سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
نقد عمادالدین باقی بر تفكر ضدملی روسوفيل های وطنی/
فکرشهر: اين جريان روسيه را اينقدر خودي مي داند كه شهروندان خود را نمي داند و حتي از برخورد با شهروندان دگر انديش حمايت بي دريغ مي كند و هيچ باوري به حقوق بشر ندارد كه ...
کد خبر: ۲۸۰۳
چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۱

به گزارش فکرشهر، اگر بشنويد كسي بگويد: تدبير يك دولت براي ايجاد ثروت از راه مشروع براي گشودن گره هاي فقر و تورم و بيكاري او را از صلاحيت سكانداري انداخته است، چه قضاوتي درباره او خواهيد كرد؟ تعجب نكنيد، چنين سخناني از سوي اشخاصي در برخي روزنامه هاي رسمي ايران بيان شده است. از آنجا كه امروزه جايگاه اقتصاد در توجه به موضوع حقوق بشر در كانون پيگيري ها و بحث هاي حقوق بشري قرار گرفته نمي توان نسبت به ديدگاه هايي كه به فقر و درماندگي جامعه منجر مي شود بي تفاوت بود. فاجعه آميزتر اينكه چنين كساني كه زيست فقيرانه ندارند تا دركي از آن داشته باشند، افزون بر استفاده ابزاري از موضوع فقر در كشمكش هاي سياسي به سياست هاي منجر به فقر علاقه مند هم باشند، به ويژه اگر از موضع دفاع از منافع همسايه شمالي باشد.

اينان را روسوفيل ناميده ام تا حافظه تاريخي مان را به ياري بجويم. در دوره حكومت قاجار، اشخاص ذي نفوذ در عرصه سياست ايران به دو گروه انگلوفيل و روسوفيل تقسيم شده و چهره ها و گروه هاي ملي را در انزوا و تحت فشار قرار داده بودند. آنان در معادلات سياسي به جاي منافع ملي به منافع دولت هاي روس يا انگليس و بالطبع منافع شخصي خويش تعلق خاطر بيشتري داشتند و يكي از رويدادهاي ايران برباددِه در آن روزگار كشمكش آنان بر سر منافع روس يا انگليس بود. خوشبختانه سال هاي زيادي بود سايه اين گروه ها از سر ايران رخت بربسته اما به تازگي روسوفيل هايي در عرصه سياست ايران سربرآورده اند كه سرنوشت ايران و اقتصاد ايران و به تبع آن حقوق بشر را به بازي گرفته اند.

ديگر همگان مي دانند كه مدتهاست كشورهاي روسيه و تركيه و امارات اقتصاد خود را با بهره برداري از اختلاف ايران با غرب آباد كرده اند. تركيه و امارات كوشيدند جايگزين بازار ايران شوند. فرار سرمايه از ايران به دلايلي كه برهمه روشن است موجب شد .
   
امارات با جذب سرمايه عظيم ايرانيان به قطب اقتصادي منطقه تبديل شود و اقتصاد كشوري كه از 1971 به بعد به وجود آمده با 5 ميليون نفرجمعيت كه فقط 19 درصد آن اصليت اماراتي دارند به يكي از بزرگ ترين اقتصادهاي منطقه بدل شود و تركيه كه 30 سال پيش به مرغان آسمان هم بدهكار بود با پر كردن خلاحضور ايران در رابطه با غرب، همراه با اصلاح سياست هاي داخلي به جايگاه كنوني دست يابد و روسيه در معادلات سياسي و اقتصادي با غرب همواره با كارت ايران بازي كند و امتياز بگيرد.

 به ويژه در جريان منازعه هسته يي در 10 سال گذشته كه پرونده ايران از آژانس به شوراي امنيت رفت هربار كه قطعنامه يي عليه ايران مطرح مي شد روس ها ابتدا در برابر غربي ها مقاومت كرده و راي شوراي امنيت را وتو مي كردند. غربي ها به روسيه امتيازاتي مي دادند و يك بار امريكا دوميليارد دلار بدهي روسيه را بخشيد و روس ها بعد از تعديل يكي دو كلمه راي مثبت به قطعنامه عليه ايران دادند و بعد اين تغيير كلمات را به ايران مي فروختند و نشان مي دادند كه آنها با ايستادگي خود شوراي امنيت را مجبور به تعديل قطعنامه كرده اند و از ايران هم امتيازاتي مي گرفتند اما آنها در نهايت در چارچوب منافع ملي خود عمل مي كردند كه دو محور داشت يكي اينكه از نظر روس ها حتي بيش از غربي ها از اينكه در كنار خود يك همسايه هسته يي داشته باشند نگران بوده و اگر غرب هم از حق هسته يي ايران دفاع مي كرد آنها با تمام قوا در برابرش مي ايستادند اما اين از خوشبختي روس ها بود كه فعلاغرب اين مسووليت را برعهده گرفته و روس ها منافع آن را درو مي كنند.

ديگر اينكه از گاو اختلافات ايران با غرب شير مي دوشيد و اقتصاد خود را آباد مي كرد و در همين سه دهه به رشد اقتصادي رسيد. در ماجراي تحولات اوكراين و تجزيه كريمه توسط روس ها، امريكا و غرب روسيه را تحريم كردند و روس ها براي اينكه ضربه شستي نشان دهند صادرات گاز خود به اروپا را قطع كردند. اروپا 80 درصد گاز خود را از روسيه تامين مي كند و بخت يارشان بود كه فصل زمستان تمام شده بود وگرنه اروپا را با بحران جدي مواجه مي ساخت.

در اين ميان دولت ايران براي نخستين بار تصميم گرفت كاري را كه سه دهه است روسيه و تركيه و امارات انجام مي دهند يك بار خودش انجام دهد. يعني به جاي اينكه آنها از اختلافات ايران و غرب سود برند و مانند روس ها حتي گاه آن را دامن بزنند و اقتصاد خود را آباد كنند اين بار دولت ايران اين كار را انجام دهد به ويژه كه با مشكلات بزرگ اقتصادي و ركود و تورم و بيكاري و فقر و خزانه خالي مواجه است. از طرفي به خاطر تحريم هاي سال هاي گذشته و ترك حوزه هاي نفتي و گازي ايران از سوي شركت هاي غربي و مشكلات مربوط به تجهيزات استخراج از چاه ها و نيز پالايشگاه ها برداشت ايران از منابع نفت و گاز كاهش يافته و البته امارات و قطر و كويت از اين فرصت نيز حداكثر بهره برداري را كرده اند.

دولت روحاني اعلام كرد ايران حاضر است گاز اروپا را تامين كند. اين يك فرصت طلايي بود براي اينكه ايران سريع تر به درآمدهايي براي كاهش مشكلات خود دست يابد به ويژه كه اگر شركت هاي غربي به حوزه هاي نفت و گاز بازگردند شايد در يك فرآيند عادي دوسه سال طول بكشد تا مسائل فني استخراج و پالايش حل شود اما اروپا به خاطر نياز حياتي به گاز به ويژه تا قبل از رسيدن فصل زمستان تمام توان خود را بسيج مي كند تا اين فرآيند طولاني را چه بسا با مناسب ترين قيمت به چندماه برساند. فعالان حوزه حقوق بشر هم از اين اقدام استقبال مي كنند زيرا امروزه گسترده ترين اشكال نقض حقوق بشر در حوزه اقتصاد جريان دارد. رشد بيكاري و جرم و جنايت و فحشا و... را نمي توان صرفا موضوعي اقتصادي و اجتماعي ديد. اينها پديده هايي حقوق بشري هم به شمار مي آيند. پايمال شدن كرامت انسان ها را در فقر و درماندگي و در راهروهاي بيمارستان ها و دادگاه ها و زندان ها مي توان به چشم ديد.

اما در برابر اقدامي كه مي تواند كاهنده اين بحران اقتصادي كه گلوي مردم را مي فشارد باشد، يك چهره شناخته شده در يك روزنامه مدعي اصولگرايي سرمقاله يي نوشته و با بيان اينكه دولت ايران آماده است با صدور گاز به اروپا، كشورهاي اروپايي را از بحراني كه به علت قطع صادرات گاز روسيه با آن روبه رو شده اند، نجات بدهد! اين كار دولت را به باز گذاشتن دست دشمن براي ادامه وحشيگري عليه مردم كشورمان تشبيه مي كند و مي گويد: فرض كنيد كه تانك هاي دشمن در حال تخريب سنگرهاي رزمندگان اسلام و قتل عام آنان هستند ولي ناگهان با مانعي روبه رو مي شوند كه آنها را از حركت باز مي دارد و يا حركت آنها را كند و دشوار مي سازد. حالااگر مشاهده كنيد افرادي در لباس رزمندگان خودي براي رفع مانع تلاش مي كنند آيا جز اين است كه اقدام آنان را در حمايت از دشمن و خيانت به جبهه خودي تلقي مي كنيد؟!» سپس پيشنهاد صدور گاز به اروپا را «تلاش براي برداشتن مانع از سر راه تانك هاي دشمن و باز كردن راه آنها براي تخريب سنگرهاي خودي و تجاوز به حريم ميهن اسلامي و مردم آن!» تعبير مي كند و در پايان مقاله نتيجه مي گيرد كه: «خوشبينانه ترين برداشت درباره آنها، اين است كه كمترين و ابتدايي ترين شايستگي و لياقت را براي حضور در مسووليت هاي كنوني ندارند! و ادامه حضورشان در مسووليت آب ريختن به آسياب دشمن است».

اين جريان روسيه را اينقدر خودي مي داند كه شهروندان خود را نمي داند و حتي از برخورد با شهروندان دگر انديش حمايت بي دريغ مي كند و هيچ باوري به حقوق بشر ندارد كه بتوان با چنين زباني با او سخن گفت و به نام دفاع از امنيت ملي و غيره سال هاست بسياري از شهروندان و كنشگران را تارانده و آسيب زده اند، آيا نمي توان موضعگيري غريب آنان درباره تمايل ايران به تامين گاز اروپا را ناشي از يك تفكر ضدملي دانست؟ تفكري كه بيش از منافع ايران به منافع روسيه مي انديشد و نگران روابط آينده ايران و روسيه است؟ آيا اگر كس ديگري چنين سخني به عنوان سندي روشن گفته بود از سوي نهادهاي امنيتي به عنوان روسوفيل تحت تعقيب قرار نمي گرفت؟

 

 

منبع: عمادالدین باقی - رویترز - اعتماد

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر