يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
فکرشهر: موسسه رسانه‌های تصویری که حدود ٢٠ سال پیش با هدف حمایت از سینمای ایران، توسط رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی تاسیس شد، این روزها با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان است و سردرگمی های بسیاری دارد، تا جایی که وزیر ارشاد چند ماه گذشته، خبر از انحلال یا ادغام آن داد.
کد خبر: ۸۲۴۱
سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۰۶:۱۵

فکرشهر: موسسه رسانه‌های تصویری که حدود ٢٠ سال پیش با هدف حمایت از سینمای ایران، توسط رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی تاسیس شد، این روزها با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان است و سردرگمی های بسیاری دارد، تا جایی که وزیر ارشاد چند ماه گذشته، خبر از انحلال یا ادغام آن داد.

به گزارش فکرشهر، «اعتماد» در ادامه نوشت: آنچه مشخص است، موسسه رسانه‌های تصویری روزهای پرالتهابی را با جای دادن سه مدیر ارشد سازمان سینمایی در خود و احتمالا تغییر ماموریت به برگزاری جشنواره فیلم فجر، انجام فعالیت‌های بین‌المللی و حمایت از ویدئورسانه، پشت سر می‌گذارد. البته سیاست‌های مدیران فعلی سازمان سینمایی، در رابطه با نوع فعالیت‌های این موسسه، جای بحث دارد. مدیرانی همچون رضا داد و آرش امینی که با وجود پیگیری‌های بسیار حاضر به گفت‌وگو در این‌باره نشدند. شاید بسیاری از شما روزهایی را که مرتب از رایت و قاچاق فیلم در رسانه‌های مختلف صحبت می‌شد، به یاد داشته باشید؛ معضلی که داروغه‌زاده در سال ٨٤ با گرفتن سکان موسسه رسانه‌های تصویری در دست آرام‌آرام برطرف کرد.

بازی با عناوین یا بی‌ثباتی در ساختار

موسسه‌ای که با عنوان بنگاه ناظر به فعالیت موسسات بخش خصوصی، در سال ٧٩ به اداره توسعه همکاری‌های سمعی و بصری تغییر نام داد و سال ٨٢ اداره همکاری‌های سمعی و بصری و نمایش خانگی نام گرفت. این اداره کل که از حدود سال ٩٠ به حالت انحلال درآمده بود، در بهار ٩٣ مجددا با نام اداره کل نمایش خانگی فیلم‌های مستند و کوتاه احیا شد. این موسسه تا زمان داروغه‌زاده، تنها مجرای پخش تولیدات سینمای ایران در شبکه نمایش خانگی بود که در طول یک دهه کاملا بر پخش آثار سینمایی ایران و جهان تسلط داشت.

با توسعه روند نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، موسساتی به صورت غیرقانونی شروع به فعالیت در این زمینه کردند. Gvp نخستین موسسه غیرقانونی بود که در اوایل دهه ٨٠ به توزیع آثار سینمای جهان مبادرت ورزید و به تولید، توزیع و سانسور مصادیق غیراخلاقی اقدام کرد. وزارت ارشاد در آن زمان توسط سعید رجبی فروتن تصمیم گرفت طی یک فرآیند اداری، اقدام به تاسیس موسسات خصوصی به صورت زیرمجموعه کند. محمدمهدی جعفری و عباس مطمئن‌زاده به صورت خودجوش وارد عرصه شده و موسسه فرهنگی و هنری قرن ٢١ به عنوان نخستین موسسه خصوصی رسانه‌های تصویری شکل گرفت. اما Gvp که یک موسسه غیرقانونی بود همچنان فعالیت خود را ادامه داد و بازار فروش محصولات فرهنگی را در اختیار داشت. موسسات خصوصی آثارشان را در بسته‌های ٣٨٠٠ تومانی عرضه می‌کردند و با تحولات رسمی در سال‌های ٨٤ تا ٨٥ ابراهیم داروغه‌زاده به عنوان رئیس موسسه رسانه‌های تصویری برگزیده شد. او اعتقاد داشت که موسسه رسانه‌های تصویری باید شکل ناظر و نظارتی داشته باشد و در زمینه تولید و توزیع فعالیت نکند. او برای اعتلا و پیشرفت تولید و توزیع و موفقیت رسانه‌های خصوصی دو تصمیم کارساز گرفت: ١- کاهش نرخ قیمت محصولات، پس از این تصمیم موسسات موظف شدند تولیدات خود را به صورت VCD با قیمت ١٠٠٠ تومان عرضه کنند. ٢- مبارزه با محصولات قاچاق فرهنگی. وی اختیار این کار را به دست موسسات خصوصی تاسیس‌شده و اتحادیه تهیه‌کنندگان داد. حسین فرحبخش و انوشیروان نعیمی مسئول طرح مبارزه با جمع‌آوری محصولات قاچاق در تهران و سایر شهرها شدند. نتیجه عملیات پاکسازی منجر به این شد که میزان فروش نسخ سینمایی ایران و جهان به طرز غیرقابل باوری افزایش یافت.

حال موسسه‌ای که حدود ٥٠ هزار نسخه از هر فیلم ایرانی تولید می‌کرد با مهار بازار قاچاق موفق شد تقریبا چیزی بیش از ١٥ هزار نسخه تولید و توزیع کند. بدین ترتیب رایت فیلم‌های ایرانی از ٢٥ میلیون تومان در سال ٨١ تا ٨٥ به مبلغی معادل ٥٠٠ میلیون تومان در سال ٨٦ رسید.

پیشنهاد به روز شدن، تغییر رویکرد و ماموریت

اما حسین مسافرآستانه، مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری درباره صحبت های وزیر فرهنگ و ارشاد مبنی بر اینکه «موسسه فلسفه وجودی خود را از دست داده و به دلیل مشکلات پیش رو منحل یا ادغام خواهد شد» گفت: حرف ایشان درست است چون زمانی که موسسه تشکیل شد ما تنها با فیلم های وی اچ اس سر و کار داشتیم و اهداف و فعالیت های محدودتری داشته و اینکه فلسفه وجودی آن تغییر کرده باشد امری بدیعی و طبیعی است اما در حال حاضر نیازهای گسترده تری داریم و به همین دلیل من به روز شدن را پیشنهاد کردم یا بحث تغییر رویکرد و ماموریت، چراکه امکان ادغام نیز وجود ندارد فعالیت این حوزه در سیاست و اساسنامه و نوع فعالیت و تخصص موسسات دیگر نمی گنجد. نگاه جناب وزیر با تغییر رویکردها و سیاست های جدید تعریف دیگری پیدا می کند و این موسسه بسیار مورد نیاز کل بدنه سینما است. او درباره اینکه قرار است فعالیت های موسسه برای دادن فضای بیشتر به موسسه امور جشنواره ها محدود شود یا خیر؟، می افزاید: این بحثی است که من این روزها بیشتر می شنوم. در این تغییر رویکرد حمایت از جشنواره ها جزو وظایف موسسه رسانه های تصویری قلمداد شده اما پشتیبانی از جشنواره ها را باید با فراهم آرودن شرایط و امکانات انجام دهد.

فکر نکردن به چیزی به اسم درآمد و پول

مسافرآستانه درباره درآمدزایی موسسه، می گوید: ما درآمد خود را به حداقل رسانده ایم و اساسا به چیزی به اسم درآمد فکر نمی کنیم. سعی داریم فیلم هایی را حمایت کنیم که از فروش خوبی برخوردار نبودند اما به دلیل اهمیت فرهنگی شان از آنها حمایت می کنیم و ما عموما از خرید این فیلم ها در پخش نمایش خانگی سودی نبرده، که هیچ! بسیاری از این فیلم ها برای ما ضرردهی به همراه داشتند و من نمی توانم از میزان درآمد موسسه در سال ٩٣ بگویم بلکه از حمایت هایی که داشتیم، سخن خواهم گفت. سیاست های مدیران فعلی سینما با مدیران سابق تفاوت دارد ما بر اساس این سیاست ها خیلی مجاز به فعالیت اقتصادی نیستیم وگرنه موسسه توانایی کسب درآمد و سوددهی دارد اما سازمان سینمایی مبنا را بر حمایت از سینماگران چه در بخش ویدیو و چه در بخش سینما گذاشته است. ما اگر از فیلم های ایرانی در عرصه بین الملل حمایت می کنیم به این منظور است که ٧٠ درصد درآمد به تولیدکنندگان و فیلمسازان باز گردد نه آنکه برای خود موسسه سوددهی داشته باشد. آثاری را که از خارج خریده ایم نشان از نوع سیاست ما: یعنی همان نگاه فرهنگی است.

مدیرعامل فعلی موسسه رسانه های تصویری در پاسخ به این پرسش که موسسه رسانه های تصویری چه برنامه یی برای اقتصاد سینمای ایران دارند؟، توضیح داد: شبکه سینمای خانگی به بسیاری از فیلمسازان که امکان تولید سینمایی ندارند فرصت کار و فعالیت در عرصه ویدیویی می دهد تا گردش اقتصادی داشته باشند و هزینه های تولید آنها با ارایه به شبکه نمایش خانگی جبران شود و حتی به سوددهی برسند. او درباره واگذاری بخشی از فعالیت های موسسه رسانه های تصویری به بخش خصوصی، می گوید: گستره بسیار وسیع نمایش خانگی تنها با همکاری بخش خصوصی امکان حیات پیدا می کند. قطعا موسسه رسانه های تصویری به تنهایی نمی تواند از عهده چنین مهمی برآید به همین دلیل در سال های گذشته به چند موسسه رسانه تصویری مجوز داده شد تا بتوانند در این زمینه فعالیت کنند. اینکه موسسه های خصوصی سال ها فعالیت می کنند و اتفاقا از سوددهی بالایی هم برخوردار هستند مغایر با فعالیت های موسسه رسانه های تصویری نیست. این موسسه در واقع بخش مهمی از سیاست های فرهنگی وزارت ارشاد را مرتفع می کند. کارهایی که ما انجام می دهیم موازی با بخش خصوصی نیست چراکه این بخش در کنار موسسه فعالیت خود را دارد من فعالیت بخش خصوصی را ضروری می دانم اما بخش خصوصی نمی تواند پاسخگوی نیازهای فرهنگی ارشاد باشد و وزارت ارشاد برای تامین و اجرای نیازهای فرهنگی خود باید از طریق موسسه رسانه های تصویری اقدام کند کمااینکه من با تغییر رویکرد در این موسسه مخالف نیستم چون این موسسه باید در به روز شدن پیش رو باشد. او به اصلی ترین مشکلات موسسه رسانه های تصویری اشاره می کند و می افزود: این موسسه مشکلات عدیده یی دارد که مهم ترین آن بودجه است که با تدبیر سازمان سینمایی به زودی رفع می شود. همچنین در قوانین و آیین نامه های موسسه با مشکلاتی روبه رو هستیم که با تدابیری که در این زمینه اندیشیده شده ان شاءالله مشکلات موسسه در ابتدای سال آینده با در نظر گرفتن بودجه و امکانات مرتفع خواهد شد.

خرید رایت آثار سینمایی در نیمه دوم سال متوقف شد

به دلیل همین مشکلات مالی و عدم تامین شرایط مالی موسسه رسانه های تصویری در نیمه دوم سال از خرید رایت آثار سینمایی خودداری کرده است و با تامین شرایط مالی رایت آثار سینمایی مجددا از سر گرفته می شود. مسافرآستانه در پاسخ به این سوال که چرا کاملاخود را نیازمند بودجه دولتی کرده اند؟ توضیح می دهد، فعالیت موسسه رسانه های تصویری صرفا اقتصادی نیست بنابراین نوع حمایتی که از فیلم ها نیز به عمل می آورد با بخش خصوصی بسیار متفاوت است. بخش خصوصی فیلم هایی را مورد حمایت قرار می دهد که بداند از طریق تولید و پخش آن فیلم ها ضمن به دست آوردن سرمایه اولیه به سود خوبی هم دست پیدا می کند. این سیاست در موسسه رسانه های تصویری اعمال نمی شود، اگر هم از طریق فروش آثار درآمدی حاصل شود بیشتر صرف هزینه های جاری موسسه شده یا در صورت داشتن مازاد دوباره صرف حمایت از آثار تولیدی خواهد شد. ما پس از فروش به اصل سرمایه اولیه کمتر دست پیدا می کنیم و عموما سوبسید می دهیم تا از فیلم هایی که به لحاظ فرهنگی نیاز جامعه هستند حمایت کنیم.

خسرانِ نمایش خانگی در بخش خصوصی با حضور شمقدری

بنابراین گزارش با حضور شمقدری در معاونت سینمایی سابق و تغییر ساختار معاونت به سازمان، اداره کل نظارت بر شبکه خانگی، چارت جدید سازمان سینمایی دچار تغییر جدی و شبکه نمایش خانگی در بخش خصوصی با خُسران های بسیاری رو به رو شد. اساسا در چارت سینمای شمقدری هیچ همکاری خاصی با موسسات خصوصی تعریف نشده بود و اداره کل نظارت وارزشیابی بر آثار سینمایی اجازه توزیع فیلم های خارجی را محدود کرد. تفکرات دولتی مدیریت سینما از سال ٨٨ و با روی کار آمدن محمدرضا عباسیان پیامدهای دیگری هم برای بخش خصوصی داشت. این نکته بسیار اهمیت دارد: چراکه موسسات خصوصی سود خود را از فیلم های خارجی به دست می آورند و این سود صرف رایت فیلم های ایرانی می شد. گواه این ادعا بازار خوب فیلم های ایرانی در مقطع ٨٥ تا ٨٨ است به صورتی که تهیه کنندگان تلویزیون قبل و بعد از پخش تله فیلم های خود را مبلغی معادل ١٥٠ تا ٢٥٠ میلیون تومان به فروش برسانند. پس از شکل گیری سازمان سینمایی، اداره ناظر بر شبکه نمایش خانگی به یک میز و صندلی تغییر یافت و اجازه رایت های داخلی و خارجی مسدود شد. عدم تولید فیلم های خارجی توسط موسسات خصوصی از اقدامات سلبی «مهدی عظیمی میرآبادی» بود. با این تصمیم ناگهانی ٢٨ موسسه خصوصی طی سه ماه اول سال ٩٠ عملابه ورشکستگی رسیدند یعنی از دستاوردهای سازمان سینمایی و تغییر چارت و نگاه دولتی شمقدری به سینما، این بود که به غیر از خود موسسه رسانه های تصویری دیگر موسسات خصوصی نتوانند کار کنند. حالادیگر بازار رایت فیلم های ایرانی هم با رکود مواجه شد، یعنی مثلا«پسرآدم و دختر حوا» ٦٥٠ میلیون تومان فروخته و «اخراجی ها ٢» که رایت آن با قیمت یک میلیارد تومان واگذار شد و رایت فیلم های ایرانی به ٢٠٠ تا ٢٥٠ میلیون تومان رسید. یعنی معادل تله فیلم های تلویزیونی که در بین سال های ٨٥ تا ٨٨ به موسسات زیرمجموعه خصوصی فروخته می شد.

بدون زیان به بخش خصوصی به درآمد سالانه ٨ میلیارد تومان رسیدم!

مدیرعامل سابق رسانه های تصویری درباره اینکه در دوره قبل چطور با بخش خصوصی همراه بوده است، می گوید زمانی که من به موسسه رفتم موسسات خصوصی بسیار فعال تر بودند و موسسه رسانه های تصویری یک موسسه زیان ده بود و سالانه حدود یک میلیارد تومان زیان می داد. ما در شرایطی که اصلادخالت در فعالیت بخش خصوصی نکردیم و با خرید فیلم هایی که موسسات خصوصی تمایلی به خرید آن نداشتند فعالیت خود را به شکلی پیش بردیم که در ادامه موسسه یی که سالانه یک میلیارد ضرر می داد به درآمد هشت میلیارد تومان در سال رسید، یعنی تنها موسسه درآمدزا در وزارت ارشاد رسانه های تصویری بود و تمامی موسسه های دیگر، مثل فارابی، سینمای تجربی و... زیان ده بودند. اما اتفاقی که افتاد که به نظرم اتفاق درستی هم بود تبدیل موسسه رسانه های تصویری به مرکز عرضه فیلم های سینمایی و جشنواره ها بود و موسسه رسانه تصویری به عنوان تنها موسسه یی که از محل فروش فیلم های سینمایی در عرصه بین المللی کسب درآمد می کرد توانست در آن دوره نزدیک به ٥٠٠ هزار دلار درآمد داشته باشد، (در شرایطی که مثلابنیاد فارابی با در اختیار داشتن حجم زیادی فیلم خوب ایرانی یک دهم این فروش را هم نداشته) این اتفاق با فروش تعداد کمی از فیلم هایی که پخش بین الملل آن در اختیار موسسه قرار داشت صورت گرفت. ما از طریق خرید و فروش فیلم به این سوددهی رسیدیم یعنی فیلم ایرانی و به خصوص خارجی را به قیمت خوب خریداری می کردیم و توان توزیع موسسه را بالابردیم. مثلادر دوره قبل از مدیریت من فیلم «آوازه گنجشگ ها» ٦٠٠ هزار نسخه تکثیر شده و زمانی که من به آنجا رفتم ٥٧٠ هزار نسخه در انبار تلنبار شده بود اما ما فیلم های مانند «ملک سلیمان» را در بالاترین نسخه تکثیر و به فروش رساندیم و فیلم های خارجی را با قیمت بسیار پایین می خریدیم و با قیمت بالاتر می فروختیم. موسسه به راحتی می توانست با بخش خصوصی رقابت کند اما سیاست این نبود. سیاست موسسه اول حمایت از سینمای ایران و بعد حمایت از بخش خصوصی ویدیو رسانه بود. ما سمت خرید هیچ فیلم گیشه یی و به فروش نرفیتم و شما می توانید با رجوع به عملکرد موسسات خصوصی ویدیو رسانه در آن سال ها صحت و سقم این ادعای من را جویا شوید، اینکه چه فیلمی را چه موسسه یی توزیع کرده است! اولویت ما حمایت از آثار فرهنگی و ارزشی بود که بدون حمایت دولت تهیه شده بودند که در این خریدهایمان ممکن بود زیان هم بدهیم اما بخشی از این زیان را از محل بودجه یی که دریافت می شد و بخش دیگر را با معامله هایی که می کردیم جبران می کردیم. حتی یارانه یی که به صورت اهدای فیلم های میجر امریکایی به موسسات خصوصی ارایه می شد با وجود عملکرد بالای موسسه رسانه های تصویری هیچگاه در اختیار ما قرار نگرفت. او در ادامه تاکید می کند: شنیده ام که برخی ها می گویند که فعالیت هایی موسسه خارج از اساسنامه بوده است، این حرف اگر مغرضانه نباشد ناشی از بی اطلاعی گویندگان است همه فعالیت هایی که در موسسه رسانه های تصویری در تمام دوره ها صورت گرفته پس از اصلاح اساسنامه بوده و هیچ وقت اقدامی خلاف اساسنامه نمی تواند صورت بگیرد. در خصوص فعالیت بین الملل، این موضوع از دوره مدیران قبلی موسسه شروع شده بوده و حتی موسسه دفتری در دوبی داشته که داستان آن و اتفاقات پیرامونش که منجر به تعطیلی دفتر شد مفصل است. همچنین تولید فیلم نیز در دوره های قبلی مدیریتی موسسه آغاز شد و لیست فیلم های تولید شده موجود است که مراجعه به آن برای قضاوت کیفیت شان کافی است. در مورد برگزاری جشنواره هم در دوره مدیریت قبلی موسسه اقدام به برگزاری جشنواره کرده که کیفیت آن وابسته به قضاوت کارشناسان است.

احیای موسسه در بهار سال ٩٣

به گفته «محمد حسین فرحبخش»، تهیه کننده سینما آنچه که مشخص است دولت فعلی به دنبال اجرایی کردن اصل ٤٤، یعنی رفتن به سمت خصوصی سازی است اما با توجه به اینکه اطلاعات غلطی به آقای وزیر توسط برخی از مشاوران داده می شود با مشکلاتی رو به رو است. ما زمانی می توانیم فیلمسازی را به بخش خصوصی واگذار کنیم، که دست آنها را نیز باز بگذاریم تا در چارچوب نظام فعالیت کند، نه آنکه انواع و اقسام ممیزی ها را جلوی پایش باشد و بعد بگویند حالابرو بدون کمک دولت فیلم بساز. در چنین شرایطی موسسه های خصوصی رسانه تصویری تنها به سمت رایت و تولید فیلم های پرفروش می روند و فیلم هایی که جنبه فرهنگی دارند یا متوسط هستند، باز خواهند ماند. متاسفانه موسسه رسانه های تصویری چند ماه است که دیگر نمی تواند رایت فیلم های سینمایی را بخرد و این اتفاق ضربه سختی را به بدنه سینما می زند، چراکه با این کار دیگر پولی از این مجرا به سینما تزریق نخواهد شد. اگر موسسه رسانه‌های تصویری از گردونه خرید رایت فیلم ها خارج شود درواقع یک رقیب پرقدرت از جلوی پای بخش های خصوصی خارج شده و این امر باعث خواهد شد آنها فیلم ها را ارزان تر بخرند، در حالی که ارزش فیلم ها بیشتر از رقمی است که به تهیه کننده پیشنهاد می دهند. او انحلال و ادغام موسسه رسانه های تصویری را اشتباهی بزرگ می خواند.

خرید بالای فیلم‌ها نبض بازار را به هم می‌ریزد

آنچه مشخص است واگذاری تمام و کمال توزیع و خرید رایت فیلم های سینمایی به بخش خصوصی نیز مستلزم رعایت قوانین و مقرراتی است چراکه در غیر این صورت امکان اینکه بخش خصوصی این آثار را از قیمت واقعی خود ارزان تر خریداری کنند وجود دارد. اما «محمدمهدی جعفری»، مدیرعامل شرکت قرن ٢١ نیز با بیان اینکه فیلم های به اصلاح فرهنگی یا کم فروش توسط موسسات خصوصی طبق شیوه پخش خریداری می شوند به همین دلیل امکان خرید زیر قیمت وجود ندارد، تاکید می کند: همه موسسات خصوصی امکان خرید رایت فیلم های پرفروش را ندارند به همین دلیل به سمت آثار ارزان تر می روند و این آثار نیز مورد حمایت قرار خواهند گرفت و اگر دولت به عنوان یک رقیب بی همتا پای خود را از این ماجرا بیرون بکشد بازار ویدیو رسانه به توازن می رسد. خیلی‌ها فکر می کنند اگر دولت پای خود را از این ماجرا بیرون بکشد موسسات خصوصی فیلم ها را ارزان تر می خرند در حالی که فیلم‌ها قیمت های واقعی خودشان را پیدا می کنند و دیگر خبری از قیمت های کاذب نخواهد بود. دولت می تواند بجای خرید فیلم‌های متوسط با قیمت بالاو برهم زدن توازن قیمت بازار به نوعی دیگر (مانند خرید بلیت سینما از سینما) حمایت کند.

جعفری درباره ادعای عباسیان مبنی بر اینکه سمت فیلم های پرفروش نمی رفتند، توضیح داد: بله. در زمان آقای عباسیان موسسه رسانه های تصویری به سمت فیلم های پرفروش و گیشه یی نمی آمد اما کف فروش را بالانگه می داشتند! و در نهایت خود به خود قیمت ها بالامی رفت و بخش خصوصی توان رقابت با دولت را نداشت. مثلایک فیلم متوسط یا کم فروش را با کف قیمت ٢٠٠ میلیون می‌خرید و همین باعث می شد قیمت فیلم های پرفروش از ٢٠٠ میلیون شروع شود. مدیر موسسه قرن بیست و یکم به مقرراتی که در دفترچه سیاستگذاری های موسسه رسانه های تصویری آمده است اشاره می کند و می افزاید: ١٣ سال پیش یعنی سال ٧٩ در دفترچه سیاستگذاری این موسسه قید شد اگر موسسات خصوصی بتوانند با خرید دستگاه های پیشرفته قابلیت تکثیر یک به ٢٠٠، فیلم را به دست آورند، موسسه پای خود را از این ماجرا بیرون خواهند کشید (تا آن زمان به دلیل آنکه تکثیر یک فیلم به اندازه زمان آن وقت می برد تنها دولت با خرید یک دستگاه پیشرفته از خارج می توانست یک به ١٢٠٠ فیلم تکثیر کند) البته مدتی بعد، هشت موسسه به این امر توانمند شدند اما از آن زمان تاکنون دولت به بهانه های مختلف همچنان در این زمینه فعالیت می کند. از آنجا که موسسه رسانه‌های تصویری فیلم ها را با قیمت بالاخریداری می کرد نبض بازار را بهم می ریخت. شاید بگوید این کار باعث می ‎شد پول به سینما تزریق شود اما اکثر این فیلم ها با بودجه دولتی ساخته شده اند و تهیه کننده دولتی داشته اند و درواقع این افزایش قیمت کاذب است و مازاد آن باز به جیب دولت باز می گشت نه تهیه کنندگان بخش خصوصی. دولت می تواند از سینمای فرهنگی حمایت ویژه داشته باشند اما جایش در موسسه رسانه های تصویری نیست. مثلاسازمانی مثل فارابی می تواند با دادن وام یا خریدن حقوق فیلم مانند حقوق پخش بین الملل یا تلویزیونی یا هر نوع حمایت دیگری در راستای این هدف حرکت کند.

دو راهکار پیش پای متولیان موسسه رسانه‌های تصویری

نکته مهم دیگر آنکه تغییر ماموریت موسسه رسانه های تصویری می تواند سبب شود تعادل بازار اقتصادی سینما به حال معمول خود بازگردد اما انحلال و ادغام همچنان جای تحقیق و بررسی دارد. به نظر دولت برای قوام موسسات خصوصی و سوددهی به تهیه کنندگان برای به دست آوردن سرمایه اولیه تولید فیلم از شبکه نمایش خانگی دو راهکار در پیش دارد: ١- احیای عرضه محصولات فرهنگی به سبک و سیاق آنچه که در سال‌های ٨٥ تا ٨٧ اتفاق می‌افتاد. ٢- انحلال این موسسه برای جلوگیری از هدر رفتن بودجه سازمان سینمایی، چراکه بدین صورت تعادل در شبکه نمایش خانگی بازمی‌گردد. اما اگر موسسه رسانه های تصویری بتواند دست از تولید و توزیع آثار بردارد، به ظاهر اتفاق های خوبی رخ خواهد داد که در راستای اهداف اصل ٤٤ قانون اساسی است اما وارد یک وادی جدید خواهد شد که جای تحلیل و بررسی مضاعف دارد و سوالات متعدد دیگری را ایجاد خواهد کرد که تصمیم گیرندگان این موسسه باید بتوانند پاسخگوی آن باشند: سوالاتی همچون اینکه کجای کتگوری این موسسه برگزاری جشنواره را می‌توان گنجاند؟ البته می توان با تغییر رویکرد در هر موسسه یی هر کار مرتبط و غیرمرتبط دیگری انجام داد اما اصلا! اصل ماجرا چه می شود؟ و قرار است چه شود؟!

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر