شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
برچسب ها - دی سامی
اختصاصی «فکرشهر»
فکرشهر ـ دی سامی : صب گه راساویدم برم نونوایی دیدم در دِی حمید وازه؛ الوتن که عادت داشت صب گه در فدح شِ جک وجاروف کنه؛ گفتم تا حالشه بپرسم؛ نزیک در واویدم تا  هاسی پیشِ مُخِ تو فدح شونه میجُنبنه و از ته دل دعا میکنه و میگو: خدایا بحق ای درخت سوز که بارشم سنگینه قسمت میدم که درمونی سی ای درد پیدا کو؛ بنگش دادم گفتم دی حمید چه خِوَر؟
کد خبر: ۷۲۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۴

اختصاصی «فکرشهر»
فکرشهر ـ دی سامی : روز سوم عید بی که صُوِ گَه وُ صدُی گُرُمبه وُ گُرتراق وُ خُو راساویدُم؛ گفتم ای ماشاالله انگاری خدایم استغفرالله جَر دِسِشه؛ خدا والا تو خو مانه زَلترک کردی، او از کروناتِ، ایم از گُرُمبت؛ گرمبه نی خو، قِضُی بلندِ آسمونیه؛ اِی میخی صافمون کنی خو بُکُ دیه سیچه پامون بونه میکنی؛ تو همی هیسُ وِیس صدُی پیام گوشیم اومه؛ سی کردم تا سکی یِ؛ اول دلم خاشاوی گفتم حتما میخا بعد بارون بریم پیاده روی؛ ما خو صد تا کدخدا داریم؛ سکی دم فدح کشیکمه میده، دی زاغوعَم مث باز کیچه ی میپُیه نمیله جنبنده صحرا واوو...
کد خبر: ۷۲۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۱

اختصاصی «فکرشهر»
فکرشهر: دی زاغو هِنی دِمِ درِ فِدَح نرسیده بی که سِکی یَم اومه وُ گُو: چه خِوَر؟ دی زاغو چه میگو؟ گفتم: هیچ، سُوا زاغو ۳۰ سالش ویمو وُ هِنی زن نِسِده؛ دی زاغو هم زَهلَش میره اِی یه زمانی زاغو بره سر کار، دولت بخا ربع دِرامدشه وَش بسونه؛ هاسِی پرس میکِ بینُم زنی زنبیلی سیش سراغ دارم یا نه...
کد خبر: ۷۱۶۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۰

مطالب بیشتر