دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی/ «فکرشهر» گزارش می دهد:
فکرشهر: صدای بلندش به گوش همه رسیده است. نه نیازی است که مسوولین ذیربط بگویند و آمارهای دست کاری شده بدهند و نه اینکه کسی خبرش را برایت بیاورد. با یک جستجو در ذهنت و عبور اسامی افراد فامیل، به نفر پنجم نرسیده، مُهر طلاق شناسنامه اش توی ذوقت می خورد. دختر خاله، پسرعمه، پسر عمو، دوست دوران دانشگاه، همکلاسی دوران دبیرستان، پسر همسایه دیوار به دیوار، دختر همسایه سرکوچه و...
کد خبر: ۳۹۷۲۱
يکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۲

فکرشهر ـ الهام راسخی: صدای بلندش به گوش همه رسیده است. نه نیازی است که مسوولین ذیربط بگویند و آمارهای دست کاری شده بدهند و نه اینکه کسی خبرش را برایت بیاورد. با یک جستجو در ذهنت و عبور اسامی افراد فامیل، به نفر پنجم نرسیده، مُهر طلاق شناسنامه اش توی ذوقت می خورد. دختر خاله، پسرعمه، پسر عمو، دوست دوران دانشگاه، همکلاسی دوران دبیرستان، پسر همسایه دیوار به دیوار، دختر همسایه سرکوچه و... آنقدر زیاد هستند که مطمئنم شما هم الان دارید در ذهنتان لیستی آماده می کنید. لیستی که شاید تعدادش از دستتان در برود و بعد از چند دقیقه بگویید راستی فلانی هم... 

این روزها دیگر طلاق عادی شده است. مردم بیشتر از ازدواج تعجب می کنند تا طلاق. دیگر چنان راحت می گویند فلانی طلاق گرفته که گویی سفری رفته شاید هم از چیزی باز مانده است. در میانه راه، از مسیری که ممکن است از اول اشتباهی انتخاب کرده باشد یا مسیر در حین رفتن، عوض شده باشد. با این وجود هر روز این اتفاق می  افتد و این مسیر بسته که نشده هیچ، نه علائم هشداری برای آن گذاشته اند نه خطرات مسیر را مشخص کرده اند. گویی زندگی مشترک آدم ها ارزش چندانی ندارد. زندگی هایی که با عشق شروع شده، از هم می پاشد و بعد از این گسست، فرد دچار بحران های روحی و اجتماعی فراوانی می شود و اگر پای فرزند یا فرزندانی هم در میان باشد، آن کودک دچار مخاطراتی می شود که آسیب های آن به زعم جامعه شناسان در آینده بروز می کند و ممکن است سلامت خود و جامعه را به خطر بیاندازند. پس بهتر است سرمان را از زیر برف بیرون بیاوریم، زیرا در استان بوشهر هرگز برف نمی بارد و آمار طلاق مثل دمای آن، هر روز رو به افزایش است و کسی نه به آن فکر می کند و نه سعی می کند مسیر را به کسانی که ابتدای راه هستند، نشان دهد. 

مردم چرا طلاق می گیرند؟

خانم کمالی43 سال دارد و متاهل است، می گوید: قدیم ترها احترام به بزرگ تر واجب بود. الان کسی دیگر احترام نمی گذارد، حرمت ها در خانواده از بین رفته است. قبلا طلاق خیلی زشت بود. الان اعتیاد خیلی زیاد شده و بیشتر علت طلاق ها، خیانت همسر است. سریال های ماهواره ای خیلی تاثیر گذاشته است. در این سریال ها خانم شوهردار با فرد دیگری دوست می شود و باعث می شود زشتی این کار از بین برود. دخترها هم دیگر مثل گذشته احساس مسوولیت نمی کنند. «ناز نازو» هستند. به خاطر چیزهای الکی مثل کانال تلویزیون قهر و دعوا می کنند. قدیم مرد معتاد می شد و زن با صبوری راه حلی پیدا می کرد.

خانم موسوی هم 43سال دارد و مجرد است. مشکل را از خانواده می بیند و به «فکرشهر»می گوید: دختر و پسر نسبت به هم شناخت ندارند. خانواده ها قبل از ازدواج خوب تحقیق نمی کنند. دخترها ظاهر بین شده اند. بی بندوباری زیاد شده و پسرها معتاد شده اند. فضای مجازی باعث ترویج بی بندوباری شده است. از زمانی که ماهواره و اینستاگرام آمد، اینجوری شد.

خانم عبادی31 ساله هم می گوید: بیشتر زن هایی که شوهرشان معتاد است طلاق می گیرند، ولی در کل دیگر پسرها زن نمی گیرند. پسرها به سمت زن های مطلقه می روند. دختران جوانی هم که ازدواج می کنند، زندگی کردن بلد نیستند و کسی به آنها یاد نداده و راهنمایی شان نکرده است. وقتی پدر و مادر به همدیگر احترام بگذارند و با یکدیگر درست رفتار کنند، بچه ها هم یاد می گیرند. روابط پدر و مادر خیلی مهم است.

آقای مرشدی که 40 سال دارد، مردها را  مقصر طلاق خواند و گفت: مردها معتاد و بیکار هستند. وقتی مرد کار نداشته باشد، زن مجبور می شود که طلاق بگیرد. عامل اصلی بی پولی است. مقصر مردها هستند.

خانم نریمانی 42ساله هم می گوید: توقعات زیاد و تحمل ها کم شده است. قبلا یک نفر کوتاه می آمد. یا زن یا مرد یکیشان کوتاه می آمد اما حالا هیچکدام کوتاه نمی آیند. تحمل ها کم شده است. قدیم ها قانع بودند اما حالا توقعات مالی خیلی زیاد شده است. قدیم ها فرزندان مطیع پدر و مادر بودند اما متاسفانه الان فرزندسالاری شده است. می گویند ازدواج های قدیم سوختن و ساختن بود، اما من این را قبول ندارم چون بچه ها تک فرزند هستند، پدر و مادرها ازشان حمایت می کنند و «لیلی به لالایشان» می گذارند. 

آقای عبدالرسول احمدی هم معتقد است: خوشبختانه در خانواده ما طلاق اتفاق نیفتاده است. خانواده ها در انتخاب همسر کورکورانه عمل می کنند و نسنجیده تصمیم می گیرند. فقط هدفشان این است که پسرشان زن بگیرد و دخترشان شوهر کند. به فکر تفاهم داشتن و... نیستند.

خانم «ن» 36ساله و متاهل هم یکی از علت های طلاق را، ازدواج زودهنگام دانست و گفت: دختر 11 ساله را شوهر می دهند. زمانی که در اوج بلوغش است و فکر و ذکر بچگانه دارد و تا تقی به توقی می خورد بهانه می گیرد و طلاق می خواهد.

خانم مظاهری نیز 23ساله و متاهل است و می گوید: پسرها منحرف شده اند و به سمت خانم های مطلقه می روند، چون آنها تعهدی نسبت به کسی ندارند. اکثر مردها به خاطر شغلشان دور از خانواده زندگی می کنند. مثلا به عسلویه می روند به خاطر همین نمی توانند نیاز عاطفی همسرانشان را برآورده کنند.

دختر خانم 17ساله هم گفت: بیشتر طلاق ها به خاطر احساسی تصمیم گرفتن پسر و دخترهاست. فکر آخر و عاقبت کارشان را نمی کنند. از پدر و مادر و کسی راهنمایی نمی خواهند که انتخاب درستی داشته باشند.

آقای تقوایی کارمند بازنشسته و 65ساله است و معتقد است: عامل اصلی افزایش طلاق، عوامل اقتصادی است. درصد بالایی از مشکلات اقتصادی، اعتیاد و انتخاب های خام و بدون بررسی است که منجر به طلاق می شود.

پدر بزرگوار دیگری که کارمند بازنشسته بهداشت و 66 ساله است، علت اصلی را سریال هایی که از ماهواره پخش می شود دانست و ادامه داد: من اصلا موافق دیدن سریال های ماهواره ای نیستم. صداوسیمای ایران یک سریال خوب و آموزنده پخش کند تا جوان ها الگوبرداری کنند. جوان ها نمی دانند که این سریال ها تبلیغاتی است. مسایل مذهبی سست شده است. افراد دیگر به وضعیت موجود قانع نیستند. طلا و پول تضمین خانواده ها نیست. جوان ها بی انگیزه شده اند. قبلا ما آزادترین محیط را داشتیم اما همه نماز می خواندیم با اینکه دانشگاه هم می رفتیم. حالا مهریه سنگین برگ برنده ای، دست دخترها شده است که مرد را تحت فشار بگذارند. تعهد زن و شوهر نسبت به هم کم شده است.

آقای 72 ساله، بازنشسته آموزش و پرورش می گوید: پسرها بیکار هستند و دخترها همه تحصیلات دانشگلاهی دارند و ازدواج نکرده اند. طلاق چندین بُعد دارد. نمی شود زن و مرد را مقصر بدانی. زن باید شوهرش را بشناسد و با وضعیت موجود بسازد. نباید به دنبال ایده آل باشند. در گذشته مرد باید 10سال کار می کرد تا بتواند ماشین بخرد اما حالا زن، همان اول خانه و ماشین می خواهد. باید افراد چشم و هم چشمی را کنار بگذارند. در قدیم طلاق را زشت می دانستند اما حالا زشتی و قبح آن از بین رفته است.

خانم صالحی 72ساله هم گفت: بیشترین عامل، دیدن فیلم های ماهواره ای است. باعث بی بندوباری و جدایی می شود. خیلی تاثیر می گذارد و بچه ها از آن الگوبرداری می کنند. 

خان «م»، 31 ساله و متاهل است و می گوید: بی بندوباری، بدحجابی و فیلم های ماهواره ای و تاثیر گرفتن از نوع زندگی کردن در این فیلم ها، باعث سست شدن بنیان خانواده می شود. 

خانمی 34 ساله نیز گفت: تلفن همراه، تلگرام و فضای مجازی یکی از عوامل است و عامل دیگر پایین آمدن آستانه ی تحمل افراد است. وی همچنین حمایت های نابجای خانواده ها و راهنمایی های نادرست را عامل دیگر خواند.

با دو دختر جوان که هر دو 31 سال داشتند، هم صحبت شدم. یکی معتقد بود: 80 درصد طلاق ها به خاطر مشکلات مالی است، چون توقعات بالا رفته و چشم و هم چشمی ها زیاد شده است. زن ها زندگی خودشان را با دیگری مقایسه می کنند و به شوهر گیر می دهند و همین باعث شروع اختلافات می شود. 
دیگری گفت:علت آن تکنولوژی است که به جامعه وارد شده و در حال حاضر جامعه ما را از لحاظ اخلاقی دچار مشکل کرده است. 

خانم «م» که 35 ساله است و 6 سال از زمان طلاقش می گذرد نیز گفت: طلاق مثل هر کار دیگری می تواند اثرات خوب یا بد داشته باشد. طلاق برای من مثل سیبی بود که به موقع آن را چیدم، چون زیاد صبر کردم و سعی و تلاش در درست کردن رفتار همسرم داشتم و بدتر از طلاق برای من ادامه دادن به آن زندگی بود. اما اگر طلاق عجولانه باشد، مثل سیب کال باعث پشیمانی می شود.

آقای آروند هم 29 ساله است و همراه همسرش در حال قدم زدن بود؛ گفت: عدم شناخت یکدیگر و پایین بودن سن ازدواج دخترها، توجه نکردن به خواسته های همدیگر و درک متقابل از یکدیگر نداشتن عامل بسیار مهمی در بروز طلاق است. از طرف دیگر مردهای شهر ما صحبت کردن با خانم را بلد نیستند و از نظر نوع رفتار و برخورد با خانم ها خیلی ضعیف هستند. 

آقای جاوید، 24ساله و متاهل گفت: شبکه های مجازی، تلگرام و اینستاگرام باعث شده که زن و شوهر همیشه در فضای مجازی باشند و به همدیگر توجه نکنند. فیلم هایی که از شبکه های جِم پخش می شود، جنبه های روابط نامشروع را عادی جلوه می دهد و خانواده را زیر سوال برد و باعث به وجود آمدن مشکلات جنسی می شود.

آقای بخشی 27 ساله نیز علت طلاق را استفاده از فضای مجازی، تلگرام و فیسبوک دانست و ادامه داد: هرچیزی باید محدودیت داشته باشد. نباید به محیط خانواده وارد شود چون آسیب می رساند. استفاده از هرچیزی باید در چارچوب و مقررات باشد.

خانم کمالی، 25 ساله و متاهل نیز گفت: محیط جامعه خیلی بد شده است. فیلم های ماهواره ای تاثیر می گذارند و متاسفانه خیلی ها کم ظرفیت هستند و تاثیر می پذیرند.

خانم «ق»، 28 ساله هم اظهارداشت: شوهرم بعد از دو سال که از ازدواجمان می گذشت، به طور ناگهانی نسبت به من دلسرد شد و من را مجبور کرد که بر خلاف میلم از او جدا شوم و بعد رفت با زن دیگری ازدواج کرد. تا مدت ها افسردگی شدید داشتم و از همه چیز و همه کس ناامید بودم، طوری که حتی دوست نداشتم پسر کوچکم را ببینم.

انواع ازدواج ها و دلایل متفاوت طلاق ها

یکی از مشاورین خانواده در نیروی انتظامی می گوید: در خیلی از موارد، زوجین برای طلاق به نیروی انتظامی و پاسگاه مراجعه نمی کنند، بلکه مستقیما به دادگاه خانواده می روند. نیروی انتظامی تنها در اختلافات خانوادگی که جنبه ی کیفری دارند مثل ترک نفقه، ضرب و شتم و... وارد می شود. 

آقای طهماسبی، عمده پرونده ها در حوزه ی فعالیت شان را مسایلی همچون همسرآزاری، اعتیاد، مشکلات روحی و روانی، پرخاشگری، نداشتن کنترل و مدیریت خشم، بی وفایی های زناشویی، دخالت خانواده ها، حمایت نابجای والدین از فرزندان در دعواهای زناشویی و عدم تعهد مرد و زن نسبت به وظایفی که به عنوان زن و شوهر برعهده دارند، می داند و می گوید: در اکثر طلاق ها، زن ها بین 20 تا 30 سال و مردها 30 تا 40 سال دارند. همچنین نمی توان گفت بیشتر طلاق ها در ازدواج هایی است که به صورت سنتی (معرفی زوجین به همدیگر از طریق یک واسطه) رخ داده یا اینکه ازدواج مدرن (ازدواج هایی که زوجین قبل از ازدواج با هم آشنایی داشته و خود همدیگر را انتخاب کرده اند) بوده است؛ اما می توان گفت که طلاق در هر دو گروه اتفاق می افتد اما دلایل آن با همدیگر متفاوت است. 
طهماسبی دلایل طلاق های سنتی را مسائلی همچون اعتیاد، ترک نفقه، ضرب و شتم و... می خواند و بی وفایی، خیانت های زناشویی، توقعات بیش از اندازه زوجین نسبت به هم و اختلالات شخصیتی را از دلایل طلاق در ازدواج های مدرن می داند.
وی که این مطالب را در گفت وگوی اختصاصی با «فکرشهر» مطرح می کرد، توضیح داد: در ازدواج های مدرن، زن و شوهر رابطه ی خوبی با همدیگر دارند، اما مرد در مورد اشتغال، تلاش و فعالیت آنچنانی نمی کند، به خصوص در مواردی که فرد قبل از ازدواج رسمی یک سری از نیازهایشان (نیاز جنسی) برطرف شده باشد. 

این مشاور ادامه داد: در زندگی زوجینی که سنشان پایین است، دخالت خانواده ها بیشتر است. به این علت که فردی که در سن پایین ازدواج می کند، وابستگی بیشتری نسبت به خانواده خود دارد. این وابستگی هم به صورت روانی است که بیشتر در خانم ها دیده می شود و هم به صورت مالی است که بیشتر در آقایان وجود دارد و این نزدیک بودن به والدین و زندگی در خانه پدری باعث بروز اختلافات می شود. 

وی اظهار داشت: طلاق هایی که در دوره عقد اتفاق می افتد، حاصل ازدواج هایی است که از ابتدا غلط بوده است. در این ازدواج ها فقط احساسات و عواطف در اولویت بوده و توجهی به اخلاق و تناسب نسبت به همدیگر نداشته اند. بنابراین وقتی وارد زندگی می شوند ملاک های فرد برای ازدواج نمود پیدا می کند و در اولویت قرار می گیرد و عواطف فروکش می کند و در نهایت متوجه می شوند که کاملا در تضاد با هم هستند.

طهماسبی درباره علت طلاق ها در گذشته و حالا نیز گفت: در حدود 5 ـ4 سال پیش، اعتیاد بیشترین علت طلاق بود اما حالا روابط فراخانوادگی (خیانت) و مشکلات اقتصادی باعث اختلاف زوجین می شود. در مورد روابط فراخانوادگی زمانی که زن درگیر خیانت باشد، احتمال طلاق خیلی بیشتر است تا زمانی که مرد خیانت می کند، زیرا در خیانت مرد، زن ها به خاطر فرزندان و حفظ زندگیشان کوتاه می آیند و شوهرشان را می بخشند.

وی ادامه داد: همچنین، مشکلات زناشویی تحت تاثیر شبکه های اجتماعی و تماشای فیلم های محرک، یک سری نیازی های روانی جنسی را در اشخاص به وجود می آورد که غیرطبیعی است و افراد فکر می کنند که این خواسته ها طبیعی و واقعیت زندگی زناشویی است، در حالی که در توان طرف مقابل نبوده و همین امر باعث درگیری های خانوادگی و حتی فیزیکی می شود.

وی در خصوص پیش قدم شدن زن ها برای طلاق نیز گفت و ادامه داد: اشتغال خانم ها و استقلال مالی آن ها باعث می شود که زود تصمیم به طلاق بگیرند. زن ها باید یاد بگیرند که همسر، فرزند و وظایف خانواده را در اولویت نسبت به شغلشان قرارد بدهند، در حالی که بعضی از زن ها به خاطر شغل، همسر و فرزند را کنار می گذارند. 

طهماسبی در خصوص چرایی افزایش آمار طلاق در استان بوشهر نیز گفت: این که گفته شود علت بیشتر طلاق ها، خیانت و حضور زوجین در فضای مجازی است، حرف درستی نبوده و با تجربه ای که من در کارم داشته ام اینطور نیست؛ اما اینکه چرا طلاق در استان ما به نسبت جمعیت کمی که دارد، بیشتر از دیگر استان های کشور است، به چند مساله مهم مربوط می شود:

اول اینکه فرزندان ما به دلیل فقر فرهنگی، مهارت زندگی را یاد نگرفته اند.

دوم اینکه بر خلاف آنچه که همه تصور می کنند، دخالت خانواده ها در زندگیِ زوجین در استان بوشهر خیلی بیشتر از دیگر مناطق کشور است. 

سومین دلیل هم مربوط به رشد اجتماعی افراد است. در استان ما رشد روانی، اجتماعی و هیجانی کمتر از مناطق دیگر است. مثلا دختر که ازدواج می کند مرد را تنها متعلق به خود می داند و به مرد اجازه معاشرت با دوستان یا رفتن به خانه پدری به تنهایی را نمی دهد. 

موضوع بعدی تعصباتی است که وجود دارد. زن های امروز ی دوست دارند شیک بپوشند، هرجا که دوست دارند، بروند و خیلی به این که به عنوان یک زن وظایفی دارند، توجه ای نمی کنند و از آن فاصله گرفته اند. ولی مردها، همان مردهای قدیمی هستند و دوست دارند که زن بدون اجازه ی آن ها هیچ کاری نکند و هیچ جایی نرود، این باعث می شود زن فکر کند که اسیر شده و همین منجر به اختلافات می شود.

مساله ی دیگر، تضاد و تناقض بین خانه ی پدری و خانه شوهر است. به این صورت که دخترها در خانه ی پدری در آسایش و رفاه کامل هستند و مورد مهر و محبت قرار می گیرند، اما وقتی وارد خانه ی شوهر می شوند، با نداری و همین طور فقدان محبت از سمت همسر مواجه می شوند؛ چون مردهای جنوبی برای ابراز محبت و روابط خانوادگی تربیت نشده اند و یاد نگرفته اند ابراز علاقه کنند. اغلب مردهای جنوبی تنها در دوران عقد و اندکی پس از ازدواج به همسرشان محبت می کنند و این کار بعد از آن فروکش می کند و نیازهای عاطفی زن بی جواب می ماند.
آخرین مورد هم این است که نه پسران و نه دختران ما، برای همسرداری تربیت نشده اند. در چند سال اخیر، نوع تربیت دختران متفاوت شده و دانشگاه رفتن آنها باعث شده که آن ها هیچ کاری را یاد نگیرند و به اصطلاح دست به سیاه و سفید نزنند. همینطور پسرها مسوولیت پذیر بار نیامده و کار نمی کنند. 

این مشاور که شاهد اختلافات بسیاری بین زوجین بوده است، بخش مهمی از طلاق ها را به نوع ازدواج و انتخاب زوجین مربوط دانست و گفت: بیشتر ازدواج ها به صورت واسطه ای شده است و خانواده ها به دلیل تعصباتی که وجود دارد، اجازه آشنایی قبل از ازدواج و شناخت از همدیگر را نمی دهند. بنابراین افراد بدون گذراندن دوران آشنایی، خیلی سریع ازدواج می کنند. بعضی از دخترها و خانواده ها هم از ترس از دست دادن فرد (خواستگار) و مجرد ماندن دختر در سن بالا، به صورت عجولانه تصمیم به ازدواج می گیرند.

وی ادامه داد: به زعم من، می توان از طلاق به عنوان یک بیماری مُسری نام برد. به عنوان مثال وقتی زنی از همسرش جدا می شود با حرف هایش می تواند روی دوستان و اطرافیانش تاثیر بگذارد؛ مثلا بگوید: «راحت شدم، دیگر کسی نیست بگوید اینکار را بکن، اینکار را نکن، آنجا نرو و...» و این باعث تاثیرپذیری منفی اطرافیان می شود.

طهماسبی به عنوان راهکار برای حل این معضلات نیز اظهارداشت: باید در خصوص نوع ازدواج، نحوه ی زندگی، تغیر باورهای غیرمنطقی و آموزش مسوولیت پذیری به فرزندان، کلاس های آموزشی زیر نظر مراجع معتبر گذاشته شود و حضور افراد قبل از ازدواج در آن کلاس ها اجباری شود.

****
 با وجود همه ی این اطلاعات، طلاق همچنان جولان می دهد. با وجود شبکه های اجتماعی و به روز شدن وسایل ارتباطی و افزایش ازدواج هایی که افراد خود تصمیم به انتخاب فردی برای ازدواج می گیرند، بهتر است آموزش های لازم در رابطه با زندگی مشترک از همان دوران مدرسه و در خانواده شروع شود تا افراد برای ازدواج، انتخاب درستی داشته و همچنین در مواجهه با چالش های زندگی مشترک به جای جا خالی دادن و تغیر مسیر، بتوانند با درایت از آن عبور کرده و دیگر شاهد آمارهای بد طلاق نبوده و سعی در کتمان آن نداشته باشیم.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر