دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
سیدمحمد خاتمی در دیدار جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاه تشریح کرد:
فکرشهر: سید محمد خاتمی می گوید تبدیل منطقه عسلویه از زمینی خشک، شور و بیابانی به کانون زنده تولید اقتصاد با متجاوز از هفتادهزار نیروی کارآمد یکی از رهاوردهای ...
کد خبر: ۸۰۷۱
سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۰۳:۳۴

فکرشهر: سید محمد خاتمی می گوید تبدیل منطقه عسلویه از زمینی خشک، شور و بیابانی به کانون زنده تولید اقتصاد با متجاوز از هفتادهزار نیروی کارآمد یکی از رهاوردهای سیاست تنش زدایی دولت اصلاحات می باشد.

به گزارش فکرشهر، سیدمحمد خاتمی در دیدار جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاه مفید با بیان اینکه ما باید با حفظ منافع و اصولی که داریم، با دنیا رابطه داشته باشیم خاطرنشان کرد: در دوره اصلاحات تنش‌زدایی به معنای کوتاه آمدن سر مصالح نبود و البته تاریخ قضاوت خواهد کرد که در آن هشت سال بیشتر منافع، مصالح و عزت ملی حفظ شد یا بعد از آن؟ در عین حالی که از امکانات دنیا استفاده شد.

خاتمی توسعه صنعت در منطقه عسلویه را یکی از رهاوردهای سیاست تنش زدایی دولت اصلاحات دانست و گفت: منطقه عسلویه، زمینی خشک، شور و بیابانی بود که به کانون زنده تولید اقتصاد با متجاوز از هفتادهزار نیروز کارآمد تبدیل شد. این منطقه سالی هفتصد، هشتصد نفر فقط از فارغ التحصیلان دانشگاه های داخلی را جذب می کرد؛ به علاوه بسیاری از نیروهای کار تخصصی، با مهارت و نیز نیروهای خارجی در آن‌جا کار می‌کردند، ولی این روند رشد بعد از آن ادامه نیافت.

رییس دولت هفتم و هشتم ادامه داد: شاید در آن دوران متجاوز از سی-چهل میلیارد دلار پول در عسلویه سرمایه‌گذاری شد که بخش قابل توجهی از آن از امکانات خارجی بود که هم از تکنولوژی خارجی و هم از سرمایه‌های خارجی استفاده می‌کردیم. متاسفانه وضعیت ما به گونه‌ای بود که مشارکت خارجی که ارزان‌تر و بهتر تمام می‌شد، چندان آسان نبود اما به صورت فاینانس و بیع متقابل سرمایه‌گذاری شد.

خاتمی به برخی آمارهای رییس دولت قبل اشاره کرد و افزود: کل صادرات غیرنفتی در دوره اصلاحات شامل ده تا دوازده میلیارد دلار می‌شد، در حالی که آقای احمدی نژاد به درستی می‌گوید که متجاوز از بیست میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته است. اما در این مساله باید دید این صادرات غیرنفتی چیست؟ عمده آن پتروشیمی بود. این نکته قابل توجه است که در زمان آمدن بنده به دولت، 500میلیون دلار درآمد پتروشیمی بود و وقتی از دولت می رفتم، صادرات پتروشیمی کشور حدود سه میلیارد دلار بود و مرتب طرح‌ها به ثمر رسید تا زمانی که ایشان می‌رفت شش-هفت میلیارد دلار فقط پتروشیمی بود که صادر می‌شد. این موارد را جزو صادرات غیرنفتی آوردند؛ البته ما میعانات نفتی را جزو درآمد نفتی حساب می‌کردیم و آقایان حساب نمی‌کردند.

خاتمی گفت: با سرمایه‌گذاری آن روز و با تنش‌زدایی و تعامل با دنیا با حفظ مصالح کشور بود که مملکت کار کرد. ما کار می‌کردیم و خط قرمزهای منطقی و معقول هم داشتیم که کلا رعایت می‌کردیم البته مهم‌ترین خط قرمز باید این باشد که منافع و مصالح ملی لطمه نبیند.

بخش هایی از سخنان خاتمی در این دیدار را به نقل از پیغام از ایسنا می خوانید:

 در انتخابات خرداد 92  یک رای 51 درصدی به آقای روحانی وجود داشت و چند رای که مجموعا 8-47 درصد می‌شد اما این تفکری که امروز در پاره‌ای از دستگاه‌های کشور وجود دارد، کدام بخش جامعه را نمایندگی می‌کنند؟ آیا رواست که نمایندگان 7 تا 10 درصد خواسته‌های خود را به نام مردم بر جامعه و دولت تحمیل کنند و جلوی خواست مردم که حداقل به صورت 51درصد تجلی پیدا کرده است را بگیرند؟ البته این را هم باید در نظر گرفت که متجاوز از سی درصد جامعه در انتخابات شرکت نکرد که اگر آن‌ها شرکت می‌کردند، یقینا کفه به نفع این 51 درصد بالا می‌آمد. حتی می‌توان گفت که بخش قابل توجهی از جامعه چیزهایی فراتر از آن‌چه آقای روحانی مطرح کرد، می‌خواستند و از این جهت شرکت نکردند؛ حتی کف خواسته‌های‌شان در حد شعارهای مطرح شده نبوده است.

 بر این اساس علاقه ما این است که معدل مجلسی که سر کار می‌آید، نماینده اکثریت جامعه ما باشد؛ و خواست اول ما این است که فضا به گونه‌ای نباشد که فقط اقلیتی که در جای خود هم محترم است، بتواند محور و مدار باشد و جا را بر دیگران تنگ کند. در حقیقت فعلا بیشتر باید به چه نباید باشد، بیندیشیم تا چه باید باشد؛ البته اگر آن‌چه باید باشد هم به دست آید، بسیار خوب است.

 معلوم است که آقای روحانی نتوانسته است به همه آن شعارها و رویکردهایی که داشته است، جامه عمل بپوشاند؛ خود ایشان هم مدعی این امر نیست. شعارها یعنی ما به آن سو می‌رویم، حال این‌که چقدر در این سو پیش رفتیم، بسته به موانع، مشکلات و البته تدبیر و کارآمدی کسانی دارد که شعار هم دادند. خوشبختانه دولت جناب آقای روحانی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، بین المللی، داخلی، سیاسی و فرهنگی از رویکردهایی که داشته، روی برنگردانده است. نمونه آن همین وزارت آموزش عالی است. به هر حال آقای روحانی رویکردی برای دانشگاه دارد که مورد قبول ما هم هست، البته مورد قبول بخش‌هایی از جامعه نیست اما روی این رویکرد ایستاده و هزینه هم پرداخته است. این در جامعه ما ارزشمند است.

شاید بتوان گفت دولت در مسایل سیاسی و فرهنگی از جمله حصر و زندانیان می توانست بهتر عمل کند اما این را هم باید گفت که این موضوعات دست دولت نیست امکانات دولت محدود است و نمی‌تواند در همه جا صرف شود. از سوی دیگر می‌توان گفت که امکان داشت کمی جدی تر با این مساله برخورد می‌شد و مطالبه دولت در این زمینه بیشتر بود. از جمله اولویت‌ها در این زمینه این است که لااقل به وضع زندگی آن‌هایی که محصور و محبوس هستند، رسیدگی شود که انصافا آقای روحانی در این زمینه کار کرده‌اند و کسانی مامور شده‌اند که به وضع زندگی و بخصوص سلامت این عزیزان بیشتر رسیدگی کنند.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر