دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
5 روز تا انتخابات 94؛
فکرشهر: همانطور که می دانید الاغ هایی دارند که برندشان گاهی کار است و گاهی حل مشکلشان در وسعت متر مربع نه منطقه و نه جمع. آنها هنگامی با این سوال مواجه می شوند که چرا می خواهید...
کد خبر: ۱۹۴۸۵
يکشنبه ۰۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۶

 عباس حیدری

\n\n

فکرشهر: دوباره هنگامه ی انتخابات رسید، رقص بنر ها در میان باد، ژست های فوق العاده با نگاه های پر معنا به سمت افق و پوسترهایی خسته. خسته از دست به دست شدن میان مردم. خسته از له شدن زیر پاهای مردمی که زردی رویشان را با نقاب امید پوشانده اند و با نگاهی از بالا به پایین خنده تلخی بر پیکره آن ها می زنند. همان پوستر هایی که می دانند عاقبتشان جاری شدن در جوهای آب و رفتن به سمت ایستگاه فراموشی با سرعت ملایم است.

\n\n

خیابان های شلوغ، آهنگ های حماسی و بعضا عاشقانه سوار بر ارابه های افسار گسیخته جولان می دهند تا برای چند ثانیه هم که شده نگاه ها را جلب کنند به سمت درب هایی که به قول خودشان شما را به سمت بهشت می کشانند.

\n\n

با همه ی تلخی ها و البته شیرینی ها انتخابات برای خیلی ها شوخی و تفریح نیست. سفت چسبیده اند به اخبار و شنیده ها تا بتوانند به تجزیه و تحلیل درستی از افراد برسند همانها که آراءشان از جنس سیاست است نه  حریری کهنه در صندوقچه سنتی مادر بزرگ هایشان. آنها راهشان را می دانند با خود نمی گویند بگذار الاغم از پل بگذرد دیگر پایم را در صحنه انتخابات نمی گذارم و همانطور که می دانید الاغ هایی دارند که برندشان گاهی کار است و گاهی حل مشکلشان در وسعت متر مربع نه منطقه و نه جمع. آنها هنگامی با این سوال مواجه می شوند که چرا می خواهید رای بدهید محکم و با صدای رسا می گویند رای می دهیم تا مهر تاییدی بر مشروعیت نظاممان بزنیم، رای می دهیم تا خود مسئول تعیین سرنوشتمان باشیم نه کسانی که مدت هاست از وجود ما در این کشور بی خبرند و منظره مردم را آنطور که خود دوست دارند برای جهانیان نقاشی می کشند، رای می دهیم نه فقط به منطقه که به کل جهان برسانیم که میخواهیم پیشرفت کنیم و رای می دهیم که نشان دهیم بزرگ شده ایم و آن ها که باید بدانند، حساب کار دستشان بیاید به حقمان آگاه شده ایم و می خواهیم شعار پدیده ملت - دولت، بار دیگر در میدان تدبیر و امیدمان بدرخشد.

\n\n

هنوز صدای دلنشین رهبرم در گوشم می پیچد که فرمود:  "انتخابات سرمایه گذارى عظيم ملت ایران است؛ مثل این که شما سرمایه ى سنگين و عظيمى را در بانک می گذارید٬ بانک با آن کار می کند و شما از سودش استفاده می کنيد؛ انتخابات یک چنين چيزى است. ملت ایران سرمایه گذارى عظيمى را می کند٬ سپرده گذارى بزرگى را انجام می دهد و سود آن را می برد. آراء یکایک شما مردم سهمى است از همان سرمایه گذارى و سپرده گذارى. هر رأیى که شما در صندوق می اندازید٬ مثل این است که یک بخشى از پول آن سپرده را دارید تأمين می کنيد. یک رأى هم اهميت دارد."

\n\n

بدرستی که این بیانات بهترین تشبیه برای پدیده انتخابات است. ما بانکی داریم که نامش انتخابات است. دربش تنها یک روز به روی شما باز می شود و تنها یک روز فرصت دارید در آن سپرده گذاری کنید و البته تنها یک بار حق دارید در آن روز واردش شوید و سپرده خود را در گاوصندوق تقدیر بیاندازید. سپرده ای که سودش 100 درصد است. پس چرا دست در دستان رهبر عزیزمان وارد این بانک نشویم و برای خود آیندگانمان سپرده گذاری نکنیم؟

\n\n

اگر فکر می کنید با بستن درب منزل زیبایتان و نشستن کنج خانه رای ندادن کار بزرگی کرده اید بدانید سخت در اشتباه هستید. اول باید از خود بپرسید با رای ندادنتان اوضاع درست می شود؟ دنیا همه را ول می کنند و به شما که رای نداده اید توجه می کنند؟ این همه سال با رای ندادنتان اوضاع را درست کرده اید؟ آیا همه شما آینده خود و فرزندان خود را خارج از ایران تصور می کنید؟ قطعا نه چرا که اکثر ماها تا آخر عمرمان در وطن عزیزمان زندگی خواهیم کرد و جسممان در نهایت به همین خاک می پیوندد پس چرا کنج خانه نشسته و با رای ندادن اجازه دهیم افرادی به مجلس روند که بشوند سوهان روحمان که خیرشان تنها برای اطرافیانشان است و سختی هایشان برای ما.

\n\n

دوستان عزیزی که هرگاه فصل انتخابات فرا می رسد با ژست به خصوص و غروری از جنس طبل تو خالی می گویید من رای نخواهم داد و حمایتتان را در مسیر بهارستان از افرادی با تخصص و با دانش  دریغ می کنید که می خواهند مشعل تدبیر و امید را تا مجلس ببرند و در آنجا با شعله های عقلانیت، تدبیر و آینده نگری گرما ببخشند، شما در صورت شکست و پیچیده تر شدن اوضاع، حق اعتراض به بحرانی تر شدن شرایط اقتصادی، اشتغالی و منطقه ای نخواهید داشت چرا که در میدان  نبرد به جای حضور در صحنه، در خانه و پشت ال ای دی های جدیدتان خود را به بی تفاوتی زده اید و خویش را  به  دیدن سریال هایی از جنس عشق ممنوع  سرگرم ساخته اید.

\n\n

سال 92 در زمین نیمه خشک پدریمان که هنوز شانسی برای تولید یک محصول ایده آل وجود داشت، بذری پاشیدیم. بذری از جنس تدبیر که با آب زلال امیدمان و آفتاب عقلانیت در میان تمام سردی ها و گرمی ها رشدش دادیم. اکنون موقع برداشت محصولمان رسیده است؛ پس بیاییم همگی حماسه ای خلق کنیم که فردا بتوانیم با افتخار در چشم فرزندانمان بنگریم و آینده ی ایده آلی که حق مسلمشان است را با چاشنی نوستالژی از جنس همین روز ها در دستانشان بگذاریم.

\n\n

بیایم این روز ها به جای دویدن در جاده بی انتهای مصداق ها، ملاک ها را دریابیم. ملاک که باشد  دیگر نیازی نیست برای یافتن مصداق تا آنتارکتیکا ( آنتارکتیکا قاره ای بزرگ و پوشیده از برف است که در اطراف قطب جنوب قرار دارد.) برویم.

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر