هنری هم باید بگویم که دانش آموزان افغانی داریم که سرآمد دانش آموزان ایرانی هستند و همکاری می کنند. دانش آموزان از لحاظ چهره، لهجه، زبان و حتی اسم کوچک و فامیلشان طوری است که اصلا متوجه نمی شوی که افغانی هستند. در مناسبت های مختلف و اجرای برنامه ها، دانش آموزان افغانی همکاری بیشتری دارند و حتی در ایام محرم، تعزیه ی دهه ی محرم را دانش آموزان افغانی که سنی بودند، اجرا کردند.

\n\n

 و حتی خود اولیا که همکاری می کنند و اولیایی که سراغ درس فرزندانشان را می گیرند اگر در دو کفه ی ترازو بگذاریم، توجه ی اولیا دانش اموزان افغانی کمی می چربد.
\nدرباره ی این که بچه ها با هم اختلافی سر ایرانی و افغانی بودن دارند یا نه، هم توضیح می دهد که:
\nبچه ها با هم دوست هستند، بوده که بحث بین خود افغانی ها پیش آمده؛ چون این ها خودشان هم چندین طایفه هستند، تاجیک هستند، افغان هستند، پشتو هستند و ... و خودشان با هم مشکل پیدا کرده اند ولی اختلافشان با ایرانی ها خیلی نادر بوده و فقط برخی اوقات بین دانش آموزان کلاس اولی حرفی رد و بدل شده و ما هم جو را طوری ایجاد کرده ایم که این تنش ها حداقل باشد. اگر هم مشکلی ایجاد شده، مشکلات عادی دانش آموزی بوده و نه دعواهای ایرانی و افغانی.

\n\n

دانش آموزان ایرانی زیاد مشکلی ندارند، هر چند اولیاءشان گاهی گلایه می کنند که تعداد دانش آموزان افغانی زیاد است ولی خب...

\n\n

این مدیر باسابقه، پیرامون هزینه های تحصیل این دانش آموزان مهاجر هم می گوید:
\nسالیانه مبلغی را برای تحصیل پرداخت می کنند. قبلا کم بود ولی جدیدا بخشنامه آمده که از 120 تا 300 هزار تومان از اولیا گرفته شود، ولی خب سال قبل این مبلغ شناور بود و ما دانش آموزانی داشتیم که 20 هزار تومان ازشان می گرفتیم و یا از اداره کل آموزش و پرورش و امور اتباع خارجی نامه می آوردند و رایگان با آن ها حساب می شد و یا درصدی را پرداخت نمی کردند و یا دانش آموزانی هم هستند که امور اتباع آن ها را از پرداخت هزینه معاف کرده، مثلا بچه هایی که مادرشان سرپرست خانوار است و یا معلول حرکتی جسمی در خانه دارند و یا تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند که معاف از پرداختند و افغانی هایی داریم که تعداد دانش آموزانشان زیاد است که یا تخفیف می گیرند و یا معاف می شوند. ما هم تا آن جایی که توان داریم و با توجه به شناختی که از خانواده هایشان داریم، در خصوص اخذ شهریه، مساعدت کامل را با آن ها داریم. حتی برخی دانش آموزان ایرانی و افغانی هستند که مجموعه ی همکاران مدرسه، برای هزینه ی لباس و کتاب و ...، به آن ها کمک می کنند. چون این مدرسه، یک مدرسه ی حاشیه ای است و خانواده ها اغلب خانواده های کارگری هستند.

\n\n

وی اما، از برخی مشکلات مدرسه هم دل پری دارد. می گوید اداره ی چنین مکانی کار سختی است. معلمان و همکاران ما بیش تر از سایر مدارس باید کار کنند و زحمت بکشند و هیچ کس هم قدردان زحماتشان نیست. محمد شیروانی توضیح می دهد که:
\nبه نظر من بهتر است که این تعداد دانش آموز در یک مدرسه نباشند، یا همه در مدارس مختلف پخش شوند، چون دانش آموزانی داریم که از حسین آباد و علی آباد و گذر ماحوزی به اینجا می آیند و در مدارس دیگر ثبت نامشان نمی کنند و همه را به مدارس خضر و دانش و ادریسی و مقداد و دانشگر که در حاشیه ی شهر هستند می فرستند و این مدارس را به آن ها داده اند و بیش ترین تعداد هم در مدرسه ی ما است و برای خود دانش اموزان هم ممکن استاین تصور ایجاد شود که چون افغان هستیم ما را به حاشیه می فرستند  و یا همه ی دانش آموزان افغان در یک مدرسه جمع شوند که متاسفانه تا کنون مسئولین زیر بار این موضوع نرفته اند.

\n\n

او ادامه می دهد:
\nاگر مدرسه شان مجزا باشد، هم برخی تنش ها که وجود دارد، کم تر می شود و هم مدرسه شان خاص می شود که قطع به یقین امور اتباع و وزارت خانه و اداره کل، باید حق و حقوقی که برای مجموعه ی آن مدرسه است را مضاعف از سایر مدارس معمولی پرداخت نمایند و شاید همین باعث ایجاد یکسری مقاومت ها شده که این موضوع اجرایی نشود.
\nهمکاران ما هم دارند مثل سایر همکاران که با دانش آموزان بهتری کار می کنند، کار می کنند و هیچ امکاناتی هم سوای از سایر مدارس دریافت نمی کنند و حتی کارشان سخت تر هم هست. یکی از گلایه های ما از مسئولین این است که با توجه به این که قطعا یک سری امکانات و امتیازاتی برای این مهاجرین و اتباع افغانی از سوی سازمان ملل در نظر گرفته می شود، چه خوب است که برای دلگرمی مجموعه ی مدرسه، درصدی از این امتیازات برای مجموعه ی مدرسه در نظر گرفته شود یا مدارس خاصی برای آن ها در نظر بگیرند که همه ی این اتباع خارجی و افغانی ها در یک مدرسه باشند و یا پراکنده شوند در تمام مدارس.

\n\n

وی با بیان این که تا همین الآن که خدمت شما هستیم، حتی یک ریال هم بابت دانش آموزان افغانی به ما پرداخت نشده است، از ما بابت حضور در این مدرسه قدردانی می کند و درباره ی شیرین ترین خاطره ای که از این مهاجرین دارد هم می گوید:
\nشیرین ترین خاطره ای که از این دانش آموزان افغانی دارم این است که نه دانش آموزان و نه والدینشان از نحوه ی برخورد ما ناراضی نیستند و ما گرم تحویلشان می گیریم و همکاری داریم با هم که این شیرین ترین خاطره است؛ اگر هم مشکلی بوده طوری رفتار کرده ایم که با حسن ظن از مدرسه رفته اند.
\nخاطره ی شیرین دیگر این است که دانش آموزان افغانی که از مدرسه می روند، باز هم به یاد ما هستند. حتی بعضی از دانش اموزان با این که به افغانستان رفته اند، ولی تماس می گیرند و حالمان را می پرسند و یا از طریق بستگانشان پیام می فرستند که به یادتان هستیم و این بهترین خاطره مان بوده... 

\n\n

تعداد زیاد دانش آموزان در یک کلاس

\n\n

به سراغ شیفت مقابل مدرسه ی خضر، یعنی دبستان دانش می رویم که در واقع مدرسه ی دخترانه ی اتباع خارجی (افغانی ها) برازجان است و از 194 دانش آموزش، 86 نفر افغانی هستند.

\n\n

رباب کرمی، با 20 سال سابقه ی کار و 17 سال سابقه ی مدیریت، 2 سال است که مدیر مدرسه ی دانش در برازجان می باشد و می گوید: پارسال تعداد دانش آموزان افغانمان بیشتر بوده و امسال چون هر دو کلاس یکی شدند، 30 نفر را به مدرسه ی کناری، مدرسه ی عفت، فرستادیم. آن ها پارسال 13 دانش اموز افغان داشتند و امسال فکر کنم حدود 40 دانش آموز.

\n\n

\n\n

خانم کرمی از اوضاع مدرسه اش که می گوید، متوجه می شوم که وضعیتشان از شیفت مقابل بهتر است. مشکلات بهداشتی چندانی با دانش آموزانش ندارد و البته وجود مربی بهداشت شان و مروج سلامت بودن مدرسه اش را یک امتیاز می داند و می گوید: دانش آموزان افغانمان مجوز دارند و آنان که تمدید نکرده بودند هم کم کم دارند مجوزشان را تمدید می کنند و می آورند ولی از لحاظ تحصیلی و درسی دانش اموزان افغان ضعیف هستند، چون دو زبانه هستند و اولیا هم بی سوادند و اغلب وضعیت مالی مناسبی ندارند و چون این روزها کتاب های کمک درسی باب شده و دانش آموزان اتباع، از لحاظ مالی و فرهنگ اجتماعی این کتاب ها را تهیه نمی کنند، عقب می مانند.

\n\n

او این نکته را هم می گوید که بعد از دوران ابتدایی، دختران افغان ترک تحصیل می کنند و والدین می گویند می خواهیم شوهرشان بدهیم و در همین حد که بتوانند بخوانند و بنویسند برایشان کافی است.

\n\n

این مدیر هم معتقد است که بچه های ایرانی و افغانی مشکلی با هم ندارند و درگیر نمی شوند و دید منفی نسبت به افغانی ها بین بچه های ایرانی وجود ندارد، در مسابقات و فعالیت ها فرهنگی و هنری و ورزشی با هم شرکت می کنند و برای نماز هم همه کنار هم می ایستند و معلمان هم خیلی پیگیرند و با همه ی دانش آموزان یکسان رفتار می کنند و همه ی دانش اموزان کنار هم می نشینند.

\n\n

رباب کرمی می گوید برای گرفتن حق تحصیل دانش آموزان افغان مرتب با بوشهر در ارتباط است و امسال هم، بیش از 7 میلیون گرفته است؛ علاوه بر سیستم هوشمند و کیت اموزشی و ... .

\n\n

وی از همکاری والدین دانش آموزانش در مراسمات مدرسه از جمله اولیاء و مربیان و جشن مادر نمونه و ... هم راضی است و معتقد است که مادران دانش آموزان افغانی، خیلی آموزش پذیرند و بیش تر از والدین ایرانی با مدرسه همکاری دارند.

\n\n

اما این مدیر هم از ناراحتی همکارانش می گوید:
\nهمکاران خیلی ناراحتند که با مدارس عادی هیچ فرقی ندارند. اگر به همکاران رسیدگی بیشتری شود، خیلی بهتر است، چرا که برخی اوقات باید خیلی زحمت بکشند. یک دانش آموز افغانی به دلیل دو زبانه بودن، دو دانش آموز حساب می شود و یاد دادن به او، انرژی بیش تر و زمان بیش تری نیاز دارد. معلم اول باید فرهنگ ایرانی را به آن ها یاد دهد و بعد زبان فارسی  و ....

\n\n

اگر استاندارد حضور دانش آموزان در یک کلاس، 20 نفر باشد، در این مدارس باید 15 نفر باشد، نه 35 و 36 نفر! و این انگیزه را از همکاران می گیرد و تنها امتیازی که امسال قایل شدند، یک تشویق نامه ی وزارت خانه ای بود که به همکاران دادند.

\n\n

او هم درباره ی خاطراتش از دانش آموزان افغانی می گوید که در این یکی دو سال، خاطرات بدی از افاغنه نداشته است و فقط حضور زیاد مادران دانش آموزان در مدرسه، اذیتشان می کند، چرا که به نظر می رسد مدرسه برای آن ها حکم یک سرگرمی و دیدنی را دارد و هر وقت بیکار می شوند، می آیند. 

\n\n

\n\n

 

\n\n

منبع: ماهنامه فکر شهر

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر