يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۸۴۱۸۶
شنبه ۰۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۵

فکرشهر: به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی روحانیون موثر در انقلاب به فکر تاسیس یک حزب مذهبی - سیاسی قوی افتادند. سرانجام حزب جمهوری اسلامی که ایده تشکیل آن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته بود هفت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت.

 به گزارش فکرشهر از ایسنا، پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: شهید بهشتی به یکی از افراد برجسته‌ی روحانیت تأکید کرد که وی از مدت‌ها پیش در فکر ایجاد یک حزب و جمعیت سیاسی اسلامی بود، و با اشاره به دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد و نبود یک حزب تمام عیار اسلامی می‌گوید: «... در همان سال‌ها به فکر یک مجموعه‌ی فعال برای شناخت ایدئولوژی اسلام در شکل یک مکتب تمام عیار افتادم... تابستان سال ۱۳۵۶ با چند تن از دوستان به فکر ایجاد یک هسته‌ی روحانی متشکل بر اساس تأکید روی تقوا و ایمان، مبارز بودن و بینش مترقی اسلامی داشتن و در عین حال خالق اندیشیدن و اسلامی عمل کردن و مبرا از هر گونه گرایش غیر اسلامی و تفکر التقاتی افتادیم و در نظر داشتیم که این هسته‌ی روحانی مبارز متعهد، شاخه‌ی سیاسی و اجتماعی به وجود بیاورد و آن شاخه بتواند یک حزب و تشکیلات نیرومند سیاسی در خلأ اجتماعی ما پایه‌گذاری بکند. در اوایل سال ۱۳۵۸ پایه‌ی این حزب محکم شد... با تأکید امام ۷ یا ۸ روز پس از پیروزی انقلاب، حزب را اعلام کردیم... و چون ما به جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی می‌اندیشیدیم، نام آن را گذاشتیم حزب جمهوری اسلامی.»

به گفته‌ی شهید بهشتی با افراد و روحانی و غیر روحانی درباره‌ی آن حزب مشورت شد و در نهایت ۵ نفر از روحانیون برجسته‌ی انقلاب شامل آقایان: دکتر محمدجواد باهنر، دکتر بهشتی، سید علی خامنه‌ای، موسوی اردبیلی و اکبر هاشمی رفسنجانی، تأسیس حزب جمهوری اسلامی را اعلام و به همراه افراد دیگری شورای مرکزی اولیه‌ی حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند.

دکتر محمد حسینی بهشتی به عنوان اولین دبیر کل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد. مؤسسین حزب جمهوری اسلامی اهداف حزب را تداوم بخشیدن به انقلاب خلق مسلمان ایران در راه استقرار نظام عدل اسلامی در زمینه‌های معنوی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برشمردند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مورد تشکیل حزب جمهوری اسلامی می‌گوید: «اولین چیزی که در آن شرایط (پس از پیروزی انقلاب) به ذهن همه‌ی ما رسید، خلأ تشکیلات بود. همه‌ دوستان احساس کرده بودند که اگر ما تشکیلات درستی داشتیم دچار این آشفتگی‌ها نمی‌شدیم. پیش از این - و در همان روزهای آزادی من از زندان - بحث حزب شده بود و تلاشی هم برای فراهم کردن مقدماتش کرده بودیم؛ اما با مخالفت امام روبه‌رو شده بود. امام از اول نسبت به حزب بدبینی خاصی داشتند و آن را موجب تفرقه می‌دانستند. امام که در عراق بودند، آقای طاهری خرم آبادی سفری به آن جا برای نظرخواهی از ایشان داشتند که پاسخ امام منفی بود.

من رفتم خدمت امام و مطرح کردم که همه به این نتیجه رسیده‌ایم که نقص اساسی ما نداشتن حزب است. امام گفتند «بروید تشکیل بدهید» در همان روزهای اول پیروزی، تشکیل حزب اعلام شد که محل اصلی ثبت نام، کانون توحید بود و سپس در مساجد و مراکز دینی دیگر هم ثبت نام داوطلبان انجام شد.»

البته اندیشه‌ تشکیل حزب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هم وجود داشت اما شرایط تشکیل این حزب فراهم نبود. آقای رفسنجانی در این‌باره می‌گوید: «من خودم اولین ملاقات را در رابطه با کار حزب، با امام، همان روزهای اول ورودشان به ایران کردم. پیش از این که امام به ایران تشریف بیاورند، پیش از پیروزی انقلاب، آماده‌ی تأسیس حزب بودیم، ولی چون با پیغام این مسأله را با امام رد و بدل می‌کردیم، آن موقع موفق نشده بودیم که نظر موافق ایشان را برای تأسیس حزب، آن هم از طرف ماها که خیلی به ایشان نزدیک بودیم، جلب بکنیم ...

من خودم رفتم پهلوی امام، مسأله را با ایشان مطرح کردم و یک کمی بحث کردیم، امام پذیرفتند که کار خوبی است، باید تشکیل بشود. البته خود ایشان به صراحت گفتند که من حزب تشکیل نمی‌دهم و رسمآ هم دستور تشکیل حزب را نمی‌دهند ولی ما که بدون کسب موافقت ایشان و میل ایشان حاضر نبودیم کاری بکنیم، بلافاصله اعلام کردیم و کارمان را شروع نمودیم ...

آن وقت هم که حزب خلق مسلمان شروع و اعلام کرد، من یک ملاقاتی در همین رابطه با امام کردم و ایشان در آن جا هم حمایت قابل توجهی کردند. به طور کلی امام همیشه ابا داشتند از این که حزب، متصل به ایشان شود؛ چون ایشان پدر این انقلاب هستند و طبیعی است در این انقلاب گروه‌های زیادی خواهند بود. خیلی هایشان هم ممکن است اسلامی باشند ...

امام، همیشه به حزب جمهوری اسلامی از دریچه‌ ما نگاه می‌کردند؛ یعنی چون با ماها از پیش آشنا بودند و ما را می‌شناختند، اگر برخوردی داشتند برخوردشان با ما بود.»

دکتر باهنر در مورد تشکیل حزب جمهوری اسلامی گفته است: «مسأله تشکیل حزب را گذشته از سابق که به صورت‌هایی با امام مطرح می‌شد، این اواخر که حدود یک سال به پیروزی نهضت مانده بود که ایشان در نجف بودند با ایشان مطرح کردند و مذاکره‌ مفصل‌تر در پاریس با ایشان انجام شد. اعلام حزبی اسلامی به دو علت به تأخیر افتاد. یکی این بود که به درستی نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم که آیا حزب رسما علنی باشد و یا این که مخفی باشد. اگر مخفی بود نمی‌توانست گسترش و تعمیم داشته باشد، در حالی که هدف حزب این بود که نیروهای مبارزی را که در سراسر کشور بودند، بتواند به‌تدریج در برگیرد و اما اگر می‌خواست علنی باشد این خطر وجود داشت که مؤسسان و کارگردانان اصلح حزب مورد هجوم دستگاه قرار گیرند و حزب متلاشی شود و مسأله‌ دوم، حوادث پی در پی که در جریان مبارزه پیش می‌آمد و بررسی‌های مربوط به اعلام و تأسیس حزب را به تأخیر می‌انداخت، و الّا در طول هفت، هشت ماه برای انتخاب افرادی برای شورای مرکزی حزب از قشرهای مختلف مثل دانشگاهیان، دانش‌جویان، فرهنگیان، کارگران، اصناف و پیشه‌وران، روحانیون و غیره، مذاکرات و بررسی‌های زیادی انجام شد و اول قرار بر این بود که شورای مرکزی حزب از بین ۳۰ الی ۴۰ نفر انتخاب شود؛ برای این که ما از هر قشر اجتماعی ۴ یا ۵ نفر را از بین بهترین افراد که در خط انقلاب هستند و مورد اعتماد هستند و اهل تشکیلات و سازمان‌دهی و همکاری دسته‌جمعی هستند شناسایی و انتخاب می‌کنیم و با ایشان مذاکره می‌کنیم که این مدت طول کشید و بنابراین، کار ا علام حزب به بعد از پیروزی موکول شد.»

دکتر باهنر در مورد تشکیل حزب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضمن آن‌که آن را ادامه‌ تشکل‌های قبل از انقلاب و از جمله بنیاد تعاون و رفاه اسلامی دانسته، گفته است: «حدود بیست و هفتم بهمن بود که در بعضی از ملاقات‌هایی که با امام صورت گرفته بود، ایشان بازخواستند که چرا حزب اعلام نمی‌شود و معلوم بود که ضرورت تشکیل حزب را بعد از پیروزی، ایشان بسیار احساس کرده بودند. در حالی که قبل از پیروزی به این اندازه اعلام حزب ضرورت نداشت ...

[بعد از انقلاب] دوره‌ آزادی بود و قشرهای مختلف اجتماعی، افکار خودشان را و بینش‌ها و برداشت‌ها و موضع خودشان را به صورت‌های مختلف ابراز می‌کردند و طبعاً محیط گسترده‌ای برای تشکیل گروه‌ها و دسته‌جات و جناح‌های مختلف به وجود آمده بود و ایجاب می‌کرد در این شرایط سرعت، یک حزب اسلامی در خط انقلاب اسلامی به رهبری امام اعلام موجودیت کند که بتواند بیش‌ترین نیروهای مبارز را دربرگیرد و از پراکندگی و از هم گسیختگی این نیروی بسیج شده جلوگیری کند و یا از این که به دام این و آن گروه چپ و راست بیفتد و بر این اساس، امام مؤاخذه می‌کردند و می‌گفتند که چرا حزب را اعلام نمی‌کنید و ما در روز ۲۹ بهمن یعنی یک هفته پس از پیروزی انقلاب حزب را اعلام کردیم ... .»

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر